گزارش جام‌جم از قطعه 50 بهشت‌زهرا، آرامگاه ابدی جان‌باختگان منا

داغ جنگ، داغ پرواز، داغ حج

تابوت چوبی زرشکی روی شانه‌های مردان سیاهپوش پیش می‌آید و می‌نشیند روی تلی از خاک، کنار باغچه،‌ زیردرختان بی‌حال و گرد گرفته کاج و زیتون. جمعیت به تقلا می‌افتد، در ِ تابوت باز می‌شود و پیکر کفن‌پوش عباس با فشار دست تدفین‌کنندگان از تابوت کنده می‌شود و ته قبر آرام می‌گیرد، زیر بلوک‌های سیمانی، کمی پایین‌تر از سنگ لحد.
کد خبر: ۸۴۴۸۷۷
داغ جنگ، داغ پرواز، داغ حج

به گزارش جام جم آنلاین، جمعیت به گریه می‌افتد،‌ برادر عباس هق‌هق‌کنان کنجی می‌نشیند، پدرش نشسته بر صندلی روی می‌خراشد و مادرش بهت‌زده دیدار آخر را تازه می‌کند. دعای تلقین می‌خوانند با لحنی محزون و نغمه‌ای سوزناک، بعد هم سنگ لحد را می‌چینند و آخر کپه‌ای از خاک رویش. عکس عباس با طراوت جوانی 35 ساله قد راست می‌کند روی آرامگاه ابدی‌اش که با تاج گل آراسته شده. او حاجی حج ناتمام است از کشته‌های هیاهوی عید قربان امسال در مسیر جمرات؛ حاجی تشنه، ترسیده، مستاصل، خسته و بی‌رمق .

قطعه‌ای آباد با جزیره‌ای خاکی

عباس حالا پایین پای همسفران است؛ چند متر پایین‌تر از سیدحسین (66 ساله)، عبدالمجید (71 ساله) و رحیم 51 (‌ساله). سنگ‌های سیاه و کوچک مزار اینها هنوز سیمان کاری نشده و لق می‌زند روی خاک، اما گل‌های پرپرشده رویشان تازه است، یعنی که داغ حاجی‌های سفر کرده هنوز داغ است.

صدای الله‌اکبر در فضا می‌پیچد و تابوتی دیگرروی شانه‌های جمعیت سُر می‌خورد و بالای قبری دیگر به زمین می‌رسد. مسئولان تدفین بهشت‌زهرا اما اجازه بازشدن تابوت را نمی‌دهند و می‌گویند شرط ادامه تدفین، فاصله گرفتن از تابوت است، حداقل چهارمتر، کسی اما گوش نمی‌دهد. جمعیت آمده‌اند با حاجی‌شان وداع کنند، مسئولان اما نگران انتشار ویروس‌اند؛ کرونا .

نام کرونا که دهان به دهان می‌چرخد و بلاتکلیفی حاجی بالای قبرکه شماتت می‌شود، جمعیت عقبگرد می‌کند و درِ تابوت باز می‌شود و پیکرکفن‌پوش حمید با فشار دست تدفین‌کنندگان از تابوت کنده می‌شود و ته قبرآرام می‌گیرد، زیر بلوک‌های سیمانی، کمی پایین‌تر از سنگ لحد. دعای تلقین می‌خوانند با لحنی محزون و نغمه‌ای سوزناک، بعد هم سنگ لحد را می‌چینند و آخر کپه‌ای از خاک رویش؛ جمعیت زار می‌زند.

مثل بخش‌هایی ا زیک سریال این صحنه‌ها هر روز در قطعه 50 بهشت‌زهرا تکرار می‌شود؛ صحنه‌هایی از بی‌تابی، دلتنگی و تنفر. قطعه 50 حالا شهرتی زبانزد دارد. اینجا مربعی است با اضلاعی آباد و قلبی خاکی. در تکه خاکی و خالی میانه قطعه 50، حاجیان سفرکرده حج امسال آرمیده‌اند.

جمع شهدا جمع است

جمع‌شان جمع است شهدای جنگ تحمیلی و سقوط هواپیمای سی-130 و مجاهدان افغان تیپ فاطمیون. کربلای5، پرهزینه‌ترین عملیات جنگ، نبردی برای فتح بصره، طریق‌القدس عملیاتی در منطقه بستان و سوسنگرد، خیبر نبرد نیزارها، حمله‌ای برای عقب راندن عراقی‌ها از جزیره مجنون، والفجر 6 برای تسخیر بزرگراه بغداد ـ بصره، والفجر 8 و تسخیر فاو، کربلای 8 عملیاتی با ناجوانمردی ِ به‌کارگیری سلاح‌های شیمیایی. قطعه 50 خانه ابدی شهدای جنگ است، خانه نام آوران بی‌باک جنگ هشت ساله.

اینجا خانه شهدای رسانه هم است. جانباختگان سقوط هواپیمای نظامی سی -130، 15 آذرسال 84، چهره‌هایی که می‌شناختیم‌شان . آرامگاه اینها حالا سر و شکلی یافته و با گل‌ها و گیاهان سبز شده، سنگ‌های مزار اما همه یکدست سیاه است، برگرفته از سیاهی اندوه، دلتنگی و حسرت‌.

مثلث شهدا را اما قبور مجاهدان افغان تیپ فاطمیون کامل می‌کند‌. وقتی خبر رسید حرم عقیله بنی‌هاشم، بانو زینب در مظان هتاکی تکفیری‌هاست تیپ فاطمیون خروش کرد و جنگید. دفن شده‌های قطعه 50 آرامگاه تهران در آن خروش جان دادند.

در قطعه 50 جمع شهدا جمع است، شهدای جنگ تحمیلی، شهدای پرواز، شهدای غیرت علیه تکفیری‌ها و این روزها جان‌باخته‌های منا، حاجیان حج ناتمام. اینجا هوا روی دلت سنگینی دارد، درد را از هر طرف که بخوانی درد است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها