گفتوگویی را با این متهم انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
خودت را معرفی کن؟
حسن 31 ساله هستم معروف به حسن دست طلا، من را نمیشناسید؟ من را در برنامه شوک چندبار نشان داد و در تیتراژ برنامهاش هم هستم.
برای چه دستگیر شدهای؟
من دیشب خانه دوستم که سارق است بودم به همین دلیل پلیس مرا دستگیر کرد. من قبلا مرتکب جرم شدم و کیفرش را هم تحمل کردم و سه سال است که هیچ جرمی مرتکب نشدهام.
قبلا چه جرمی انجام میدادی؟
از پشت باجه، بانک سرقت میکردیم.
چگونه؟
ما یک باند پنج نفره بودیم که با دو موتور دو ترک و یک موتور یک ترک در خیابانها و حوالی بانکها پرسه میزدیم.
بعد زاغ زن که اسمش اصغر بود وارد بانک میشد و فردی که پول نقد زیادی را گرفته بود شناسایی میکرد و هنگام خروج طعمه از بانک اصغر در قالب دوستی دستش را روی سر طعمه میکشید تا ما آن را بشناسیم.
بعد هم در فرصتی مناسب پنج نفری با سه موتور سراغ طعمه میرفتیم و او را غافلگیر و پول هایش را به روشهای مختلف از جمله خفتگیری سرقت میکردیم.
هربار چند میلیون سرقت میکردید؟
زیر پنج میلیون تومان سرقت نمیکردیم چون ارزش نداشت. زاغ زنی که در بانک داشتیم میدانست که فقط باید طعمههای بالای پنج میلیون تومان را شناسایی کند.
اعضای باندتان چند نفر بودند؟
پنج تا شش نفر بودند.
چند بار دست به سرقت زدید؟
من در 250 سرقت حاضر بودم. تیم ما بهترین سارقان آن زمان داخل بانکها بود.
مگر به جز شما باند دیگری هم سرقت میکرد؟
آن زمان هفت تیم پنج تا هشت نفره در تهران بودیم که سرقت از مشتریان بانک و داخل بانک را انجام میدادیم. البته محدوده هر گروهی مشخص بود و هرکدام برای خودشان کار میکردند.
چه زمانی این جرایم را انجام میدادید؟
اولینبار سال 81 و 82 بود که گیر افتادیم و دو سال در زندان بودیم. اواسط سال 84 از زندان آزاد شدیم و باز تا سال 86 سرقتها را انجام دادیم که آن زمان بازهم دستگیر شدیم و اینبار چهار سال در زندان بودیم. سال 90 که از زندان آزاد شدیم من توبه کردم و دیگر سمت سرقت نرفتم.
در این چند سال چقدر سرقت کردید؟
در این مدت تیم ما دو میلیارد تومان سرقت انجام داد که بیشتر آن پول به رئیس باند رسید و بقیه بین ما چهار نفر تقسیم شد.
چقدر پول گیرت آمد؟
70 میلیون تومان به دست آوردم.
با پولها چه کردی؟
معتاد شدم.
چرا معتاد؟
آن زمان پول برایمان مهم نبود به همین دلیل بعد هر سرقت هرشب به مهمانی و شمال میرفتیم و جشن میگرفتیم. در مهمانیها هم که میدانید مگر میشود قرص اکس نباشد.
من بشدت به قرص اعتیاد پیدا کردم و بعد از آن هم به سمت مواد مخدر صنعتی مثل شیشه رفتم و امروز از آن حسن 9 سال پیش دیگر خبری نیست.
چگونه از داخل بانک سرقت میکردید؟
ما برای سرقت از داخل بانک دو روش داشتیم اول اینکه صبر میکردیم پولها این سمت باجه بیاید و بعد از دست مشتری قاپیده و با سوار شدن به موتور فرار میکردیم.
در روش دوم وقتی پول پشت باجه در اختیار کارمند بود با تهدید کارمند پولهای نقد را میگرفتیم و فرار میکردیم.
چه شد سارق شدی؟
یادم میآید سال 80 سوار پراید یکی از دوستانم شدم و با سیستم صوتیاش خیلی فاز گرفتم. دلم خواست من هم داشته باشم به همین خاطر در حوالی سهراه امینحضور از یک فردی 5/7 میلیون تومان سرقت کردم و با آن پول برای خودم پراید سیستمدار خریدم. این اولین سرقت من بود و حماقتهایم از همان زمان شروع شد.
از همدستانت خبر داری؟
برخی از آنها هنوز خلاف میکنند اما من دیگر به سمت خلاف نمیروم. چهار سال است که دزدی نکردهام و با خودم میجنگم تا از دام مواد هم خلاص شوم. تنها دلخوشی من این است که توبهام پذیرفته شود و دیگر مجبور نباشم به سمت خلاف بروم.
حرف آخر؟
سیگار داری من بکشم.
مجید غمخوار - تپش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد