طی سالهای گذشته فعالیتهای متعددی در دفتر موسیقی سازمان صدا و سیما انجام میشده است. اما این فعالیتها بیشتر در یک سطح متوسط باقیمانده و تقریبا رشد چندانی نداشته است. شما چه برنامهریزی برای تغییر این روند خواهید داشت؟
شاید با موضوعی که مطرح کردید به این شکل موافق نباشم. بسیاری از کسانی که امروز افراد شاخص موسیقی کشور هستند از همین سیستم و از همین دفتر موسیقی و سرود سازمان برآمدهاند. یعنی گاهی پخش یک اثر از طریق صدا و سیما آدمی را ساخت و تقدیرش را تغییر داد. پس روال همیشه همین طور بوده و هست. اقبالی که خوانندهها به پخش کارهایشان و حضور در تیتراژخوانیها دارند خود گواه این موضوع است. درباره اینکه تعداد کارهای کیفی کم بوده با شما موافق هستم، اما با اینکه بگوییم هرگز کاری تولید نشده که میان مردم راه پیدا کند موافق نیستم. روزی که بنده مسئولیت دفتر موسیقی سازمان را بهعهده گرفتم رئیس محترم سازمان به نکتهای اشاره کردند که دقیقا موضوع سوال شما بود. ایشان گفتند اگر تعداد کارهای تولیدی کمتر باشد، اما کیفیت و اثرگذاری بالایی داشته باشد توانستهایم در این دفتر موفق باشیم. ما هم همه تلاشمان را میکنیم تا این اتفاق رخ دهد. البته هر کس مسئولیتی را قبول میکند دوست دارد بهترین کار را رائه دهد. همه آدمها در تلاشند سیمرغ شکار کنند، اما طبیعتا این کار دشوار است. من هم روزی که به دفتر موسیقی آمدم این عزم را داشتم و حالا هم که بضاعت اینجا را میبینم عزمم برای این کار جزمتر شده است. تصورم این است در مدت محدودی که بودیم بازخوردها نشان میدهد که چند کار ساخته شده در این مدت توانسته اقبال عمومی را بهدست بیاورد. امیدوارم بتوانیم در کنار استادان و همکاران حاضر در دفتر سیمرغ شکار کنیم.
ببینید منظور این است که تعداد کارهای تولیدی دفتر موسیقی زیاد است، اما کاری تولید نمیشود که در ذهن مردم بماند و آن را زیر لب زمزمه کنند.
ببینید اکنون زندگی سرعت زیادی دارد و ریتم تند زمان خیلی از تلقیهای ما را نسبت به حوزههای مختلف تغییر داده است، اگر به سن من بودید و در دورهای که من جوانی کردم زندگی کرده بودید، شاید اکنون با یادآوری آن روزگار هزار ترانه از خاطرتان میگذشت، آن زمان رسانهها محدود بودند و تعداد کارهایی هم که میشنیدید بهاندازه امروز نبود. اکنون در چشم بههمزدنی میبینیم قطعات موسیقایی تازهای تولید شدهاند و آنقدر تعداد این کارها زیاد است که بهخاطر سپردنشان دشوار میشود. انگار که وقت انبارگردانی عالم است و همه چیز را میریزند روی دایره این کره خاکی. در این شرایط هر کاری نیم ساعت بیشتر با آدمی زاده همراه نیست. بعد که حالت عوض شود موسیقی که همراهیات میکند را هم عوض میکنی. بنابراین اینکه ما توقع داشته باشیم مردم کاری را زمزمه کنند تلقی است که میتوانستیم 10 سال پیش داشته باشیم. روزگاری مردم رمانهای چند جلدی میخواندند و جنگ و صلح با اینکه حجم زیادی دارد کتاب محبوبشان بود، این روند به داستانهای کوتاه 30 تا 50 کلمهای رسیده است و همین نشان میدهد ریتم زندگی چه سرعتی پیدا کرده است. در عالم موسیقی هم همین اتفاق افتاده است. زمانی 10 دقیقه پیش درآمد داشتیم تا به تحریرهای آغازین خواننده میرسیدیم، اما اکنون این پیش درآمدها 30 ثانیهای شدهاند، چون مخاطب دیگر حوصله گذشته را ندارد. حتی مواردی را میبینیم که کلام زودتر از موسیقی آغاز میشود. در این دوره اگر مردم یک کلمه از اثری را بهخاطر بسپارند انگار کل آن را خواندهاند، پس نمیتوان خیلی از آنها توقع داشت. در عین حال هنوز هم در همین مجموعه کارهایی تولید میشود که در خاطر مخاطب میماند و در ذهنش محفوظ میشود.
با همه این توضیحات فکر میکنید تا چهاندازه امکان تولید آثار کیفی تاثیرگذاری که مردم آن را بهخاطر بسپارند در دفتر موسیقی صدا و سیما وجود دارد؟
خلق تازه هر روز اتفاق نمیافتد و حاصل شرایط خاصی است. افراد بسیار زیادی باید کار کنند تا در میان تولید کارهای مختلف روند خلق هم رخ بدهد. اما میتوانم بگویم کارهای خوبی در راه است، انشاءالله که ذهن نقاد و طبع وقاد شما و همه مردم هنرمند و هنردوست این سرزمین را راضی میکند
اگر نگاهی به کارنامه دفتر موسیقی طی سالهای گذشته داشته باشیم میبینیم عزیزانی در حال فعالیت هستند که خودشان شعر میگویند، آهنگسازی میکنند و خودشان همین اثر را میخوانند. در واقع اگر نوازندگی را هم خودشان انجام بدهند از حضور موزیسینهای دیگر کاملا بینیاز خواهند شد. این اتفاق آسیبی برای کارهای تولیدی شما محسوب میشود. نظر شما در این باره چیست و آیا قصد تغییر این روند را ندارید؟
هر کاری در عالم تخصص خاص خودش را لازم دارد و خلط در هیچ حوزهای روا نیست خاصه در مشاغل هنری که بهتر است از هم جدا شوند البته نمیتوان منکر طبایعی شد که به توفیق حق از عهده این هر سه بر میآیند و بقول منوچهری دامغانی در هر فن چون مرد یک فن جلوه میکنند لیکن عمومیت ندارد. بههر حال در دفتر موسیقی این قاعده وضع شده نه بهخاطر عدم توانایی هنرمندان این حوزه که برای آنکه حاصل کار قدر مشترک چندین فکر باشد.
اغلب اعضای شوراهای شعر و موسیقی دفتر موسیقی وزارت ارشاد و مرکز موسیقی صدا و سیما مشترک هستند. این اتفاق هم به یکدست شدن همه کارهای تولید شده عرصه موسیقی میرسد. قصد خانه تکانی در این شوراها را ندارید؟
البته فینفسه آنچه میفرمایید ایرادی نیست به چند دلیل یکی آنکه آدمی شأنهای گوناگون دارد شما در یک شان روزنامه نگارید در شأن دیگر دانشجو، آن وقت در هر شأنی حسب مقتضیات آن شان رفتار میکنید این نیست که شما چون کارمند هستید در دانشگاه هم همین رفتار اداری را داشته باشید. کل یوم هو فی الشان کمترین معنایش این است. لذا اگر اعضای مشترکی هم وجود دارند در آن شورا حسب مصالحی و در این شورا حسب قواعدی دیگر نظر میدهند و اساسا متخصص یعنی کسی که در مییابد هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد ضمن آنکه در کل عدد اهل فن متخصص در حوزه شعر و موسیقی خیلی هم نیست ، بقول او که گفت هلا ز پشت یلان هر چه هست اینهاییم. آنچه هر از گاه اتفاق میافتد بنوعی چینش دوباره اهل فن و نوعی تبویب دوباره شوراهاست این کار در دفتر موسیقی و سرود در حال انجام است شوراهای نظارت، تولید و شورای موسیقی استان راه افتادهاند و از حضور ارجمندانی برخوردارند که در کار خویش دانایند و از شمار صاحب نظرانند برخی پیشتر بودند بعضی دیگر نه، اما ترکیب شوراها در کل عوض شده، شورای شعر هم بزودی در سه سطح راهاندازی میشود.
ارکستر سازمان هیچ وقت تعطیل نشده است، فقط مدتی خاموش بود و اولین اقدام بنده هم فعالیت دوباره این ارکستر بهعنوان یک سرمایه ملی بود. ارکستر با اجرای سرود ملی و سرود شعار سال با عنوان همدلی و همزبانی رسما در حضور ریاست محترم سازمان و معاونان و مدیران ارشد کار خود را آغاز کرد و آغاز فعالیتش با سرود همدلی و همزبانی را به فال نیک میگیریم. ضمن اینکه برای ارکستر اجراهای متعددی را برنامهریزی کردهایم |
دفتر موسیقی کارش تولید است. شما هم این نکته را بیان کردید ما در موارد زیادی شاهد انتقاد کارشناسان این دفتر از تیتراژ سریالها هم بودهایم. آیا قرار نیست نظارتی بر موسیقیهایی که از رسانه ملی پخش میشود داشته باشد؟
اینکه طی سالهای گذشته روند پخش موسیقیها چگونه بوده است، موضوعی است که باید از مدیران آن زمان سوال کنید، اما در دوره جدید به تاکید آقای سرافراز ریاست سازمان حوزه موسیقی جدی گرفته شده و این تمرکز گرایی در حوزه تخصصی با حمایت ایشان بهنوعی در همه شبکهها حداقل در حوزه نظارت نهادینه شده است. اکنون بعد از این مدت کوتاه به جایی رسیدیم که اگر در شبکهها کاری مصوب نباشد و تائید آرشیو موسیقی را نداشته باشد از پخش آن پرهیز میشود. چون برای این کار عواقب اداری وضع شده است. با حمایت رئیس سازمان و عنایت مدیران ارشد و معاونان کار به مرحلهای رسیده که بحث نظارت موسیقی آن هم در قالب تخصصی بسیار جدی گرفته میشود. هر شبکهای هر قطعه را قبل از پخش به دفتر موسیقی ارسال میکند و برایش مجوز میگیرد. البته همانطور که گفتم این همکاری اکنون در حوزه نظارت است نه تولید، یعنی ما تیتراژی را تولید نمیکنیم در شکل عام آن تولید جای دیگری اتفاق میافتد و میآید اینجا برای بررسی کارشناسی که یا قبول میشود یا رد میشود که از هر دو دسته در همین مدت مصادیق متعدد داریم.
یکی از نخستین اقدامات شما در دفتر موسیقی راهاندازی ارکسترها بود. این اتفاق موجب خرسندی اهالی موسیقی شد، اما این نگرانی هم وجود دارد که این آغاز تداوم پیدا نکرده و مانند بسیاری از ارکسترهای کشورمان خیلی زود به نقطه پایان برسد. برای ادامه فعالیت ارکستر برنامهریزی دارید؟
ارکستر سازمان هیچ وقت تعطیل نشده است، فقط مدتی خاموش بود و اولین اقدام بنده هم فعالیت دوباره این ارکستر بهعنوان یک سرمایه ملی بود. ارکستر با اجرای سرود ملی و سرود شعار سال با عنوان همدلی و همزبانی رسما در حضور ریاست محترم سازمان و معاونان و مدیران ارشد کار خود را آغاز کرد و آغاز فعالیتش با سرود همدلی و همزبانی را به فال نیک میگیریم. ضمن اینکه برای ارکستر اجراهای متعددی را برنامهریزی کردهایم که امسال تابستان انجام میشوند، هماهنگیهایی هم صورت گرفته برای برخی اجراهای سازمانی و عمومی.
نماآهنگها یکی از بخشهای جذاب کار موسیقی هستند. متاسفانه ما در کشورمان جایی برای پخش آنها نداریم و به همین دلیل هم بارها و بارها شاهد پخش نماآهنگ موسیقیهای داخلی در شبکههای ماهوارهای بودهایم. تا زمانی هم که رسانهای برای پخش نماآهنگ نداشته باشیم این اتفاق تکرار خواهد شد. برنامهریزی برای حل این مساله دارید یا نه؟
همه عزیزانی که در حوزه موسیقی کشورمان و در چارچوبهای نظام کار میکنند، سرمایههای انقلاب هستند و عنادی با نظام ندارند. اما چون فضایی برای ارئه کارشان ندارند گاهی این اتفاقها رخ میدهد ضمن آن که بسیاری از اینها هم نه به درخواست هنرمند، بلکه حتی بیاجازه او اتفاق افتاده بههر حال همانطور که پیش از این گفتم طرحی ارائه دادیم تا سهمی از پخش بگیریم و از موسیقیهای خوب نمونهای عرضه کنیم. وقتی ما این کار را انجام دهیم این افراد حتما جای دیگری نمیروند. ریاست سازمان هم در این باره نگاهی به لطف دارند و قائل به جذب هنرمندان هستند و این که نظام بایست از سرمایههای هنری خود استفاده کند
مساله موزیسینهای ممنوع الفعالیت در صدا و سیما هم موضوعی است که حواشی خاص خودش را دارد. آیا کسی از نظر شما ممنوعالفعالیت است؟
آقای سرافراز به صراحت عنوان کردند با کسی که مرز معینی ایجاد کرده و حرف زده و روبهروی نظام ایستاده مرز ما مشخص است. ما هم پیرو همین جمله هستیم و جز نظام اسلامی مرز دیگری نیست، اما این را هم بدانید بسیاری از حرفها که فلانکس ممنوع است یا چنین یا چنان شایعاتی خودساخته یا اشاعه داده اذهان غرضورزی است که آب را گلآلود میکنند تا به صید خود برسند.
بهعنوان سوال آخر بپردازیم به موضوعی که بارها از زبان هنرمندان شنیدهایم. آنها میگویند مرکز موسیقی صدا و سیما دست یک عده خاص است. واقعا اینطور است؟
خیر، البته آن کس که چنین جملهای میگوید منظورش این است که آنجا دست من نیست والا حوزه شعر موسیقی از تخصصیترین حوزههاست مگر غیراهل موسیقی میتواند پارتیتور بنویسد، ساز دست بگیرد، ارکستر را رهبری کند، مضاف بر اینکه خود شما چند سوال قبلتر فرمودید هنرمندان اینجا و ارشاد یکی هستند. این حرفها شعبده کلام است تا مردمان سادهدل هنردوست این سامان را مشوش کنند. بصراحت میگویم، بخش موسیقی و سرود دست اهل شعر و موسیقی است. ما اینجا فضای بازی داریم و پذیرای همه هنرمندان شعر و موسیقی هستیم. هر هنرمندی هم به دفتر بیاید، بر صدر مینشیند و قدر میبیند. اینجا میدان بازی برای همه مدعیان است. هر که میاندیشد چیزی برای عرضه دارد بسمالله، این گوی و این میدان.
موسیقی محلی ؛ یک سرمایه ملی
ما در دفتر موسیقی بخش هماهنگی و مدیریت استانها را داریم. سالیانی پیش در ساختار مراکز استانی صدا و سیما کارشناسان موسیقی گذاشته شده تا آثار خوبی در این عرصه تولید شود. اکنون تمام موسیقیهای ساخت مراکز به دفتر موسیقی آمده و ارزیابی میشود. اما از آنجا همواره پایتختها تعیینکننده بودهاند در مراکز میخواهند آثاری شبیه کارهای موجود در پایتخت تولید کنند و خیلی تولید موسیقی مقامی و محلی یعنی آنچه که سرمایه ملی محسوب میشود را جدی نمیگیرند. همچنین بسیاری از این نغمات در طول سالها فراموش شده چون به شکل سینه به سینه انتقال یافته و روش سیستماتیکی برایش وجود نداشته است. در دوره جدید این بحث به نهایت جدی گرفته شده است و پژوهشگرانی در حال جمعآوری بهترین نغمات محلی بهعنوان یک سرمایه ملی فارغ از بحث رسانه هستند. همچنین قصد داریم مراکز را هم قاعدهمند کنیم تا به این سمت حرکت کنند که موسیقی بومی شان را جدی بگیرند و روی نغمات و ملودیهایی که در محل زندگیشان وجود دارد سرمایهگذاری کنند. اما یک نکته را هم باید مطرح کنم. ما موسیقی را تولید میکنیم و در اختیار پخش قرار میدهیم. پخش دست ما نیست و در واقع شان دیگری دارد. البته اکنون در حال دنبال کردن طرحی هستیم که گوشهای از پخش را هم داشته باشیم و بتوانیم با همکاری پخش در این عرصه نقشی ایفا کنیم.
زینب مرتضاییفرد
فرهنگ و هنر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد