
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش جامجم، فلسفه تشکیل بنیاد با نام مفاخر ادبی کشور، تقریبا یک دهه پیش رونق گرفت. زمانی که بسیاری از مفاخر معاصر کشور چشم از جهان فرو بستند، این ایده به ذهن مدیران فرهنگی یا وارثان و علاقهمندان آنها خطور کرد تا مرکزی راهاندازی شود که ضمن حفظ حالت خانه آن مفاخر فقید، از آثار، نوشتهها، کتابها، سخنرانیها و یادداشتهای نویسندگان حفاظت شود و از طرفی حتی میز و صندلی و اسباب خانه آنها هم به همان شکل باقی بماند.
با همین ایده اولیه، بسیاری از وارثان و علاقهمندان نویسندگان فقید به دنبال راهاندازی بنیادهای ادبی تلاشهای خود را آغاز کردند. با این حال نتیجه کار بعد از سالها دوندگی و بروکراسی میان نهادهای مختلف، کاملا ناامیدکننده است. آنقدر ناامیدکننده که میتوان گفت، فراتر از کاغذ و در دنیای واقعی امروز کمتر بنیادی به نام این مفاخر وجود دارد. به عنوان مثال امروز نه خبری از بنیاد مهدی آذریزدی است، نه نادر ابراهیمی، نه سیمین دانشور و بنیاد طاهره صفارزاده و منوچهر احترامی. اگر هم فعالیتهایی درباره این مفاخر ادبی صورت میگیرد مربوط به موسسات فرهنگی است نه بنیادها. بنیادهای دیگری هم که با نام مفاخر ادبی کشور فعالیت میکنند، مانند بنیاد گلشیری، حسابی یا مشیری مربوط به مدتها قبل هستند.
بنیاد مهدی آذریزدی
یکی از شخصیتهای فرهنگی که طی سالهای گذشته اخبار بسیاری درباره راهاندازی بنیادش به گوش رسیده، مرحوم مهدی آذریزدی نویسنده «قصههای خوب برای بچههای خوب» است.
علی غیاثی، مدیر اداره ارشاد اسلامی یزد درباره فعالیت این بنیاد به خبرنگار ما گفت: بنیاد، عنوانی بود که بعد از درگذشت مرحوم آذریزدی در یزد مطرح شد. مدتی هم تشکیلاتی با این عنوان فعالیت کرده که فاقد مجوز بوده است. پس عملا بنیادی با نام آذریزدی فعالیت نمیکرده است. طی مدتی که بنده به عنوان مدیر ارشاد اسلامی یزد فعالیت میکنم صحبتهایی درباره ساختار و شکل این تشکیلات مطرح بوده که نمیتواند به عنوان بنیاد فعالیت کند و تنها میتواند موسسه با نام آذریزدی داشته باشیم. حالا این که این تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی است یا شورای فرهنگ عمومی، من در جریان نیستم و اساسا نمیدانم آیا باید اینها مجوز صادر کنند یا وزارت کشور یا وزارت ارشاد.
او ادامه داد: با این حال ما اخیرا جلسهای برگزار کردیم که ببینیم چه تشکیلاتی به صورت قانونی امکان فعالیت دارد. جلسهای بود که بسیاری از مسئولان شهر یزد و علاقهمندان به آقای آذریزدی حضور داشتند. در این جلسه بحث آرامگاه، کتابخانه، منزل و آثار مرحوم آذریزدی مطرح و قرار شد برای هر کدام کارگروهی تشکیل شود. تقسیم کار صورت گرفت و قرار شد بحث ساماندهی آرامگاه مرحوم آذریزدی را حجت الاسلام زارع رئیس شورای شهر یزد با توجه به این که خودشان ساکن محله خرمشاد هستند و نسبت به آن منطقه واقفند، پیگیری کنند. شهرداری یزد هم متولی منزل مرحوم آذریزدی شد. کارگروهی هم برای کتابخانه ایشان در نظر گرفته شد.
بنیاد نادر ابراهیمی
این از وضع بنیاد مهدی آذر یزدی. حالا میرویم سراغ سرنوشت بنیاد نادر ابراهیمی که البته این بنیاد هم هیچ وقت شکل نگرفت.
فرزانه منصوری، همسر مرحوم نادر ابراهیمی به جامجم گفت: وقتی دیدم در اتاق نادر ابراهیمی این همه کتاب و آثار چاپ نشده و طرح و نقاشی و سخنرانی وجود دارد و دیدم بازخوانی اینها چه آثاری در جامعه میتواند داشته باشد، گفتم زمینهای فراهم شود تا این آثار به دست مخاطبان برسد و در معرض دید علاقهمندان قرار بگیرد. به همین دلیل ابتدای فروردین ماه سال 89 خانواده، جمعی از دوستان و علاقهمندان در صدد تاسیس بنیادی با نام نادر ابراهیمی برآمدند. بعد از راهاندازی سایت نادر ابراهیمی، برخی از افراد آگاه آمادگی خود را برای حضور در هیات موسس، هیات امنا و هیات مدیره بنیاد نادر ابراهیمی اعلام کردند. در نامهای مطرح شد که فضای مسکونی او به عنوان محل تاسیس بنیاد استفاده میشود، تا فعالیتهای مورد نظر نادر ابراهیمی برای جامعه ادامه بیابد و آثار، طرحها و برنامههایش پیگیری شود.
همسر نادر ابراهیمی ادامه داد: حالا بعد از پنج سال هنوز موسسهای به نام نادر ابراهیمی تاسیس نشده است. بعد از فعالیتهای فراوان برای تاسیس بنیاد، به ما گفتند نمیتوانیم بنیاد تاسیس کنیم و باید موسسه فرهنگی ـ هنری راهاندازی کنیم. گفتیم اشکالی ندارد اسمش چه باشد. دو سال قبل توانستیم مجوز لازم برای تاسیس موسسه فرهنگی ـ هنری نادر ابراهیمی را بگیریم. اما جلوتر که رفتیم به ما اعلام کردند موسسه فرهنگی ـ هنری نمیتواند در یک منزل مسکونی باشد. با این حال بعد از حدود دو، سه سال اگرچه مراکزی مانند شورای شهر، خانه هنرمندان و کتابخانه مجلس از راهاندازی موسسه فرهنگی نادر ابراهیمی استقبال کردهاند، ولی باز هم به دلیل اینکه محلی برای فعالیت این موسسه وجود نداشته، این اتفاق نیفتاده است.
بنیاد سیمین دانشور
بعد از مرگ سیمین دانشور همسر جلال آل احمد، اختلافاتی میان وارثان او به وجود آمد. علی خلاقی همسر لیلی ریاحی، خواهرزاده سیمین دانشور در این باره به جامجم میگوید: بر اساس وصیتنامه سیمین دانشور، لیلی ریاحی (همسر بنده) خواهرزاده، دختر خوانده و وصی سیمین دانشور و صاحب همه انتشارات ایشان اعم از تالیفات و ترجمه چه در داخل و چه در خارج از کشور است.
اگرچه پیش از این عنوان شده بود که براساس وصیتنامه سیمین دانشور باید منزل او که در همسایگی منزل نیما یوشیج است به «بنیاد فرهنگی نیما یوشیج ـ جلال آلاحمد ـ سیمین دانشور» تبدیل شود، اما خلاقی در این باره میگوید: وصیتنامه ایشان دست ماست و حتی یک کلمه هم درباره راهاندازی بنیاد در آن نیامده است. متاسفانه بعد از فوت سیمین دانشور، خواهر ایشان خانم ویکتوریا دانشور خانه را در ازای مبلغ پنج میلیارد تومان به شهرداری فروخته و سه میلیارد تومان هم دریافت کرده و هر وسیلهای که دلش خواسته از خانه برداشته است. این درحالی است که ما در دادگاه تنفیذ وصیتنامه در خرداد 91 اقدام کردیم و حق را به ما داد. در دادگاه بدوی هم به تاریخ تیرماه 1392 کارشناس خط، وصیتنامه ما را تائید کرد و در 27 دی 93 دادگاه تجدید نظر وصیتنامه را تائید کرد. با این حال خانم ویکتوریا دانشور منزل را فروخته و هر اسباب و وسایلی که دلش خواسته از خانه برده است. شهرداری هم منزل سیمین و جلال را به معاونت فرهنگی داده و معاونت فرهنگی هم آن را به توسعه فضاهای فرهنگی واگذار کرده است. اگرچه ما همکاریهایی با مرکز توسعه فعالیتهای فرهنگی داریم، اما همچنان در خانه سیمین و جلال بسته است.
بنیادهایی روی کاغذ
مثالهایی که در این گزارش به آنها اشاره شده است، نمونهای از بنیادهایی است که تنها روی کاغذ بنا شدهاند. وضع راهاندازی بنیاد طاهره صفارزاده و منوچهر احترامی هم به چنین سرنوشتی دچار شده است. این در حالی است که در کشورهای دیگر خانه نویسندگان، هنرمندان و اهل فرهنگ حفظ میشود. طوری هم حفظ میشود که انگار آن اهل فرهنگ همچنان در قید حیات است، انگار پشت میزش نشسته و در حال نوشتن است و دارد به مخاطبان میگوید اینجا خانه اوست، اینها نوشتههای اوست، اینها وسایل زندگی اوست. بهنظر میرسد مهمترین نکته این باشد که در خارج از ایران ساز و کار و چارچوبهای فعالیت کاملا مشخص است، اما اینجا هنوز یک مرزبندی و قانون شفاف برای این دست بنیادها وجود ندارد، همانطور که در گزارش خواندید حتی مدیرکل ارشاد و فرهنگ اسلامی هم از جزئیات راهاندازی یک بنیاد اطلاع دقیقی نداشت.
فرهنگ و هنر - سجاد روشنی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد