این ارتباط باعث میشود بخش بزرگی از جامعه ما را که جامعه دینی است به سمت شعر او بکشاند و پیوند عاطفی و محتوایی برقرار کنند و همین لقب لسان الغیب و ترجمان اسرار بودن از این ماجرا سرچشمه میگیرد.
سومین وجه هم مسائل اجتماعی و بیان دردهای فراگیر مردم است که به جد در دیوان حافظ وجود دارد و این موارد توانایی جذب هر مخاطبی را به سمت خود دارد.
در جامعه ما افراد از همه طیفها به این حافظ علاقهمند هستند و دوستش دارند البته این علاقه بیشتر به سمت فال گرفتن رفته است و همواره شاهد هستیم هرچند کتابهای متعددی در عرصه حافظشناسی و پژوهشهای مرتبط با آن منتشر میشود، اما هنوز هم مردم بیشتر به خرید و مطالعه فالنامهها تمایل دارند.
به عبارتی، هنوز هم مردم ما حافظ را بهواسطه فال میشناسند و دوست دارند. گاهی در یک سال میبینیم فالنامهها چند بار با تیراژهای بالا تجدید چاپ میشود، اما کتابهای درخشان و جدی در حوزه نقد و پژوهش، سالهای سال در حد همان چاپ اول باقی میماند.
این بالاخره نشان میدهد گرچه جامعه ما حافظ را خیلی دوست دارد، اما باید دید و تحقیق کرد این علاقه و ارادت چگونه و چقدر سطحی و عمیق است.
باید بگویم شعر حافظ به دلیل ویژگیهایش این قابلیت را پیدا کرده است تا از دیدگاههای مختلف خوانده شود و خصلت تاویلپذیری فوقالعاده بالا و خاصیت آیینگی آن باعث شده هر کس چهره خودش را در آن ببیند و دریافت خودش را از آن متن داشته باشد.
معتقدم هیچکدام از متنهای تاریخ ادبیات فارسی ما به اندازه حافظ قابلیت تاویلپذیری ندارد و این یکی از عوامل اصلی رویکرد به دیوان و اشعار حافظ بهویژه برای فال گرفتن بوده است.
البته در کنارش هم بحث لسان الغیب بودن و ترجمان اسرار بودن حافظ نیز در ذهن و ضمیر مردم ایران کمک زیادی به این موضوع کرده است.
از سوی دیگر نقد گزنده و شیرین حافظ از مسائل اجتماعی هم تاثیر بهسزایی داشته است، به خصوص سوگیری این نقد به سمت زهد و ریا و تزویر که آفت همیشه جامعه ایرانی بوده، باعث شده مردم رغبت بیشتری به شعر حافظ داشته باشند و از این ریاستیزی و تظاهرستیزی حافظ لذت بیشتری ببرند.
من اصلا این نوع نگاه عمومی و فراگیری را که به شعر حافظ بهعنوان فال وجود دارد، نمیپسندم بهویژه آنکه اگر کسی از شعر حافظ در تصمیمگیریهای زندگیاش بهره ببرد کاملا مخالف عقل و شعور انسانی است اما از یک نظر هم اشکالی نمیبینم.
دستکم در خیلی از این نشستها و محافل خانوادگی که مردم دور یکدیگر جمع شدهاند و میتوانند در این محافل حرفهای متعدد و کارهای مختلف انجام دهند، به شعر حافظ روی بیاورند و غزل بخوانند. به نظرم به هر بهانهای که کسی یا کسانی بنشینند و این متن را بخوانند مفید است؛ولی تاکید میکنم این که بخواهیم در تصمیمگیریها و رخدادهای زندگی به حافظ رجوع کنیم و بعد تصمیم بگیریم، اصلا شایسته عقل انسانی نیست.
دکتر کاووس حسنلی - پژوهشگر ادبیات و حافظ پژوه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد