دانشمندان، مهندسان و بالاخره کیهاننوردان در مسیر توسعه و حرکت به جلو، هر لحظه با پدیدههای جدیدی مواجه شده و میشوند که تا دیروز تصوری واقعی از آنها وجود نداشت. شاید بسیاری فکر کنند کیهاننوردی، امروز دیگر تکرار مکررات است: کیهاننوردان داخل فضاناو مینشینند، موشک پرتاب میشود و دقایقی بعد در مدار قرار میگیرد، فضاپیما به ایستگاه فضایی متصل میشود و کار را آغاز میکنند. در پایان هر ماموریت هم به زمین باز میگردند. چنین ماجرایی تا به حال صدها بار تکرار شده است، اما در واقع چنین نیست! هر پرتاب فضایی از لحظه بسته شدن نخستین پیچ فضاپیما، گام نهادن در راه جدیدی است که امکان دارد ماجرای تازهای بیافریند. هر تکه سیم به کار رفته در ناو فضایی شاید سرنوشت پرواز را عوض کند. هر تصمیم کارشناسان، هر تغییر و بالا و پایین رفتن وضع روحی و جسمی کیهاننوردان میتواند ماجرایی نو را در تاریخ کیهاننوردی به وجود آورد. برای مثال بعد از در مدار قرار گرفتن سالیوت ـ 1 که نخستین ایستگاه فضایی جهان بود، درست چند روز قبل از پرتاب، پزشکان تشخیص دادند یکی از سه خدمهای که باید به آن اعزام میشد بیمار است. عضو جانشین وی که یک مهندس با سابقه فضایی بود به جای او در گروه قرار گرفت و تمرین را ادامه داد. یکی دو روز قبل از سفر، این مهندس اعلام کرد به لحاظ روحی، آمادگی همکاری با دو کیهاننورد دیگر را ندارد و فقط چند ساعت قبل از پرتاب، اعضای جانشین پرواز جای گروه اصلی را گرفتند. سه کیهاننوردی که از هر نظر با هم هماهنگ بودند به فضا پرتاب شدند. البته این سفر پایان خوشی نداشت و با مرگ آنها خاتمه یافت!
در آرزوی سفر به فضا
در ماجرایی دیگر، ولادیمیر تیتف درست چند ساعت قبل از سفر به فضا، به دلیل مشکلی که در ایستگاه مداری به وجود آمده بود جای خود را به یک کیهاننورد و مهندس متخصص در رفع آن مشکل داد. در سفر بعدی تیتف تا زمانی که در داخل ناو قرار نگرفته بود و شمارش معکوس را نشنیده بود، اطمینان نداشت دوباره جایش را با کسی دیگر عوض نکنند. شمارش معکوس به ثانیههای آخر که رسید تیتف مطمئن شد که این بار به فضا خواهد رفت... شما چه فکر میکنید؟ او به فضا سفر کرد؟ نه!! موشک چند ثانیه قبل از ترک سکوی پرتاب در شرایط خطرناک قرار گرفت. دستگاه نجات، بخش سرنشیندار را جدا کرد و چند کیلومتر آن طرفتر تیتف و همکارش را با چتر نجات فرود آورد و آن دو از دور شاهد شعلههای سر به آسمان کشیده ناشی از انفجار موشک بالا برنده بودند که تیرگی شب منطقه تیوراتام در بایکونور قزاقستان را روشن کرده بود.
تیتف یک بار دیگر نیز به فضا پرتاب شد. این بار در مدار زمین قرار گرفت و همراه با دو کیهاننورد دیگر به نامهای استرکالف و سریبروف میرفتند تا خود را به ایستگاه مداری سالیوت ـ 7 برسانند، اما به علت بروز یک نقص فنی، نتوانستند به هدف دست یابند و به زمین برگشتند.
کشتهها و مصدومان راه فضا
در تاریخ کیهاننوردی حوادثی از این دست کم نبوده است. از این رو پیشامدهایی مانند انفجار موشک، کشته شدن کیهاننوردان چه در زمان تمرین و چه در جریان پرواز نه امری استثنایی و نه قابل پیشگیری است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید میزان تلفات کیهاننوردان، رقم بالایی است و از حدود 500 کیهاننورد، 22 نفر آنها فقط در داخل ناو فضایی (و نه تمرینهای هوایی و غیره) کشته شدند. به این آمار باید رقم دیگری را نیز افزود و آن نام کیهاننوردانی است که بعدها به دلیل فشارهای روانی چنین پروازهایی در سنین نامناسب سکته کردهاند. دانشمندان و مهندسان سعی میکنند با عملکردی بسیار دقیق درصد حوادث را پایین آورند؛ اما امکان به صفر رساندن آن هرگز وجود نخواهد داشت. در نخستین سالهای آغاز عصر فضانوردی، چون آزمایش لباس و تجهیزات فضایی وقتگیر بود و نمیخواستند کیهاننورد اتلاف وقت داشته باشد، این آزمایشها روی «بدل کیهاننورد» انجام میشد یعنی افرادی که آزمایشها را روی آنان انجام میدادند، چه بسا خلبانان قوی و سرزندهای بودند که بر اثر آزمایشها به روزی افتادند که نه تنها نمیتوانستند به فضا بروند، حتی آمادگی خلبانی را هم از دست دادند و برخی برای زندگی معمولی نیز توان نداشتند. البته در آغاز همه چیز به آنها تذکر داده میشد و به عواقب کارشان آگاهی داشتند، اما چون هدف خودشان را مقدس میدانستند با وجود سختی کار، تا زمانی که توسط پزشکان و به دلیل از دست دادن سلامت برکنار نمیشدند، به کار آزمایش ادامه میدادند.
گرچه مسئولان فضایی شوروی سابق سعی میکردند بخش مهمی از آزمایشها روی «آزمایشگرها» انجام شود، اما کیهاننوردان نیز در بسیاری از آموزش ها، تمرینها و آزمونها صدمه میدیدند و برکنار میشدند. فرد برکنار شده باید سندی را امضا میکرد که آنچه را در مدت آموزش دیده و شنیده بهکلی فراموش کند و کلامی از آن را به کسی نگوید.
از 20 عضو نخستین گروه فضانوردان روس، تا اواسط دهه 1980 کسی به درستی از اسامی و مشخصات باندارنکو، نیلیوبف، کارتاشف، وارلامف، فیلاتف، آنکیف، زایکین و رافیکف خبری نداشت. کارتاشف در حین تمرین با دستگاه گریز از مرکز، به دلیل فراباری 7 ـ 8 درجه، سلامتش را از دست داد و بنا به تشخیص پزشکان از گروه کنار گذارده شد. استخوان گردن وارلامف در پرش به داخل استخر صدمه دید و او را نیز از پرواز فضایی منع کردند. نیلیوبف، فیلاتف و آنکیف به این دلیل از گروه اخراج شدند که دژبان آنها را در حال مستی دستگیر کرده بود. مارس رافیکف هم به همین دلیل بعدها از گروه اخراج شد. زایکین تا سال 1969 کار را در گروه ادامه داد، اما بدون آن که بتواند به فضا سفر کند سرانجام گروه را به دلیل از دست دادن سلامت ترک گفت.
به هر حال امروز نیز در آزمایشهایی که روی کیهاننوردان انجام میشود پشت پردههای زیادی وجود دارد. ممکن است در اثر این آزمایشها صدمههای جدی و فلجکننده ببینند و حتی از بین بروند، اما کمتر کسی آنها را میشناسد.
تجربه تحمل تنهایی در اتاق کیهانی
با توجه به این که در سالهای آغاز عصر کیهاننوردی، سفر به فضا در فضاناوهای تک نفره انجام میشد، کارشناسان معتقد بودند کیهاننوردان باید تحمل تنهایی را داشته باشند. یکی از آموزشهای کیهاننوردان زندگی در اتاقکی بود که آن را «اتاق کیهانی» مینامیدند. در این اتاق فلزی کاملا ایزوله، شرایطی همچون یک ناو بزرگ فضایی برقرار بود؛ سکوت مطلق وجود داشت و ارتباط کیهاننورد با دنیای خارج و محیط پیرامونش به کلی قطع میشد، اما این تنها مشکل «زندانی» نبود. در این اتاقها باید پدیدههای دیگری مثل فشار هوای بالا و پایینتر از حد معمول و گرما و سرمای شدید را همراه با آزمایشهای دیگر تحمل میکرد. از جمله بعد از مدتی اقامت در این اتاق برای آنکه به تواناییهای مغزی آنان پی ببرند، نخست حسگرهایی را به نقاط خاصی از بدن کیهاننورد وصل میکردند، سپس روی صندلی مخصوصی مینشست که در استوانهای با خطوطی موازی از بالا به پایین به صورت پیچدار قرار داشت که از بالای استوانه شروع و به انتهای آن ختم میشد. استوانه به حرکت در میآمد و کیهاننورد باید با چشمانش مسیر حرکت یک خط را دنبال میکرد. در این حالت کسانی که در بیرون اتاق نشسته بودند پرسشهای مختلف از او میپرسیدند و باید پاسخ منطقی به پرسشها میداد!
کیهاننورد در این اتاق میتوانست کتاب بخواند یا موسیقی گوش کند. او باید هر 9 دقیقه یک بار درجه حرارت بدن خود، میزان حرارت و رطوبت و فشار هوای اتاق را به وسیله رادیو به خارج اطلاع میداد. همچنین هر روز، باید نمونه خون خود را میگرفت و در محفظهای میگذاشت که دو در داشت و بعد از بسته شدن در داخلی، پزشکان در خارجی را باز کرده و نمونه را برای آزمایش برمیداشتند.
مرگ والنتین بوندارنکو در جریان یکی از این آزمایشها رخ داد. او در اتاقک کیهانی، دوره ده روزه «سفر فضایی» را طی میکرد. هوای داخل آن اکسیژن خالص بود. در آن روز بوندارنکو پس از نمونهگیری پزشکی معمولی و بعد از ضدعفونی کردن محل نمونهگیری در دستش با پنبه آغشته به الکل، دچار غفلت شد و آن را روی اجاق برقی انداخت. شعله ایجاد شده باعث انفجار هوای داخل اتاقک شد. او را فورا به بیمارستان بسیار مجهز «بوتکین» منتقل کردند. نام او در آنجا، با نام مستعار ثبت شد. پزشکان سعی کردند او را از مرگ نجات دهند، اما بوندارنکو پس از 16 ساعت زجر درگذشت. فضانوردان از همان سالهای آغازین شروع پروازهای مداری با خطرهای کار خود بخوبی آگاه بودند و برای رویارویی با این حوادث آمادگی داشتند.
سیروس برزو / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
فؤاد ایزدی، کارشناس حوزه روابط بینالملل در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه عنوان شد