جسدی در شهر
با اعلام شکایت زن میانسال تحقیقات برای یافتن پسرش به نام فرهود آغاز شد. هنوز ساعاتی از این شکایت نگذشته بود که کارآگاهان جنایی در جریان کشف جسدی در جنوبشرقی شهر قرار گرفتند. با اعزام به محل، کارآگاهان با جسد پسری مواجه شدند که در تحقیقات اولیه متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ ضربات متعدد چاقو اعلام شد.
جسد برای شناسایی علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی انتقال داده شد و در بررسیها مشخص شد که جنازه متعلق به پسری به نام «بهروز» است. در حالی که تحقیقات در این زمینه ادامه داشت. کارآگاهان از کشف دو جسد در دو قسمت مختلف شهر مطلع شدند. جسد پسر جوانی به نام بهرام که با ضربات چاقو و شلیک گلوله و مرد میانسالی که با چاقو کشته شده بودند. نحوه قرار گرفتن اجساد حکایت از آن داشت که جنایت در همان محل صورت گرفته است. از طرفی باتوجه به اینکه هر سه نفر آنها به یک شیوه به قتل رسیده بودند، احتمال میرفت که جنایات از سوی یک نفر صورت گرفته است.
در جستجوی چهارمین نفر
در ادامه بررسیها، کارآگاهان دریافتند که بهرام و بهروز دو برادر هستند و سومین جنازه متعلق به پدرشان است. از طرفی مشخص شد که فرهود، پسری که صبح همان روز ناپدید شدن او به پلیس اعلام شده بود، داماد خانواده است. با برملا شدن این حقیقت، این احتمال برای پلیس مطرح شد که فرهود نیز کشته شده است و آنها در جستجوی چهارمین جسد بودند.
اما در ادامه بررسی سرنخهایی بهدست آمد که حکایت از آن داشت، هر سه قربانی آخرین بار با فرهود دیده شده اند. از طرفی، بین فرهود و سه قربانی اختلافات زیادی وجود دارد و آنها بارها باهم دعوا داشتهاند.
با بهدست آمدن این سرنخها کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان ایلام، سراغ خانواده فرهود رفته و به تحقیق از آنها پرداختند. در بررسیها پدر فرهود به پلیس گفت: «پسرم مدتها بود که با خانواده همسرش مشکل داشت و چند باری گفته بود که میخواهد از آنها انتقام بگیرد، اما صحبتهایش را جدی نگرفتم. تا اینکه چند ساعت قبل پسرم با من تماس گرفت و گفت که پدر و برادر زنهایش را به قتل رسانده و تصمیم دارد از ایران فرار کند.»
تلاش برای دستگیری داماد جنایتکار
به این ترتیب دستور بازداشت فرهود صادر شد و در حالی که تحقیقات در این باره ادامه داشت، کارآگاهان جنایی رد او را در شهرستان مهاباد زدند. ماموران با نیابت قضایی به این شهرستان رفتند و پس از تعقیب نامحسوس متهم، او را با تدابیر امنیتی در مرکز شهر دستگیر کردند. متهم جوان که خود را در مقابل مدارک پلیسی میدید به جنایات اعتراف کرد و درباره انگیزهاش از این کار گفت: «سال 90 با همسرم ازدواج کردم؛ زندگی ما با علاقه آغاز شد اما خانوادهاش همیشه در زندگی ما دخالت میکردند و این دخالتها باعث دعوا و درگیری بین من و همسرم میشد. آنها به قدری روی همسرم تسلط داشتند که کاری کرده بودند که او با کوچکترین برخوردی دعوا میکرد و به عنوان قهر خانه را ترک میکرد و به خانه پدری میرفت. چند روز قبل باز همسرم قهر کرد و به خانه پدرش رفت، همین رفتارهای آنها باعث شد تا کینه شان را به دل بگیرم و فکر انتقامجویی بیفتم. البته چندین بار گفته بودم که از آنها انتقام میگیرم اما این بار تصمیمم جدی بود.»
او ادامه داد: «با بهرام، برادر همسرم تماس گرفتم و به او گفتم میخواهم به مهران بروم. مسیر را تعمدی طولانی کردم، این باعث شد تا بهرام خوابش ببرد. بهرام قوی هیکل بود و میدانستم به تنهایی حریف او نمیشوم به همین دلیل منتظر ماندم تا او خسته شود و بعد از اینکه خوابش برد به طرف او شلیک کردم و بعد از آن چند ضربه چاقو به بهرام زدم و جنازهاش را در جنوب غرب ایلام رها کردم. حالا نوبت دومین قربانیام بود، با بهروز، برادر دیگر همسرم تماس گرفتم و به این بهانه که خودروی من در منطقه جنوب شرقی شهر خراب شده است، او را به محل خلوتی کشاندم و با ضربات چاقو از پا درآوردم. بعد از آن با پدر همسرم تماس گرفتم و گفتم برای بهرام و بهروز مشکلی پیش آمده است. او هم به محلی که گفته بودم آمد. محل قرار ما منطقهای در شمال غربی شهر بود، در فرصتی مناسب پدر همسرم را با ضربات چاقو از پا درآوردم.»
فرار از کشور
فرهود میگوید:« جنایات را از ساعت 4 بعد از ظهر شروع کردم و 11 شب هر سه نفر را به قتل رسانده بودم. بعد از آن ساعت حدود یک شب بود که با پدرم تماس گرفتم و به سه جنایت اعتراف کردم. میخواستم از مرز خارج شوم، اما میترسیدم توسط پلیس دستگیر شوم و از طرفی پول کافی برای این کار نداشتم. به مهاباد رفتم و در آنجا پنهان شدم، برای انجام کاری به مرکز استان آمدم که توسط پلیس دستگیر شدم. من که خودم را در دام پلیس میدیدم، به سه جنایت اعتراف کردم.»
تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد