در ثانی برخی افراد حتی بدون اینکه واقعا فقیر باشند، به تکدی روی میآورند. ثالثا حتی بعضی افرادی هم که عامل شروع تکدیگری آنها، فقر آنها بوده است، با برطرف شدن مشکل فقر، به دلیل عادی شدن تکدی در زندگیشان، باز هم دست از این عمل بر نداشتهاند. نکته دیگر در باب مساله تکدیگری، مواجهه ما با متکدیان است. در برابر تکدی چه باید بکنیم؟ بسیاری از رفتارها در قبال متکدیان، از روی احساسات است و نه تعقل. بسیاری از افراد از روی دلسوزی، براحتی در قبال هر درخواست کمکی، پاسخ مثبت میدهند. برخی افراد صرفا به متکدیانی که استعداد هنرپیشگی بهتری دارند، کمک میکنند. برخی افراد هم با همه متکدیان به نوعی دیگر از روی احساسات برخورد میکنند: خشم خود را با فریاد زدن یا کلمات تحقیرآمیز، بروز میدهند! اما به راستی در برابر یک متکدی باید چه کرد؟
روزانه در کوچه و خیابان با متکدیانی روبهرو میشویم که با بیان دردها و مشکلات خود، خواهان دریافت کمکهای مادی از ما هستند. این پدیده با وجود تلاشهایی که برای حل آن صورت گرفته، اما همچنان چهره شهر را آسیبپذیر کرده است. در طی شبانهروز افرادی شامل پیرمرد ناتوان، زن بیسرپرست، کودک یتیم و معلولان جسمی را میبینیم که در نقاط مختلف شهر حضور دارند و کمک میخواهند. گاهی وقتها جوانانی را هم میان آنها میبینیم صحیح و سالم فقط به دلیل این که تلاش ناموفقی برای پیدا کردن کار داشتهاند، به تکدیگری روی آوردهاند.
این پدیده در قبل و بعد از انقلاب یکی از معضلات مهم اجتماعی بوده که تاکنون راهکارهایی برای مبارزه با آن اندیشیده شده، اما به نتایج قطعی نرسیده است. جمعآوری متکدیان از جمله این اقدامات بود، اما ناکام ماند. ظاهرا تکدیگری عادتی است که پس از جمعآوری متکدیان، فرد متکدی دوباره و بعد از خوابیدن سروصداها به این چرخه بازمیگردد.
نیاز به فعالیت متمرکز در باب مساله متکدیان
تاکنون نهادهای مختلفی برای جمعآوری متکدیان اقداماتی انجام دادهاند، اما به دلیل غیرمتمرکز بودن و نبود یک رویه محکم و قانونی، بینتیجه مانده است؛ چون طرح جمعآوری متکدیان از ضمانتهای محکم اجرایی و قانونی برخوردار نیست و حالت بازدارنده ندارد. فقط جمعآوری گدایان نمیتواند تعیینکننده باشد بلکه باید برنامههای مشخصی برای متکدیانی که جمعآوری شدهاند نیز وجود داشته باشد. شناسایی نیازمندان واقعی، دادن مستمری، ایجاد سرپناه، آموزش حرفه و شغل، پیدا کردن کسب و کار و... گامهای موثر و نتیجه بخشی برای رفع این معضل از جامعه شهری است، اما تاکنون به واسطه نبود برنامهریزی کافی، چنین اهدافی به نتیجه نرسیده است.
متکدیان خاستگاه متفاوتی دارند. برخی از آنان ضمن داشتن نیاز شدید مالی و نداشتن راه چاره برای حل آن در این مسیر قرار گرفتهاند. چنین افرادی البته در صورت برطرف شدن مشکلاتشان، راه دیگری برای ادامه زندگی پیدا میکنند، اما برخی از آنان تکدیگری را یک حرفه و شغل تلقی میکنند و وسیلهای برای امرار معاش روزانه میدانند. حتی برخی با تشکیل دادن گروهی از کودکان، صبح آنها را به نقاط پرجمعیت شهری میفرستند و شب هم با فراهم آوردن سرپناهی مختصر برای آنها از نحوه تلاش روزانهشان آمار میگیرند و از این طریق درآمدی برای خود به دست میآورند. برخورد با این نوع تکدیگری بسیار مشکل است. اگر کسی درصدد برخورد با چنین پدیدهای باشد، این دسته از متکدیان به عنوان ناراضیان اصلی برای ناکام ماندن طرح اقدامهایی میکنند.
به هر روی، این پدیده از جمله معضلاتی است که کنترل و کاهش آن مقدماتی دارد. به نظر میرسد مهمترین شیوه برخورد با این پدیده، آموزش شهروندان درباره نحوه مواجهه با متکدیان است.
کمک به متکدیان با کدام سمت و سو؟
اگر میخواهیم تکدیگری در سطح جامعه کاهش پیدا کند باید به گونهای با متکدیان رفتار کنیم تا گداپروری گسترش نیابد. اساسا کمک کردن به همنوع و دستگیری از مستمندان یکی از ویژگیهای مهم اخلاقی به شمار میآید. یاریرسانی و انفاق از جمله تاکیدات دین مبین اسلام و پیشوایان ماست، اما برای کمکرسانی به قشر محروم و مستضعف جامعه شرایطی هم در توصیههای مذهبی در نظر گرفته شده است.
یک انسان مسلمان همواره باید جویای احوال برادر دینی خود باشد تا در صورتی که احساس کرد او توانایی لازم برای حل مشکلاتش را ندارد برای حل گرفتاری او اعلام آمادگی کند |
در روایات مذهبی توصیه نشده انسان برای این که حس ترحمی در دیگران برانگیزد و دیگران را برای کمک کردن به خودش ترغیب کند، دردها و مشکلاتش را بگوید. منش آدمهای مستمند در سلوک اسلامی باید به گونهای باشد که دیگران نسبت به بیسامانیهای مادی و اقتصادی آنان کمتر آگاهی داشته باشند و همواره به خدا توکل کرده و دست نیاز به سوی او دراز کنند. افراد همواره باید کرامت انسانی خود را حفظ کنند تا ارزشهای آنها در زندگی اجتماعی بیشتر متجلی شود. البته این نوع رفتار و منشی که انسانهای نیازمند براساس توصیههای دینی باید در پیش بگیرند، نافی مسئولیتهای دیگر مسلمانان نخواهد بود. انسان مسلمان همواره موظف است از حال و روز برادر ایمانی خود باخبر شود و در جریان مشکلاتش قرار بگیرد. مطابق آنچه در روایات آمده، پسندیده نیست انسان شب هنگام، سر آسایش بر زمین بگذارد، اما از حال و روز همسایهاش که گرفتار مشکلات مادی شده بیخبر باشد.
یکی دیگر از شیوههای دستگیری از مستمندان که در اسلام مورد تاکید بسیار است، ارائه کمکهای مادی و معنوی به فرد مستمند است پیش از این که او نیاز خود را بیان کند. در دین مبین اسلام نسبت به حفظ کرامتهای اسلامی سفارشهای زیادی شده است و بیان نیاز از سوی یک فرد مستمند ممکن است با شئونات اجتماعی او منافات داشته باشد. از این رو، یک انسان مسلمان همواره باید جویای احوال برادر دینی خود باشد تا در صورتی که احساس کرد او توانایی لازم برای حل مشکلات مادی و معنویاش ندارد به سراغ او برود و برای حل گرفتاری او اعلام آمادگی کند.
یکی دیگر از رویههای دستگیری از افراد نیازمند، دادن کمکهای مادی و غیرمادی به صورت ناشناس است. این روش یکی از سنتهای پسندیده است که جزو ویژگیهای رفتاری ائمه اطهار به شمار میآمد. حکایات و شنیدههای جذاب در مورد این که حضرات معصومین شبانه و ناشناس در حالی که انبانی از نان بر دوش میکشیدند در کوچهپس کوچههای شهر قدم میزدند و لقمه نانی سر سفره نیازمندان میگذاشتند، وجود دارد. این رویه البته میتواند به عنوان یک الگوی رفتاری در زندگی امروزه ما جلوه کند.
نکته دیگر این که به بهانه مبارزه با تکدیگری، داشتن رفتار ناپسند با این گروه از جامعه و راندن و طرد کردن آنها مورد پذیرش نیست. در نهایت هزینههایی را که برای کمک به مستمندان در نظر گرفتهایم به مراکز معتبر یا اشخاصی که در مورد زندگی آنها تحقیق کردهایم و به ناتوانیشان پی بردهایم، بسپاریم. برخورد خشونتآمیز لفظی و فیزیکی با متکدیان باعث زشتی چهره شهر میشود. مساله دیگر ایجاد خیریهها است. وظیفه ذاتی این مراکز شناسایی افراد متکدی و نیازمند و کمکرسانی به آنهاست. هر چقدر این مراکز بیشتر باشد، بینوایان بیشتر شناسایی خواهند شد و مستمندان واقعی از متکدیان حرفهای متمایز میشوند.
فتاح غلامی
اندیشه
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: