به بهانه حضورش در فیلم سینمایی «آتیش بازی» گفت و گویی با او ترتیب دادیم و مجال پیش آمده را غنیمت شمردیم و درباره مسایل سینما، چگونگی ورود جوانان به سینما، افزایش ورود عوامل غیرحرفه ای به سینمای ایران به گفت و گو نشستیم که بخش نخست آن از نظرتان می گذرد:
به کارم علاقه دارم/ برایش زحمت می کشم
با مروری بر کارنامه بازیگری شما شاهد هستیم امین حیایی هر نقشی که بازی کرده است برای مخاطب جذاب بوده حتی اگر نقش یک فرد سطح پایین جامعه (به لحاظ فرهنگی) را ایفا کرده و نقش بار منفی داشته اما برای تماشاچی جذاب درآمده است.
احساس مسئولیت نسبت به کار دارم. نانی که به خانه می برم باید حلال باشد (با خنده) من تمام تلاشم را می کنم و زحمت می کشم تا نان ما حلال باشد و برکت در زندگی برایم داشته باشد. متعهدانه نسبت به کارم نگاه می کنم . کارم را واقعاً دوست دارم . عوامل کار و گروهها را دوست دارم و نتیجه یک کار هم با زحمت تک تک عوامل کسب میشود. فقط مختص یک نفر نیست که کار خوب درآید. واقعاً یک اثر تصویری (سینما، تلویزیون ) نتیجه تلاش یک گروه است ما هم در کار دیده میشویم.
کاری که در آن عشق و خلاقیت وجود نداشته باشد بیگاری است/ کارگردان باید پشت صحنه را مدیریت کند
برخی از بازیگران مطرح نقشها را براساس رفاقت و یا اعتماد به کارگردان انتخاب می کنند. شما چگونه نقش را انتخاب میکنید؟
در وهله اول فیلمنامه برایم بسیار مهم است و آن را می خوانم، پیش از آن که نقش را مورد حلاجی قرار دهم ، پیام داستان فیلم برایم بسیار مهم است و فیلمنامه را به عنوان یک تماشاچی میخوانم و نقش خودم رادر وهله اول نمی بینیم. داستان و پیام فیلم را مورد توجه قرار می دهم بعد می بینم نقش نقاط مشترک با کارهای قبلی که انجام دادم دارد یا نقاط متفاوتی نسبت به کارهای قبلی دارد همه را مد نظر قرار می دهم و در آخر آن را سبک و سنگین می کنم و انتخاب می کنم . راجع به فیلمنامه و نقش با کارگردان صحبت می کنم که در مراحل اولیه اتفاق می افتد، نظراتشان را می شنوم و نظرات خودم را ابراز می کنم و در نهایت به نتیجه می رسیم.
برای من فیلمنامهای که تازگی داشته باشد و نقش و داستان برایم تکراری نباشد اهمیت بسزایی دارد. اگر کاراکتر تکراری با یک فرهنگ که قبلا کار کردم باشد و دوباره قرار است آن را بازی کنم باید موقعیت های جدیدی داشته باشد که برای تماشاگر نو و جذاب باشد. باید در کار خلاقیت وجود داشته باشد. کاری که نتوانیم در آن خلاقیت داشته باشیم دیگر کار نیست به عقیده من «بیگاری» است . کاری که در آن عشق و خلاقیت وجود داشته باشد و فیلمنامه هایی که بتواند این موقعیت ها را برایم به وجود بیاورد را انتخاب می کنم .
کار آتیش بازی که در خدمت آقای گودرزی بودم همین اتفاق برایش رخ داد. اول این که مدیریت درستی سر صحنه وجود داشت زیرا معتقدم فقط کارگردانی این نیست که سینما بلد باشیم و جای دوربین را بدانیم کجا باید قرار گیرد، لنز و بازی ها را هم بشناسیم پس برویم کارگردانی کنیم. واقعا 50 درصد کار پشت صحنه و مدیریت آن است که بتوانیم از بهترین انرژی ها استفاده کنیم و بهترین شرایط کاری را برای عوامل فراهم آوریم که همه این مهم که به آن اشاره کردم برعهده یک کارگردان باهوش است که بتواند از موقعیت های خوب استفاده کند. بهمن گودرزی هم کارش را خوب بلد بود و هم پشت صحنه را خوب مدیریت می کرد و جو خوبی را به وجود می آورد که همیشه شاد بودیم و نتیجه اش هم همین است که الان شاهد آن روی پرده هستیم. من به شخصه چند شب پیش رفتم و کار را دیدم همه می خندیدند و لذت می بردند. همه چیز در فیلم واقعی است و هیچ حرکت گل درشت یا بزرگ نمایانه ای ارایه نشده است. وقتی داستان خط مشخصی دارد و همه چیز رئال اتفاق می افتد مردم هم لذت می برند و همه چیز قابل قبول و درست است. کار بی ادعا بود و ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کرد و به عقیده من تماشاچی راضی از سالن سینما بیرون می رفت.
امتیاز «آتیش بازی» چه بود که بازی در آنرا پذیرفتید؟
یکی این که با کارگردان (گودرزی) قبلا سر کار «شیش و بش» با هم کار کرده بودیم و همانجا با اخلاق و رفتار و نوع کارش آشنا شدم و از همان کار قول کار بعدی را به هم دادیم. همان هم اتفاق افتاد امیدوارم کارهای بهتری اتفاق بیافتد که بتوانیم در خدمتشان باشیم.
عوامل غیرحرفهای به سینما لطمه میزند
بعضی معتقدند گروههای بازیگری وجود دارند که سر پروژهها حاضر میشوند و گاهاً در انتخاب عوامل و حتی قرارداد هایشان هم تاثیر گذارند، قائل به این گروه ها هستید؟
من گروه خاصی ندارم اما شخصاً ترجیح میدهم با گروههایی که میشناسم کار کنم . حتی اگر جایی برای بازی میروم از حضور افراد پشت دوربین مطلع میشوم و بعضاً پیشنهاد هم میدهم و معرفی میکنم . دوستانی که حرفه ای هستند و شاید دیده نشدند من شخصاً معرفی میکنم. در شرایط فعلی تعداد عوامل پشت و جلوی دوربین زیاد شده است اما انتخاب عوامل درست که بتواند یک گروه حرفهای سینمایی را برای ارایه یک کار حرفهای جمع کند زمانبر است و نیاز به معرفی دارد.
کارگردانان قدیمی از جمله حاتمیکیا گروه خودش را دارد و با آن گروه به نتیجه مثبت و خوب رسیده و جواب گرفته و آن گروه اثبات میشود. وقتی عملکرد یک گروه مثبت باشد که مخاطب (سینما یا تلویزیون) راضی باشد این اتفاق بسیار خوبی است. این نوع تیمها کمک کننده است. رقابت های سالم هم وقتی به وجود بیاید باعث پیشرفت در کار می شود و همه ملزم می شوند که از عوامل حرفه ای سینما به کار بگیرند. و از حضور افراد متفرقه (فامیل و آشنایان) سر صحنه با این نوع گروه ها جلوگیری می شود. عوامل غیرحرفه ای در سینما باعث ضربه و خسارت به کار می شود. این گروه ها در زمان ما که نبود و شاید بخشی از آن به خاطر فشارهای اقتصادی است اما اگر در جهت حرفه ای شدن سینما و به کارگیری عوامل حرفه ای باشد قابل توجه است و قصد ایجاد فیلترهایی است که آماتورها کمتر پا به عرصه سینمای حرفه ای بگذارند و با تجربه کامل تری وارد سینما شوند که بسیار مثبت است. اگر قصد تخریب باشد اول به خودشان آسیب می زنند .
همه امور دست خداست
شما در برههای از زمان احساس نکردید که با محدودیت پیشنهاد از سوی عده ای مواجه شدید؟ یا گروههای خاص اجازه فعالیت به شما نمیدهند؟
نه من با همه گروه ها کار کردم و هیچ گاه این احساس را نداشتم. همه امور دست خداست اگر خدا بخواهد هیچ کس نمی تواند مانع از به قله رسیدن فرد شود، اگر نخواهد هم هیچ کس نمی تواند فرد را از قله پایین بیاورد. درست بودن و انتخاب مسیر درست و در راه درست قدم برداشتن به اختیار ما است ولی وقتی انتخاب درست است و با خدا پیش می روید باید همه چیز را به او بسپارید و خیالت هم راحت باشد اگر اتفاق بدی از نظر ما رخ می دهد حتما حکمتی در آن نهفته است . شاید در لحظه ناراحت شویم اما بعد از گذشت زمان متوجه می شویم که حکمت چه بوده است.
نمیتوان یک شبه ره صد ساله رفت/ عوامل حرفهای خانه نشین شدهاند
چقدر با این عوامل غیرحرفه ای در کار مواجهه داشتید؟
من حضور عوامل غیرحرفه ای در سینما زیاد دیدم . در مواجهه با این افراد سعی می کنم کنار بیایم چون شرایطی است که در هر کاری اتفاق می افتد سعی می کنم مشکلی برای کار ایجاد نشود. من به شخصه برای آن فرد در حوزه بازی وقت می گذارم و سعی می کنم با گروه هماهنگ شود. اما همان انرژی و وقتی که می گیرد در گروه حرفهای این وقت هزینه کار می شود . وقتی در شوتینگ فیلمبرداری قرار می گیریم نباید دیگر وقتی را از دست بدهیم . اگر عوامل همه حرفه ای باشند از جمله بازیگر همه چیز براساس برنامه پیش می رود اما اگر یک فرد غیرحرفه ای در گروه (به خصوص بازیگران) باشد باید برایش وقت گذاشت تا برای رفتن به جلوی دوربین آماده شود و انرژی گروه از بین می رود. من وقتی یک نابازیگر رول مقابل من باشد باید برای او وقت بگذارم نگاه عوامل هم یک گونه دیگر است و استرس فرد دوچندان می شود و نمی تواند بازی کند. انرژی جلوی دوربین رفتن را باید به او بدهیم، اعتماد به نفس و.. تا بتوان از او کار گرفت. ببینید چقدر وقت هزینه می شود و چقدر بودجه بابت یادیگری و کار یک غیرحرفه ای در سینما هزینه می شود. برای حضور یک نفر ممکن است چند روز کار تعطیل شود چون کارگردان نمی تواند پلان هایی که احتیاج دارد را بگیرد زیرا فرد آمادگی لازم را ندارد و نمی تواند ، تنها سفارش شده است.
حالا فرد خودش دوست دارد کار کند ، عاشق سینما شده و هر راهی را رفته تا به سینما برسد در خانه ادای همه افراد خانواده را در می آورد اما تنها ادا درآوردن بازیگری است؟ من به شخصه بعد از 25 سال که زحمات بسیاری کشیدم تازه فهمیدم که چگونه باید راحت جلوی دوربین قرار بگیرم. حضور در سینما زمانبر است ، تلاش بسیار می خواهد و همان اصطلاح معروف خاک صحنه خوردن است و به تدریج جلو آمدن است. الان اگر فرد ده تا پله را طی کند دو پله بالاتر سقوط می کند دراین حرفه نمی توان یک شبه ره صدساله رفت. باید تجربه کسب کرد و زحمت کشید و صبر هم باید داشت. افراد غیرحرفه ای هم کار عوامل حرفه ای را خراب می کنند و هم سینما را دچار لغزش می کنند. متاسفانه در شرایط فعلی عوامل حرفه ای خانه نشین شدند زیرا عوامل غیرحرفهای با قیمت پایین تر کار می کنند. برخی افراد راه چندین ساله را میان بر می زنند اما این میان بر به چه قیمیتی است؟ هم به عوامل حرفه ای آسیب می زنند ، هم به خودشان، به سینما هم لطمه می زنند. در سالهای اخیر افراد حرفه ای ما در سینما بیکار در خانه هستند اما عوامل غیرحرفه ای با دستمزد ناچیزحاضر هستند کار کنند جای افراد حرفه ای را می گیرند. چرا باید این اتفاق رخ دهد.
افراد تازه وارد باید وارد سینمای کوتاه ، تله فیلم، کارهای دانشجویی شوند تجربه کسب کنند، بازیگر باید مدام در حال ارایه کار باشد و ایرادها را به درستی رصد کنند تا وقتی وارد سینما شدند، حرفه ای عمل کنند.
من به خاطر می آورم حدود 25سال گذشته، هنوز سینمای خانگی وجود نداشت و همه برای دیدن فیلم به سالن سینما می رفتند. من شخصاً می ترسیدم سر صحنه حرفی بزنم که تمرکز بازیگر حرفهای به هم بریزد یا حس اش خراب شود. همه احترام زیادی برای کار یکدیگر قائل بودند. در حال حاضر اینطور نیست بازیگر حس گریه دارد مجری گریم پودر می زند! احساس می کنم حرفه ای بودن تنها در ارایه کار درست خلاصه نمی شود بلکه اخلاق حرفه ای در کار سینما بسیار مهم است. اخلاق حرفه ای یعنی همین احترام گذاشتن به کار یکدیگر است . وقتی من به عنوان بازیگر به کار کارگردان احترام بگذارم همه عوامل به کار کارگردان احترام خواهند گذاشت و همین امر باعث میشود کارگردان بتواند درستتر کار را مدیریت کند. اما اگر من بی احترامی کنم همه بی احترامی می کنند و کارشان را درست انجام نمیدهند ما که عوامل حرفهای هستیم باید به این موارد مهم اهمیت بدهیم و حواسمان باشد. به عوامل غیرحرفهای هم باید اخلاق حرفهای سینما را یاد بدهیم.
چند درصد از سینماگران ما این حرفه ای گری را رعایت کرده و به دیگران انتقال می دهند؟
ما سالهاست که سینما کار می کنیم تا سال 89 یا 90 هم شاهد این رفتارها و احترامها بودیم در چند سال اخیر ورود عوامل غیرحرفهای پررنگتر شده و همه چیز به هم میریزد.
مخاطب دلزده شده است/سرعت شهرت بیشتر از محبوبیت است
جوانهای علاقمند چگونه باید به سینما ورود پیدا کنند؟
کلاس های آموزشی بسیاری وجود دارد باید پله پله راه را طی کنند. در حرفه خودم بازیگری باید به این مهم اشاره کنم اگر افراد مستعد علاقمند به حضور در این رشته هستند باید تئاتر کار کنند. تا بفهمند بازیگری چه مفهومی دارد. بعد از این که موارد مورد نیاز را آموزش دیدند در مدیوم سینما و تلویزیون حس بازیگری خود را کنترل کنند. وقتی حس بازیگری اش در تئاتر غلیان می کند باید آن را در کادر تلویزیون و سینما و به صورت مونتاژشده ببینیم و در حس های منقطع ببینیم و یک راکورد برای نقش حفظ کنیم که بتوانیم مثل یک نمایش تئاتر از اول تا آخر بتوانیم به درستی آن را روایت کنیم . این موارد همه با کسب تجربه و کسب دانش لازم ، استاد خوب به دست می آید. باید زحمت بکشند و دوره ببینید این قدر به فکر زود ستاره شدن نباشند. متاسفانه یک شرایطی به وجود آمده است که مخاطب بازیگر را دنبال نمی کند. مخاطب در دوران گذشته بازیگر مورد علاقه اش را دنبال می کرد و در جست وجوی ستاره اش بود، خواننده را همینطور. اما در شرایط فعلی به گونه ای عمل شده که مخاطب دلزده شده است نباید این اتفاق بیافتد باید فرصت به مخاطب بدهیم تا بازیگر محبوبش را پیدا کند، باید به او زمان بدهیم که درگیر بشود. اگر قرار است بازیگر محبوب و مشهور شود باید زمان به مخاطب بدهید تا خودش مجال یافتن داشته باشد. مدت ها زمان می برد تا یک هنرمند برای مخاطب محبوب شود. ممکن است به سرعت مشهور شود اما محبوبیت و یافتن جایگاه برای تماشاچی نیاز به زمان دارد.
مردم علاقمندند بیشتر من را در قالب طنز ببینید
با توجه به مواجههتان با مردم کدام نقش شما را بیشتر دوست دارند؟
مردم نقش «اخراجی»ها را بسیار پسندیدند. بدون استثناء بهترین نقش من را اخراجی ها می دانند. خب همه دوست دارند من نمی توانم مخالفت کنم بگویم نه من نقش های روشنفکرانه ای هم داشتم . شاید بسیاری از فیلم هایم قوی تر از نقش اخراجی ها بازی کرده باشم اما انتخاب با مردم است و ما به خاطر مردم کار می کنیم و نقشی برایشان ماندگار شده است و قالب نقش برایشان جذاب بوده است. یا دوست دارند بیش از آنکه در قالب جدی مرا ببینید در نقش های طنز ببینند و به من انتقال می دهند من هم در انتخاب هایم نظرات مردم را در نظر می گیرم اما به دنبال نقش های متفاوت هم هستم و اگر در نقش های کمدی تکرار شوم برایشان جذاب نخواهد بودو مرا به عنوان کمدین می پذیرند.
بیژن در «اخراجیها» خلاقیت خودم بود/ ده نمکی باهوش است/ بسیاری مرا از بازی در اخراجیها منع کردند
حال که به «اخراجی»ها رسیدیم بفرمایید پیشنهاد برای ایفای هرچه بهتر «بیژن» در کار ارایه دادید؟
نقش بیژن بیشتر خلاقیت خودم بود که باعث بروز و ظهور بیژن شد. در «اخراجیها»1 آقای ده نمکی تیم بازیگری خیالش راحت بود که تیم پشت دوربین کار خودشان را می شناسند و جبهه را تجربه کردند و از موقعیت ها به درستی آگاه هستند. ما نگران این بخش از کار نبودیم. ما فقط نگران موقعیت کاری خودمان بودیم که به درستی نتیجه گرفتیم و نتیجه کاملا مثبت بود.
همه دوستان و بازیگران روی نقششان نظر می دادند و همین ها هم کمک می کرد و کارگشا بود. آقای ده نمکی هم فرد باهوشی بود که نظرات را می گرفت و در کار از آن استفاده می کرد. همین باعث شد گروه با هم همراه شد و اخراجی ها 1 اتفاق افتاد. بسیاری به من گوشزد می کردند که در این کار بازی نکن. صحبت هایی که همیشه هست. من خودم وقتی اولین بار با آقای ده نمکی مواجه شدم و برخورد کردم دیدم فرد رو راستی است و داستان هم کاملا مشخص است و همه مواردی که نیاز است بداند را می داند و کار خودش را به خوبی می شناسد و از ما هم می خواهد کار خودمان را به درستی انجام دهیم.
تردیدی برای نحوه کارگردانی آقای ده نمکی در اولین حضور سینماییاش نداشتید؟
قبل از این کار (اخراجی ها) مستند کار کرده بودند بعد فیلم بلند سینمایی کار کردند. تیم فیلمبرداری که آقای پویا بودند بسیار کار بلد بودند. آقای شریفی نیا و عوامل حرفهای حضور داشتند و همه کنار هم جمع شده بودند و به کارگردان اعتماد کردند که یک کار خوب شکل بگیرد. مهم این بود که کارگردان این قدر توانایی داشت که تیمی حرفهای را دور هم جمع کند تا یک کار خوب ارایه دهد. همین انرژی که آقای ده نمکی داشت و عوامل پشت دوربین و جلوی دوربین خوبی را کنار هم قرارداد تا بتواند یک کار خوب ارایه دهد خودش یک نعمت است که باید قدرشان را دانست. اخراجیهای 2 و 3 هم در خدمت شان بودم.
پیشنهاد رابین هودی برای اخراجیها 2 داشتم
در قسمت های بعدی اخراجیها، پیشنهادهای بازیگران از جمله شما هم ادامه داشت؟
من پیشنهاد رابین هودی برای اخراجیهای 2 داشتم .من گفتم مثل رابین هود از عراقیها دزدی کنیم و برای بچههای خودمان بیاوریم. من که شخصیت دزد بودم و اشکالی هم پیش نمیآمد. اونها هم لات بازی دربیاروند و از موقعیت پیش آمده برعلیه عراقی استفاده کنیم اما داستان هایی که خود آقای ده نمکی داشتند و هواپیماربایی صورت میگرفت گفتند داستان طولانی میشود و نمیتوانیم به این بخش اول بپردازیم. اما به نظرم پیشنهادهای بدی نبود. تماشاگر با ما یک را دنبال کرده بود و به نظرم دوست داشت ما را در اخراجی ها 2 ببیند. اما آقای ده نمکی می خواست داستانهای هواپیماربایی و خانواده های افراد دیده شود و اسراء دیده شوند. (خبرگزاری فارس ـ زهرا قزیلی)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد