در سال های ابتدایی دهه 60 و با به راه افتادن چرخهای تولید تلویزیونی، این ایام ده روزه مجموعههای مختلفی را به خود دید که همگی آنها حول محور انقلاب شکل گرفتهاند. در این دهه آثاری همچون «اشک تمساح»، «شاه دزد» و «طبل توخالی» که رگههایی از کمدی داشتند، روی آنتن رفته و با استقبال غافلگیرکنندهای هم روبهرو شدند. مجموعههای یاد شده به لحاظ کیفی چندان سطح بالایی نداشتند و کمبود امکانات فنی نیز بخوبی در کیفیت آن مشهود بود که البته این مساله با توجه به جنگ تحمیلی کاملا هم طبیعی به نظر میرسید.
در سالهای بعد گروههای دیگر برنامهساز همچون گروه کودک و نوجوان نیز به تولید آثاری در این رابطه پرداختند. در این قبیل آثار نوجوانان در بطن ماجرا قرار داشته و مخاطب کمسن و سال آن سالها به انقلاب از دریچه دید یک نوجوان دهه 50 مینگریست. برای مثال میتوان به «آخرین ایستگاه» با بازی سیامک اطلسی و فیروز بهجت محمدی اشاره کرد که یک سر و گردن بالاتر از نمونههای مشابه خود ایستاده و کیفیت متفاوتی دارد.
«رعنا» ساخته داوود میرباقری از نمونههای شاخصی است که قصه جذاب و پرافت و خیزی داشت و تعدادی از بازیگران مطرح سالهای بعد ایفاگر نقشهای مختلف این اثر بودند. داستان این سریال درباره زنی میانسال به نام رعنا بود که شوهرش را به واسطه فعالیتهای سیاسی از دست داده و حالا در بحبوجه انقلاب با ناپدید شدن پسر انقلابیاش مواجه میشد. او که در آستانه مرگ قرار داشت در جستجوهای خود و دخترش به پسر جوان انقلابی برمیخورد که اطلاعاتی از پسرش دارد. میرباقری در رعنا قصهای عاشقانه را به بهترین شکل با فضای انقلابی آن پیوند زده و هر دو را به موازات یکدیگر پیش برده بود. رعنا از آن دسته مجموعههای قهرمان محوری است که در عین حال از ضد قهرمانی درخشان سود میبرد که بازی هنرمندانی چون گلچهره سجادیه، رویا تیموریان، پرویز پرستویی و بهزاد فراهانی آن را بسیار دیدنی کرده است.
روایت بیلکنت داستان
در دهه 70 روند ساخت مجموعه و سریالهایی با موضوع حوادث انقلاب کماکان ادامه داشت. یکی از آثاری که در این دهه روی آنتن رفت «میعاد در سپیدهدم» بود. این سریال داستان خانوادهای مبارز در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب را روایت میکند که در آن بحث حضور صهیونیستها و نفوذشان در حکومت شاهنشاهی، داستان فرعی آن به حساب میآید.
سعید سلطانی در این مجموعه تلویزیونی تلاش زیادی برای روایت بیلکنت داستان خود کرد و تا حدود زیادی هم در این امر موفق نشان داد و توانست قصههای فرعی را بخوبی به داستان اصلی پیوند بزند.
میعاد در سپیدهدم بهعنوان یک اثر تلویزیونی انقلاب محور بیش از هر چیز روی حادثهپردازی مانور داده و رضایت مخاطبان دوستدار این نوع آثار را جلب کرده است. بازی سنجیده مجید مظفری در نقش قهرمان داستان، محمود عزیزی و شهره سلطانی دیگر نقطه قوت این مجموعه است که باعث شده کلیت کار در گذر زمان همچنان سر پا بماند. در این دهه مجموعههای دیگری همچون شب چراغ و... نیز روی آنتن رفتند که هرکدام ضعفها و قوتهای خود را داشتند.
استفاده از ساختار حرفهای
در دهه 80 نیز کم و بیش این روند امتداد پیدا کرد و شاهد آثاری در این زمینه در ایام دهه فجر با کیفیتهای گوناگون بودیم. مثلا سریال «فرار بزرگ» ساخته محمدحسین لطیفی باتوجه به فضای کمدیاش بشدت مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت که بخش مهمی از آن به فیلمنامه حساب شدهاش بازمیگشت. فیلمنامهای بشدت متکی بر تیپ که خوب از کار درآمده و بازیگران خوبی هم برای ایفای آنها انتخاب شدهاند. برای مثال میتوان از زندهیاد رضا سعیدی، شهره لرستانی، جواد رضویان، سعید امیرسلیمانی و شهرام قائدی در نقشهای اصلی آن یاد کرد.
«یک مشت پرعقاب» ساخته اصغر هاشمی یکی دیگر از مجموعههای شاخص این دهه در ارتباط با انقلاب بود که ساختاری حرفهای داشت و نظر مخاطبان سختپسندتر را هم به خود جلب کرد. این سریال یک ملودرام خانوادگی است که با مرگ مشکوک دختر خانواده به دست یک مستشار آمریکایی به یک اثر جنایی ـ معمایی تبدیل میشود که پایان تلخی هم برای قهرمانهایش رقم میخورد. یکی از نقاط قوت مهم این مجموعه بازیهای یکدست جمعی از بهترینهای این عرصه از رضا کیانیان و حامد بهداد گرفته تا علیرضا خمسه و هرمز هدایت بود که عیار یک مشت پر عقاب را تا حد زیادی بالا برد.
«چه کسی به سرهنگ شلیک کرد» به کارگردانی جواد اردکانی و با بازی حمید مظفری و سمیرا سیاح از دیگر مجموعههای پربیننده در این رابطه به حساب میآید. سرهنگ جهانبین که مامور تحقیق در رابطه با پروندههای فساد مالی مدیران ارشد نظام شاهنشاهی است در یک سوء قصد به قتل میرسد. دختر سرهنگ که علاقه فراوانی به پدرش دارد، پس از خارج شدن از شوک این حادثه تلخ به کمک دوست مبارزش به دنبال ردپای قاتل میگردد.
راما قویدل هم در «شب میگذرد» سراغ مضمونی انقلابی رفته و با بهرهگیری از چند داستان فرعی به قصه اصلی خود جذابیتهای زیادی بخشیده و در این راه حتی از یکی از قصههای فرعی سریال «لاست» بهره گرفته است. (جوان صاحب دکه اغذیهفروشی که پدرش رئیس اداره ساواک شهر بوده و با نیرنگ پسر را به دادن کلیه به او وادار میکند) پس از آن به مجموعههای «پروانه» و «ارمغان تاریکی» هر دو از ساختههای جلیل سامان میرسیم که روزهای ملتهب پس از پیروزی انقلاب و اقدامات ناجوانمردانه گروهک تروریستی منافقین را به تصویر میکشد.
سامان در هر دو مجموعه سراغ آدمهایی کاملا معمولی رفته که در چنبره سیاستبازیهای منافقین گرفتار شده و در این راه با مشکلات فراوانی روبهرو میشوند. عشق را میتوان عنصر مشترک این دو مجموعه به حساب آورد که بدرستی به آن پرداخته شده و نقش مهمی در پیشبرد داستان دارند. «تا صبح» ساخته مجید جوانمرد و محمدعلی باشه آهنگر یکی دیگر از این قبیل آثار است که به مبارزه گروهی انقلابی بر ضد حکومت شاهنشاهی میپردازند و در این راه شخصیتهای محوری آن با حوادث مختلف و تلخی مواجه میشوند. تا صبح از قصه خوب و منسجمی برخوردار بوده و قهرمانهایش تا حدود زیادی متقاعدکننده و باورپذیر از کار درآمدهاند. در این میان بازی درونی ستاره اسکندری در کنار محمد کاسبی در نقش منفی را میتوان از نقاط قوت کار به حساب آورد.
«ششمین نفر» به کارگردانی بهمن گودرزی که این روزها چندمین بازپخش خود را از سر میگذراند، هم یکی دیگر از این مجموعه هاست که با موضوع حوادث انقلاب اسلامی جلوی دوربین رفته است و در آن داستان سرگرد جوانی روایت میشود که از یک سو با به قتل رسیدن پدر نظامیاش که با گروههای مبارز ارتباط داشته، روبهروست و از سوی دیگر با ماجراهای حضور همسر و برادر همسرش در این گروه چریکی مواجه است. وی برای رسیدن به حقیقت، مسیر دشوار و پرافت و خیزی را پیش روی دارد که در نهایت سرنوشت تلخی را برایشان رقم میزند. حضور پولاد کیمیایی در نقش سرگرد جوان به این نقش هویت مستقلی بخشیده و آن را از دیگر شخصیتها متمایز میکند.
آثار دیگر
خاطرات ناتمام (صادق کرمیار)، لبه آتش (جواد افشار) بچههای بهشت (خسرو معصومی)، پریدخت (سامان مقدم) گیلعاد (حسین سهیلیزاده)، پدر خوانده (محمدرضا ورزی) روزهای اعتراض (حسین سهیلیزاده) چهرهها (ابوالقاسم معارفی ) و... برخی از آثار دیگری بود که در ایام دهه فجر از شبکههای مختلف سیما پخش و برخی از آنها هم با اقبال روبهرو شد.
در کنار مجموعههایی که نام بردیم، سریالها و تلهفیلمهای دیگری هم ساخته شد که هر کدام ویژگیهای خاص خودشان را داشت. همچنین زمانی ساخت تلهتئاترهای گوناگون با موضوع انقلاب بسیار رواج داشت. همچنان که این روزها ساخت سریالهای انیمیشنی با موضوع حوادث انقلاب برای مخاطب کودک و نوجوان بسیار رونق گرفته است. به نظر میرسد همچنان هم میشود درباره این برهه تاریخی فیلم و سریال ساخت و مخاطب را پای گیرندههای تلویزیونی نشاند.
محمد جلیلوند / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد