
اضافهوزن زیاد مجبورش میکرد برخلاف گذشته، ساده و بیآلایش بر صندلی بنشیند، گیتارش را در آغوش بگیرد و برای مخاطبانش بنوازد؛ از غم و شادی بخواند؛ از زادگاهش، میسیسیپی؛ همانجا که بزرگان این نوع موسیقی یکی پس از دیگری از آن روانه شهرهای بزرگ آمریکا میشدند؛ همانجاکه دلتا بلوز را بهعنوان یکی از سبکهای جریانساز موسیقی بر سر زبانها انداخت؛ همانجا که همسایه نیواورلئان، زادگاه موسیقی جز بود.
پیرمرد از غم و رنج میخواند؛ از غم و رنج مردمی که روزگاری از دل قاره سیاه با غل و زنجیر به ینگه دنیا آورده شدند تا به عنوان برده در مزارع کشت پنبه کار کنند. از رنجها و ناملایمتیهای روزگار میخواند از عشق و از شکستها و... .
پیرمرد هنوز به یاد داشت که او هم 89 سال پیش در مزرعه پنبه به دنیا آمده بود. آن زمان نامش را ریلی گذاشتند؛ ریلی بیکینگ. ریلی در کنج کلیسای کوچک روستایشان آموخت چگونه گیتار بنوازد و بخواند و بر دل مردم بنشیند. از همان زمان یگانه عشقش گیتارش بود که بعدها لوسیل نامیدش. از سر مزارع پنبه که باز میگشت گیتارش را برمیداشت و به کافهها میرفت تا برای دل مردم خسته بزند.
مثل مادی واترز، یکی دیگر از بزرگان ایننوع موسیقی، به عشق موسیقی دست از زمین شست و راهی ممفیس تِنِسی شد؛ همان شهری که بهشت نوازندگان بلوز است. در برنامهای رادیویی شرکت کرد و کمکم شناخته شد. در آستانه دهه 50 میلادی کار ضبط قطعاتش را آغاز کرد. به او لقب پسر بلوز خیابان بیل (BealeStreetBluesBoy) دادند؛ کمکم شد پسر بلوز (Blues Boy) و آخر سر هم شد بی. بی (B.B.)؛ شد بی.بی.کینگ؛ شد سلطان بلوز.
نامش پرآوازه شد؛ از خاک آمریکا پا فراتر گذاشت و سراسر جهان را پیمود؛ اروپا، آسیا، استرالیا و... یکی پس از دیگری میزبانش بودند. یک بار در طول سال بیش از 340 کنسرت اجرا کرد.
مسئولان جمهوری زئیر سال 1974 که مسابقه معروف محمدعلی کلی و جورج فورمن را ترتیب داده بودند، در کنارش از بزرگان موسیقی آفریقا و سیاهان دعوت کردند تا در جشنوارهای هنرشان را به رخ جهانیان بکشند. بیبیکینگ در آن جشنواره با چنان شوری خواند و نواخت که همه سالن به هیجان آمد؛ آنقدر که خود برای لحظاتی از هوش رفت.
در طول این سالها بیش از 50 آلبوم موسیقی ضبط کرد و کنسرتهای متعددی برای علاقهمندان موسیقی به اجرا گذاشت. مجله معتبر موسیقی رولینگ استون، نامش را جزو 10 گیتاریست برتر تاریخ قرار داد. در طول این سالها 17 بار جایزه گرمی را به او داده اند.
سال 1990 نشان ملی هنر را از سوی رئیسجمهور وقت آمریکا دریافت کرد. 16 سال بعد نشان آزادی را از دیگر رئیسجمهور آمریکا گرفت، اما جوایز و نشانهای رنگارنگ و عناوین مختلف سبب نشد پیرمرد سادگیاش را فراموش کند.
خودش میگفت: «در این سالها خدا و مردم با من مهربان بودند؛ حتی الان، در این سن و سال.» این اواخر از بیماری دیابت رنج میبرد؛ تا اینکه پنجشنبه گذشته دخترش خبر درگذشت سلطان بلوز را اعلام کرد.
کمیل انتظاری / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان