به مدت سه سال به همراه مرحوم دکتر بهروزی، کارشناس ـ مجری برنامه «ایستگاه ورزش» بود و فوتبال جام جهانی را آنالیز میکرد.
با زهره سادات هاشمی اولین و تنها گزارشگر فوتبال زن رادیو که در حال حاضر کمتر تصویرش را در تلویزیون میبینیم، گفتوگو کردیم:
چطور شد که وارد رادیو شدید؟
ساکن مشهد بودیم که در هفتهنامهای آگهی دوره آموزش سینمایی را دیدم. یواشکی و به دور از چشم خانواده مدارک درخواستی را ارسال کردم .
حالا چرا یواشکی؟
خانواده خصوصا پدرم که نظامی بود با بازیگری مخالف بودند .برای مصاحبه دعوت شدم. پدر که برای گذراندن دوره دافوس به تهران رفته بود طی تحقیقی خواسته بود که مصاحبه من برای رشته فیلمسازی باشد. با مادرم به تهران ضلع شمالشرقی میدان آزادی موسسه پارسا فیلم آمدیم. بین 600 نفر متقاضی نفر اول شدم. پدر و مادرم که فکر میکردند من قبول نمیشوم هاج و واج مانده بودند. آن زمان 17 سالم بود و هنوز دیپلم نگرفته بودم. دوره فیلمسازی را سه ماهه گذراندم. این دوره شامل آموزشهای فیلمنامهنویسی، کارگردانی سینما و مونتاژ فیلم بود. بعد از آن به مشهد برگشتم. پدرم تهدید کرد که اگر درس نخوانم نمیتوانم رویش حساب کنم تا برایم کاری انجام دهد.
فکر میکردم میتوانم خودم برای خودم کاری انجام دهم. لج کردم و با مادرم به صدا و سیمای مرکز خراسان رفتیم. هیچ کس را نمیشناختم از آقای حراستی که آنجا بود خواستم که مرا به رادیو معرفی کند. او شمارهای گرفت. گوشی را به من داد وکسی پشت خط به من گفت: دختر جان ما خودمان هم بیکاریم. بعد من گفتم میخواهم بروم تلویزیون و ایشان با هماهنگی تولید سیمای مرکز مشهد تماس گرفت آنها گفتند: ما فقط از فارغالتحصیلان دانشکده دعوت به همکاری میکنیم ولی حالا شما شماره تماس بدهید که من گفتم: یعنی شما نمیخواهید منو ببینید؟ با خنده خواست که گوشی را دست حراست بدهم. آفیش و وارد سازمان شدم. مادرم هم در حراست منتظر ماند. آن آقا از من پرسید که دوست دارم به رادیو بروم؟ با سادگی گفتم: دوست داشتم بروم اما آنها گفتند که ما بیکاریم. او معاونش را فرستاد رادیو پیش مدیر واحد رادیو نمایش. وقتی درخصوص فیلمنامه و نمایش صحبت کردم آنها گفتند که میتوانم بازیگری رادیو را تجربه کنم. بعد از قبولی در تست مشغول کار شدم.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
مجری برنامه تلویزیونی «گلخانه» هستم. البته مجری مسابقه 103 هم هستم که منتظرم ببینم ارگانها چقدر مشارکت دارند که برنامه ضبط شود. این مسابقه در ایام دهه فجر و نوروز پخش شد.
رادیو چطور؟ برنامهای ندارید؟
5 سال است که در رادیو فعالیت نمیکنم .
در رادیو چه برنامههایی را اجرا میکردید؟
مدتی مجری «روی خط جوانی» بودم که معتقدم با وجودی که دورهاش 15 ماهه بوده ولی پرمخاطبترین برنامه رادیو جوان بوده و هنوز که هنوز است مردم آن را به خاطر میآورند. تعداد برنامههایم به لحاظ تعداد، کم بوده است اما به لحاظ کیفی زیاد بوده. برنامههای «قرار شبانه» وگفتوگوهایم با حجتالاسلام علی سرلک خیلی بازخورد داشت .
من دو برنامه «ساعت 25» و «مثلث» را اجرا میکردم. این دو برنامه از چالشیترین برنامههای رادیو جوان بود. «یک بررسی» رادیو گفتوگو با سردبیری علی شکوهی و «بازار خبر» رادیو تجارت از دیگر برنامههایم بوده است. در آن مدت بهعنوان مجری برتر برنامههای رادیو تجارت شناخته شدم. در جشنوارههای داخلی رادیو جوان دو بار بهعنوان کارشناس مجری برتر و در برنامههای اقتصادی رتبه اول مجریگری را کسب کردم و سال 85 نیز بهعنوان بانوی نمونه سازمان، تقدیر شدم.
دوست داشتید غیر ازگوینده و مجری چه کاره بودید؟
از دیماه 87 تا اردیبهشت سال 90 مدیریت را در باشگاه رادیو جوان تجربه کردم اما چون در ساختار سازمان این مساله دیده نشده بود برای من نهتنها سابقهای محسوب نشد بلکه به حرفه اصلی من یعنی اجرا آسیب زد. من مجری برنامههای رادیویی بودم و گفتوگوهای چالشی را برای رادیوجوان، گفتوگو و تجارت انجام میدادم. شاید به نوعی مهمترین گفتوگوهای معاونت صدا را انجام میدادم. مدیریت تجربه خوبی برایم بود اما الان من چهکاره هستم؟ چه مسئولیتی دارم تقریبا سازمان 20 سال برای من سرمایهگذاری کرد. تخصصی که من دارم شاید خیلی از گویندهها نداشته باشند، اما متاسفانه از این تجربه من کوچکترین استفادهای نمیشود. ویترین سازمان در برنامههای رادیویی و تلویزیونی مجری است. بهترین کارگردان و نویسنده هم جمع شوند اما مجری سواد و شعورش به آن برنامه نرسد همه چیز را خراب میکند.
شما غیر از تجربه چه چیز دیگری را برای مجری بودن ملاک میدانید؟
تجربه زندگی در کنار تجربه حرفهای و داشتن هوش هیجانی و سواد رسانهای، با دقت بودن، دریافت خوب و انتقال درست. گاهی در سازمان مجریای را برای برنامه انتخاب میکنند که گاهی کوچکترین تجربه زندگی را ندارد.
خواهرتان (راضیهالسادات هاشمی) الان چه کار میکنند؟
10 سال گوینده مرکز خراسان شمالی و رضوی بود و تقریبا به مدت یک سال است که گوینده رادیو جوان است.
خودتان اجرای چه برنامههایی را دوست داشتید؟
گفتوگوهای چالشی با موضوعات اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی، نمیدانم الان تبحر روزهایی را که در رادیو داشتم دارم یا نه / از بس که به من کملطفی شده و بین اجرای تخصصی من (تاک شو) فاصله افتاده.
دلتان برای صدای چه کسی تنگ میشود؟
دلم برای صدای رادیو تنگ شده، راستش من الان کمتر رادیو گوش میکنم.
زهره هاشمی به خودش و کارش چه نمرهای میدهد؟
الان نمیتوانم به خودم نمرهای بدهم. یک زمانی نمره بالا میدادم چون فکر میکردم کار سخت و شاقی انجام میدهم.
شما اولین زنی هستید که گزارش فوتبال را انجام دادهاید، حس و حالتان در آن لحظه چطور بود؟
تصور اینکه بخواهید یک مسابقه فوتبال را گزارش کنید، هیجانانگیز است چه برسد به اینکه در واقعیت این اتفاق بیفتد. این اتفاق برای من هم خیلی هیجانانگیز بود. من توانسته بودم یک کار کاملا متفاوت انجام بدهم که تا پیش از این هیچ خانمی شانس انجام دادن آن را نداشته است. اما باید این را هم بگویم که در آن لحظه واقعا استرس داشتم، تمام ترسم از این بود که نتوانم آنطور که باید از عهدهاش بربیایم. وقتی گزارش بازی صبا و استقلال را انجام دادم در حقیقت در عمل انجام شده قرار گرفته بودم. من باید در همان لحظه و بدون هیچ آمادگی این کار را انجام میدادم. برای همین نفسم بند آمده بود و قلبم تند میزد. شاید برای من که سالها در رادیو و تلویزیون تجربه دارم گفتن این موضوع خیلی خوب نباشد، اما واقعیت این است که من ترسیده بودم! همین که فکر میکردم من اولین زنی هستم که گزارش یک مسابقه فوتبال را انجام میدهد، استرسزا بود.
تجربهای که شما دارید بیسابقه است. این را شانس میدانید یا توانایی که در طول سالها اجرای زنده به دست آوردهاید؟
در ایران و بخصوص رادیو این فرصت داده میشود که خانمها برنامه زنده در حوزه ورزش داشته باشند. برای مثال اجرای ایستگاه ورزش رادیو جوان چند سال در اختیار من و چند همکار دیگرم بود. یا رادیو تهران و بخصوص رادیو ورزش. از این منظر این یک فرصت است که به بانوان زیادی هم داده شده است. من هم این فرصت را داشتم، ولی به نظر من جایی این فرصت به شانس تبدیل میشود که صفر تا صد اجرای یک برنامه در اختیار شما قرار بگیرد. یعنی شما فقط ملزم به خواندن خبر نیستید. یا صرفا پرسش برنامه یا تلفنها را اعلام نمیکنید. یک نفر در مقام کارشناس کنار شما نمینشیند تا شما در بحثهای تخصصی فقط ناظر یا شنونده باشید، بلکه تمام گفتوگوهای تخصصی برنامه به عهده شما قرار میگیرد. شبیه آنچه در برنامههای معروف آقایان صورت میگیرد. من شانس بزرگی داشتم که تجربهای متفاوت و کاملا حرفهای را در کارنامه کاریام درج کنم؛ از آنالیز جامجهانی فوتبال تا بررسی لیگ کشتی آزاد و فرنگی.
آخر کار گویندگی کجاست؟
گویندگی و اجرا آخر ندارد به چند دلیل: یکی اینکه رسانه ذاتا پویاست و شما هر روز مخاطب جدید با نگرشها و فرهنگهای مختلف و تاثیرپذیری متفاوت دارید، بنابراین هیچ وقت نمیتوانید متوقف شوید که انتهایش اینجاست و دیگر اینکه هر روز به تعداد رسانههای دنیا اضافه میشود و شما هر روز شاهد ظهور رقبای جدیدی هستید که گاهی هم توانمندند.
شنیدم که میخواهید آموزش گویندگی داشته باشید؟
سیستم جدید آموزش باشگاه رادیویی جوان را من با کمک 60 نفر از بهترینهای رادیو و تلویزیون و دانشگاه طراحی کردم. در این فاصله زمانی مجموعه مدیریتی من 2000 هزار مصاحبه رودررو با متقاضیان انجام داد که 400 نفر پذیرفته شدند. در حال حاضر تعداد زیادی از آنها به عنوان برنامهساز و مجری در سازمان مشغول فعالیت هستند اما چون من از باشگاه رفته بودم نمیتوانم درخصوص دعوت به کارشان در سازمان نظر بدهم، آن تجربه باعث شد که خیلی از سازمانهای آموزشی و فرهنگی از من بهعنوان مشاور یا مدیر دعوت به همکاری کنند. در حال حاضر در دانشکده خبر، مسئولیت دپارتمان آموزش آزاد اجرا و گویندگی و برنامهسازی را بر عهده دارم که دورههای کوتاه مدت برگزار میکند.
چرا کسانی که در حوزه اجرا چهره و ستاره میشوند اندک هستند؟
چند نکته وجود دارد: تعداد مجریان مولفی که خودشان تهیهکننده هستند کم است ولی موفقند؛ مثل عادل فردوسیپور، محمدرضا شهیدیفر، محمدجعفر خسروی، احسان علیخانی و ....
تعدادی هم خودشان تهیهکننده نبودند و اگر هم موفق بودند و دیده شدند از اول داخل اتاق فکر تهیهکننده بودند و با خط و سیر برنامه آشنا. بسیاری از تهیهکنندگان هم خودشان نمیدانند از برنامه چه میخواهند و به دنبال چه هستند؛ چه برسد به مجری.
زهره زمانی - قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد