مردی که هر جا بوده، ردی از درک و زیبایی و انسانیت به جای گذاشته است؛ محمدرضا شفیعی کدکنی همان شاعر معروف «گون و نسیم» 76 ساله شد و فقط از صمیم قلب میتوان آرزو کرد تولد صد و بیست سالگیاش را جشن بگیریم.
او بیش از 30 اثر در حوزههای نظری، نقد و ترجمه منتشر کرده است، با این حال هشت مجموعه شعری که منتشر کرده نیز او را در اوج شاعرانگی نشانده است و اهالی موسیقی در موارد متعددی در آلبومهایشان از میان اشعار او انتخابهایی داشتهاند که ماندگار شده است. هر چند تصور غالب در جامعه این است که شاعران نمیتوانند پژوهشگران موفق و تاثیرگذاری باشند و بالعکس، اما افرادی چون زندهیاد قیصر امینپور و شفیعی کدکنی این تصور را بر هم زدهاند و نشان دادهاند چگونه میتوان هم شاعر اثرگذاری بود و هم منتقد و پژوهشگری بیبدیل.
اغلب آهنگسازان و خوانندگان بزرگ کشورمان تاکنون بارها در انتخاب شعر برای آلبومهایشان سراغ شعرهای شفیعی رفتهاند. یکی از این افراد شهرام ناظری است، هنرمندی که جز اشعار شفیعی سرودههای دیگر شاعران نوگرای ایران را هم مد نظر قرار داده و در این عرصه موزیسینی پیشرو محسوب میشود.
ناظری، حمید متبسم، میدیا فرجنژاد، علی قمصری و آهنگسازان بسیار دیگری تاکنون به سمت استفاده از شعرهای مرد بزرگ کدکن رفتهاند تا «در کوچه باغهای نشابور» قدم بزنند، گاهی «نسیم» شوند و گاهی «گون»، بایستند و «مناظره غوک و گون» را تماشا کنند و آخرش هم آرزو کنند «ای کاش! آدمی وطنش را / همچون بنفشه میشد با خود ببرد هر کجا که خواست/ در روشنایی باران/ در آفتاب پاک/ در روزهای آخر اسفند/ در نیمروز روشن».
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد