توجه به واقعیتهای موجود، سه گونه مواجهه را بهدست میدهد که عبارت است از:
1ـ تعامل اباحهگرایانه 2ـ تقابل سنتمدارانه 3ـ تعامل دینمدارانه.
اینک به اختصار به بررسی این سه نوع تعامل میپردازیم.
تعامل اباحهگرایانه
تعامل اباحهگرایانه به معنای آن است که افراد بهرغم التزام قلبی به باورهای دینی، خود را در معرض انواع و اقسام آسیبهای پدیده جهانیشدن و ابزارهای ارتباطاتی همچون ماهواره و اینترنت قرار دهند و آن را امری طبیعی و عادی در زندگی تلقی کنند. چنین افرادی به خود اجازه میدهند انبوهی از شبکههای ماهوارهای و وبگاهها، بدون هیچ کنترل و نظارتی در اختیار آنان و خانوادههایشان قرار گیرد و هر زمان و هر گونه که دلخواه آنان باشد، از برنامه و مطالب آنها بهرهمند باشند؛ اعم از آنکه در آنها کفر، الحاد و فحشا تبلیغ شود یا آنکه گفتاری در زمینه دین و اخلاق انعکاس یابد.
بدون تردید از پیامدهای چنین تعامل آزادمنشانه با ابزارهای آسیبزنندهای همچون ماهواره و اینترنت، گسترش اباحهگری در رفتار شخص و خانواده او خواهد بود که عدم اهتمام لازم به شعائر دینی همچون نماز و حجاب و ترک محرمات شرعی همچون استماع موسیقیهای مطرب و رعایت حریم در برخورد با نامحرمان، از نمودهای آن است.
تقابل سنتمدارانه
براساس تقابل سنتمدارانه، عدهای بر این باورند که مدرنیته و در پی آن پدیده جهانیشدن، جز شر و پلیدی ارمغانی برای بشریت نداشته و زمینه دینستیزی و اخلاقگریزی را بین جهانیان فراهم آورده است. از اینرو، تنها راه صحیح مواجهه درست با آن، ترک مدرنیته و همه لوازمات آن و بازگشت به سنتهای دینی است. به عبارت سادهتر، مدافعان «سنتمداری» معتقدند تنها راه سعادت و نجات بشر آن است که خود را بهطور کامل از غُل و زنجیر عصر مدرنیته نجات دهد و زندگی ساده، بیآلایش و به دور از آرایههای تمدن را برگزیند و از این رهگذر، زمینه نزول فیوضات و برکات آسمان را برای خود هموار سازد.
از جمله کسانی که بر این شیوه تاکید دارند محقق محترم آقای مهدی نصیری است که کتابی با عنوان «اسلام و تجدد» را براساس همین نگاه نگاشته است. وی در بخشی از مقدمه این کتاب چنین آورده است: «از آغاز ارتباط و تعامل ما با غرب، عمدتا دو دیدگاه درباره نسبت جامعه با تجدد مطرح بوده است. یکی غربی شدن بدون قید و شرط که از سوی روشنفکرانی چون تقی زاده اعلام شد و دیگری دیدگاه «تفصیل و تفکیک» بین وجه مادی و مکانیکی تجدد با وجه فرهنگی و معنوی آن؛ به این معنا که اخذ وجه مادی و ابزارها و ساختارهای معیشتی تمدن غرب را مفید و بلکه لازم میداند؛ اما وجه اعتقادی، فرهنگی و اخلاقی آن را مردود میشمارد. این دیدگاه با مرحوم سیدجمالالدین اسدآبادی آغاز و تا به امروز همچنان عموم اندیشمندان و متفکران مسلمان بر آن پافشاری میکنند. دیدگاهی که نمیپذیرد تجدد و تمدن غرب را به عنوان یک مجموعه مرتبط و کلیتی با روح واحد، مورد بررسی و مطالعه قرار دهد».
وی در مقام ارائه دیدگاه سوم چنین آورده است: اما علاوه بر دو دیدگاه یاد شده، تلقی دیگری از تمدن جدید وجود دارد که در مقام تحلیل نظری، قائل به تفکیک و تجزیه تمدن جدید نیست و آن را کلیتی با روح و جان واحد میبیند و تخطئه وجوهی و تصویب وجوهی دیگر از تجدد را غیرواقعی و اشتباه میداند. این دیدگاه نسبت بین اسلام و تجدد را تعارض به نحو کلی و ماهوی میبیند و صرف تشابه جزئی درپارهای از امور را دلیل وحدت و حتی تفاهم بین این دو نمیداند.»
افزون بر وجود برخی صاحبنظران که در مقام فکر و نظریهپردازی، تجدد و تمدن مدرن را از هر جهت زیانآور دانسته و بر فاصله گرفتن از آن تاکید دارند، تضاد با مدرنیته در میان برخی پیروان ادیان آسمانی نیز به چشم میخورد که ما در اینجا به دو نمونه «آمیش» در میان مسیحیت و «روستای ایستا» در شهر طالقان اشاره میکنیم.
- آمیش
«آمیش» یک فرقه مسیحی است که پیروان آن از دنیای مدرن گریزان بوده و به سبک زندگی سنتی و کهن در ایالات متحده آمریکا و کانادا زندگی میکنند. آنان از اسب برای کشاورزی و حمل و نقل استفاده میکنند و بهرهجستن از برق و تلفن در خانه را ممنوع میدانند.
آنان معتقدند بهکارگیری برق، به استفاده از کالاهایی مانند تلویزیون منتهی میشود که میتواند سنت زندگی بیپیرایه آمیشها را به خطر بیندازد. برخی خانوادههای آمیش از برق برای روشنایی و لوازم ضروری خانگی هم استفاده نمیکنند و به جای آنها چراغها و یخچالهای نفتی را بهکار میبرند. پیروان این فرقه از تلفن بیزارند، چراکه مخلّ جدایی آنها از دنیاست و دنیای بیرون را به خانه میآورد. در واقع، این پدیده یک ورود بدون اجازه در خلوت و شکستن تقدس خانواده دانسته میشود.
در فرهنگ آمیش، ارزش زیبایی در سادگی دانسته میشود؛ لباسها هرگز نباید وسیلهای برای جلب توجه باشد؛ چاپ هیچ طرحی روی لباس مجاز نیست؛ زنان لباسهایی ساده و بلند به رنگ یکدست (مثلا آبی) بر تن میکنند؛ آنها اغلب در خانه از پیشبندهای سفید یا سیاه استفاده میکنند؛ آنان همچنین با توجه به وضع زندگیشان، سرپوشهای سیاه یا سفید بر سر میکنند. در فرهنگ آمیش، مراسم ازدواج بسیار ساده برگزار میشود و عروس یک لباس نوی کتان آبیرنگ میپوشد که در مراسم رسمی دیگر در آینده نیز آن را به تن خواهد کرد. او هیچ آرایشی ندارد و به دلیل ممنوعیت داشتن جواهرات، حلقه ازدواج دریافت نمیکند.
- روستای ایستا
در روستای «ایستا» واقع در شهرستان طالقان، گروهی از پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی زندگی ساده و بیآلایش و بهدور از مدرنیته را در زمانه تسلط مدرنیته سامان دادهاند.
میرزاصادق مجتهد تبریزی، فقیه مشهور دوره مشروطه بود که با الهام از آرای تجددستیز در هر دو حیطه نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاوردهایش تاکید میکرد و تا پایان عمر بر نداشتن جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا میداد. در کوچههای روستای ایستا، اثری از ردپای تکهآهنهایی که در شهر «خودرو» نامیده میشود، نیست. در این روستا مردمانی زندگی میکنند که چون تابلوی نقاشی، زندگی و آداب و رسوم گذشته را در عصر ارتباطات یدک میکشند.
آنان نه تنها شبها پای تلویزیون نمینشینند که به شبنشینی هم اعتقادی ندارند؛ عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و مانند اینها برای آنان معنا و مفهومی ندارد؛ مهماننواز هستند، به شرطی که احدی از زنان قصد ورود به روستای آنان را نداشته باشد. همان طور که تاکنون کسی از دنیای بیرون، زنانِ آنان را ندیده است.
آنان شناسنامه ندارند و جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمیآیند. از این رو، هیچ گونه خدمات دولتی و امکانات دنیای جدید را دریافت نمیکنند و بدون آب لولهکشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشینآلات و وسایل ارتباطی زندگی میکنند. ساعت مچی و دیواری در محل زندگی آنان وجود ندارد و سیمان و آهن در معماری خانههای آنان به کار نرفته است. اهالی روستای ایستا، اوقات شرعی نماز را با شاخصههای خود استخراج کرده و آغاز و پایان ماه مبارک رمضان را نیز با رویت خویش تعیین میکنند. آنان به رؤیای صادقه معتقدند.
تعامل دینمدارانه
مراد از تعامل دینمدارانه آن است که از آثار مثبت و مفید مدرنیته بهرهبرداری کنیم و در کنار آن با کاربست روشهای مختلف خود، خانواده و جامعه خویش را از آفات و آسیبهای آن دور نگه داریم. به عبارت روشنتر باید اذعان کنیم جهانیشدن میتواند بسان شمشیر دولبه عمل کند که اگر با یک لبه آن دین، شریعت و اخلاق مورد هجوم قرار میگیرد، با لبه دیگر آن میتوان از باورهای دینی و ارزشهای اخلاقی دفاع کرد.
چنانکه امروزه شاهد هستیم، در کنار شبکههای ماهوارهای مروج الحاد و تباهی، شبکههایی از سوی حکومتهای دینی و مدافعان دین و اخلاق راهاندازی شده که در آنها در کنار تبیین آموزههای دینی، بر دینداری و اخلاقمداری تاکید میشود و در فضای سایبری به صدها وبگاه برمیخوریم که در آنها عالمان دین و مبلغان معنویت، با استفاده از روشهای مختلف و با زبان برهان، خطابه، شعر و مقولههای مختلف هنری مردم را با دین، شریعت و اخلاق آشنا میسازند. این امر به چگونگی برخورد با پدیده جهانی شدن و مدرنیته بستگی دارد. به عبارت روشنتر، دینداران میتوانند با روشهای مختلف همچون روش فیلترینگ، کنترل و نظارت، از ابزاری همچون اینترنت و ماهواره در جهت منافع دینی و اخلاقی بهره گیرند و خود و خانواده خویش را از آسیبهای آن دور نگاه دارند. بنابراین چنان نیست که جهانی شدن و عصر مدرنیته لزوما الحاد و فساد و در نتیجه اباحهگری را به همراه آورد، بلکه باید گفت این امر به چگونگی تعامل با پدیده مدرنیته و جهانی شدن بستگی دارد.
رهبانیگری، غیراسلامی است
نوع زندگیای که آمیشها در میان مسیحیت و اهالی روستای ایستا در میان شیعیان برای خود انتخاب کردهاند، بخوبی نشان میدهد آنان نمودها و مظاهر عصر مدرنیته را برای خود زیانآور میدانند و معتقدند نمودهایی همچون تلویزیون، تلفن و برق از معنویت آنان خواهد کاست و آنان را از سنت دینیشان جدا خواهد کرد. از این جهت میکوشند با فاصله گرفتن از مظاهر تمدن، خود را از آفات آن دور نگه دارند. پیداست این راهحل به دنبال خود نوعی رهبانیت و دوریگزینی از دنیا به شمار میرود که در آموزههای دینی از آن نکوهش شده است. «رهبانیت» به کار منسوب به رهبان، یعنی راهبها گفته میشود و راهب کسی است که به مرتبه خوف و خشیت از خداوند رسیده است.
رهبانیتی که از نظر قرآن توسط نصارا ساخته شد، عبارت است از: «تکالیفی که فراتر از حد واجب بر خود لازم میکردهاند؛ اعم از عزلت و گوشهگیری، لباس خشن بر تن کردن، کنارهگیری از زنان و عبادتکردن در میان غارها و صومعهها.»
چنانکه قرآن در این باره میفرماید: «و [اما] ترک دنیایی که از پیش خود درآوردند ما آن را بر ایشان مقرر نکردیم، مگر برای آنکه کسب خشنودی خدا کند؛ با این حال، آن را چنانکه حق رعایت آن بود، منظور نداشتند.»
(حدید، آیه 27)
همچنین هنگامی که شماری از اصحاب پس از شنیدن نکوهش دنیا از زبان پیامبر(ص) به مسجد رفته و سوگند یاد کردند که تا زندهاند روزها روزه بگیرند، شبها را نخوابند و از همسرانشان فاصله بگیرند، پیامبر مردم را گرد آورد و چنین فرمود: چرا گروهی از زنان، غذا، عطر، خواب و لذایذ دنیا را بر خود حرام کردهاند؟ بدانید که من شما را فرمان ندادهام که کشیش و راهب باشید و در دین من، کنارگذاشتن گوشت و زنان و صومعهنشینی نیست... بدانید که پیش از شما گروهی بهخاطر سختگیری زیاد بر خود هلاک شدند و خداوند نیز بر آنان سخت گرفت.
آنگاه این آیه نازل شد: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، چیزهای پاکیزهای را که خدا برای [استفاده] شما حلال کرده، حرام مشمارید و از حد مگذرید، که خدا از حدگذرندگان را دوست نمیدارد. و از آنچه خداوند روزی شما گردانیده، حلال و پاکیزه را بخورید، و از آن خدایی که به او ایمان دارید، پروا دارید.» (مائده، آیات87 ـ 88)
اما مدرنیته و لوازم آن، چنان در زندگی روزمره همه آدمیان تنیده شده که کنار گذاشتن آن جز با اعلام توقف در زندگی و رفتن به روستاهای دورافتاده میسر نیست.
جامجم
حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد