سالها قبل که هنوز خبری از حضور مانیتور در سر صحنه نبود و صرفا «یک نفر» میتوانست از راه چشمی سیاه رنگ دوربین فیلمبرداری صحنه را مشاهده نماید، «فیلمبردار» بود که بر آنچه به تصویر کشیده میشد.
نظارت داشت و تا زمانی که فیلمها در لابراتوار چاپ و روی پرده مشاهده شود، فقط فیلمبردار بود که میتوانست درباره کیفیت آنچه به تصویر کشیده شده اظهار نظر کند.
حالا حدود 10 سالی میشود که استفاده از مانیتورهایی که تصویر در حال ضبط را به صورت زنده نمایش میدهند، در پشت صحنه سریالها و حتی فیلمها به مسالهای رایج و عادی تبدیل شده است.
البته این موضوع از اهمیت کار فیلمبردار کم نکرده و امکانی را فراهم آورده تا گروههای مختلف از صحنه و لباس گرفته تا گریم و کارگردانی، شخصا به بخشی که مربوط به آنهاست نظارت داشته باشند.
حالا مدیران فیلمبرداری استرس کمتری بابت مسائلی مانند: ساعت بستن بازیگران در فیلمهای تاریخی، به هم خوردن راکورد گریم، نگاه کردن هنروران به دوربین و... دارند، اما همچنان مسئولیتی که بر دوش آنها است، سنگین است.
فرشاد خالقی از مدیران تصویربرداری نسبتا جوان سینما و تلویزیون ایران است که پنج روز هفته شاهد پخش سریال «معمای شاه» با تصویربرداری او از شبکه یک سیما هستیم.
خالقی متولد 1350 در بهشهر است. او از سال 64 فعالیت خود را از سینمای جوان آغاز کرد و پس از ورود به دانشگاه در سال 72، تحصیلات آکادمیک در رشته فیلمبرداری و فیلمسازی را آغاز کرد.
خالقی از سال 72 به عنوان دستیار کارگردان وارد بخش حرفهای سینما و تلویزیون شد. در فیلمهای زیادی این مسئولیت را به عهده داشته و از سریال «عمارت فرنگی» در سال 88 به عنوان مدیر تصویربرداری مستقل فعالیت خود را آغاز کرد.
خالقی در سریالهای «تبریز در مه» و «سالهای مشروطه» و فیلم سینمایی «قصه عشق پدرم» با محمد رضا ورزی همکار بوده است.
آنچه میخوانید گفتوگویی با وی درباره جنبههای هنری و نیز تجربه فعالیت سه ساله او در این سریال است.
در سالهای اخیر سریالهای مختلفی با هدف پرداختن به دوره پهلوی ساخته شده است. درباره اغلب آنها تعبیر «مناسبتی» به کار رفته است. معمای شاه از نظر شما چه تفاوتی با این جنس از آثار دارد؟
به نظرم مهمترین وجه تمایز معمای شاه این است که برای اولین بار دوره تاریخی گستردهای حدفاصل سالهای پایانی حکومت رضاخان تا بازگشت امام خمینی(ره) را به ایران پوشش میدهد و به تمام اتفاقهای این دوره به صورت جزء به جزء پرداخته میشود.
به نظرم اگر بعدها کارگردانی بخواهد درباره این دوره تاریخی فیلم یا سریال بسازد، صرفا مقطع خاصی را مورد توجه قرار خواهد داد و اینگونه کامل و جزئی تاریخ این دوره را بررسی نخواهد کرد.
تا به حال هم چنین سریالی ساخته نشده است. این مساله مهمترین تفاوت معمای شاه با دیگر آثار مشابه است.
تاکنون بینندگان هفت قسمت سریال را دیدهاند و با فضای آن نسبتا آشنا هستند. آیا جزئینگری و بررسی مقاطع مختلف تا قسمتهای بعد هم ادامه مییابد؟
بله. در سریال تمام مقاطع تاریخی حدفاصل 1317 تا 1357 با جزئیات و آدمهای مهم و تأثیر گذارش بررسی میشود. آثار زیادی بودهاند که در آنها از نگاه قهرمانپردازی به این مقطع تاریخی پرداخته است، اما معمای شاه همه این دوره را دربرمیگیرد.
به نظرم چنین سریالی تکرار نشدنی است. درست مثل سریال «امیرکبیر»، «ستارخان»، «کوچک جنگلی» و... که دورهای تاریخی را بررسی کردند و دیگر درباره آن دوره کاری ساخته نشد.
با توجه به سال تولدتان در زمان انقلاب هشت ساله بودید. به عنوان مدیر تصویربرداری سریالی که به این مقطع میپردازد، چه خاطره روشن و واضحی از آن دوره دارید؟
در طول زندگیام فرصت نشد امام خمینی(ره) را از نزدیک ببینم. ایشان را در تلویزیون دیدهام، اما رهبر معظم انقلاب را از نزدیک دیدهام.
من خاطرات روشنی از انقلاب، تظاهرات و آدمهایش دارم. صحنههای مخلتفی را از نزدیک دیدهام. در آن مقطع آدمها حس و انرژی خاصی داشتند و هیچ چیز برایشان مهم نبود.
آن سالها در مازندران زندگی میکردم، اما بین بهشهر و شاهرود در رفت و آمد بودم. خاطرم هست که شاهرود شهر آرامی بود و انقلاب دیر به آنجا رسید.
در مازندران فضای متفاوت تری حاکم بود. در همان زمان چند تظاهرات علیه رژیم پهلوی را از نزدیک مشاهده کردم.
شخصا به دیدن کدام یک از بخشهای سریال کنجکاو هستید؟
خیلی دوست دارم ببینم صحنههایی که به تاریخ ما نزدیکتر است چطور از آب درآمده است مثلا به تماشای تصاویر امام خمینی(ره) علاقه و کنجکاوی زیادی دارم.
مضمونی که به نظرتان در سریال با استقبال بیشتر مخاطبان مواجه خواهد شد چیست؟
به تصویر کشیدن آدمهای ملی و شخصیتهای مثبت و همچنین افرادی که انسانیت و حق را گفتند، بخشی از معمای شاه است که به نظرم بینندگان به آن اقبال نشان خواهند داد.
در این سریال خصوصیات شخصیتی و جنبههای انسانی افراد به تصویر کشیده شده است. تمام خلقت روی انسانیت متمرکز است. تاریخ درسهای مختلفی به ما داده است.
یکی از این درسها این است که «همه آدمها اشتباههای ریز و درشت داشتهاند». در این سریال بارها با مصداقهای اینچنینی مواجه خواهید شد.
فضای اغلب سریالهای تاریخی که تاکنون از سیما پخش شده، به لحاظ رنگ و نور شکل خاصی داشته و اغلب رنگ قهوهای در آنها غالب بوده است. آیا در سریال معمای شاه هم چنین اتفاقی رخ داده است؟
در هر فیلمی فضای رنگی که ارائه میشود باید همراه با فضای قصه باشد. دلیل خاص خودش را هم دارد. همه اینها برای این است که تصویر به بهترین نحو در خدمت بیان حس درونی داستان باشد و بیننده را با خود همراه کند و تماشاگر را به آن فضا نزدیک نماید.
هرچه این نشانههای تصویری بیشتر باشد، قصه برای بیننده ملموستر میشود. به طور مثال در این سریال سعی کردیم در سکانسهای کاخها و مکانهای مجلل به تصویر فضای رنگی زرد طلایی و در سکانسهای شهر رنگ قهوهای بدهیم.
در نورپردازی هم تلاش شد علاوهبر نورپردازی معمول، از رنگپردازی در صحنه نیز استفاده شود. هنگام تصویربرداری از فیلترهایهای لایت و جلوههای نور و فیلتر شیشهای استفاده شده است.
با توجه به اینکه اغلب فیلمهای باقیمانده از آن مقطع تا زمان مشخصی سیاه و سفید بودهاند، آیا به این فکر کردید که بخشهایی از سریال به صورت سیاه و سفید تصویربرداری و پخش شود؟
در بعضی سکانسها از پلانهایی نسبتا تار شده استفاده شده که به صورت سیاه و سفید است، ولی تمام سکانسهای فیلم به صورت رنگی ضبط میشود و بعدا هرجایی که کارگردان تصمیم بگیرد، سکانسهایی به صورت سیاه و سفید درخواهد آمد.
البته این اتفاق در زمانی رخ میدهد که به روند داستان کمک شود. در چنین مواقعی این تصاویر با فیلمهای آرشیوی همخوان میشود تا دوگانگی تصویری احساس نشود.
در خبرها خواندیم که سریال معمای شاه به صورت HD تصویربرداری شده است. چرا مانند دیگر سریالهای تاریخی همچون: مختارنامه، یوسف پیامبر و کلاه پهلوی سریال را به صورت 35 میلیمتری فیلمبرداری نکردید؟
با پیشرفت فناوری و پیدایش فناوری دیجیتال دنیا به این سمت رفته و تصاویر دیجیتالی جای آنالوگ را گرفته است. از لحاظ کیفیت و نیز وضوح تصویر، این نوع تصویر به نگاتیوهای 35 میلی متری نزدیک شد و حتی چهبسا بهتر از آن است.
در تلویزیون چهار دوربین سونی WF900R وجود دارد که با کیفیت FULLHD یعنی با تغییر پذیری خیلی بالا، کیفیت 1920 در 1080 تصویر ضبط میکند که این کیفیت برای تبدیل به نگاتیو نیز کافی است.
در نتیجه در معمای شاه به کیفیت قابل قبولی رسیده بودیم و حتی نسبت به سیستم پخشی که داریم سه برابر کیفیت مطلوب را ارائه دادهایم.
در همین مطلب بینندگان سریال را دعوت به تماشای نسخه HD سریال از تلویزیون میکنم که تفاوت کیفی محسوسی با آنچه از شبکههای آنالوگ پخش میشود، دارد البته دوربینهای دیجیتالی سبک و کمحجم نیز هستند و کار با آنها آسان است.
این هم دلیل مهمی است. در برخی قسمتهای سریال به خاطر سنگینی پروداکشن سرعت باید از دو تا سه دوربین استفاده میکردیم. به خاطر همین به اتفاق کارگردان به این تصمیم رسیدیم که از این دوربینها استفاده کنیم.
شاید بهتر بود این مصاحبه قبل از پخش سریال صورت گیرد، اما حالا بفرمایید فضای تصویری سریال بهطور کلی چگونه است؟ آیا در ادامه هم با تصاویر شارپ و شفاف مواجه هستیم یا با رنگهای گرم و تُند؟
وقتی شما در مقام مدیر تصویربرداری با کارگردان صحبت میکنید، یک جور گره یا پیوند ایجاد میشود. باید مدیر تصویربرداری بفهمد در سر کارگردان چه میگذرد.
به کمک تصویر میتوان بیننده را در سرتاسر فیلم آنگونه که میخواهید از این سو به آن سو بکشانید و در دل تاریکی تصاویر را نقش بزنید.
وقتی ایدهای در ذهن کارگردان نقش میبندد، حاصل چیزی است که دیده، شنیده یا تجربه کرده است و تصویربردار باید این مساله را درک کند.
از نظر شما سبک در کار فیلمسازی به چه معنی است؟
سبک یک کار اصولا به خود داستان و قصه برمیگردد. سبک اساسا زاییده ذهن و طراحی، خلاقیت و روش تصویرپردازی در برخورد با یک قصه است.
سبک یعنی روش گوناگون هنرمندانه متفاوت در برخورد با موضوعها که چه تصویری با چه رنگ و چه جنس تصویری داشته باشیم که بیننده را به قصه فیلم نزدیک کند و برای بیننده باورپذیر باشد.
سبک و سیاق ما در معمای شاه این بوده که سعی کردیم به این فضاها نزدیک شویم و برای بیننده قصه را باورپذیر کنیم.
به نظر شما تصویربرداری این سریال تا چه اندازه شبیه تصویربرداری کارهای تاریخی دیگر است؟ آیا از نظر نورپردازی، قاببندی و... از اصول و چارچوبهای آن آثار تبعیت میکنید یا اینکه طرحی نو درمی اندازید؟
جواب این سؤال را میتوان نوعی دیگر بیان کرد. بسیاری از عوامل ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. منظورم این است که یک فیلم بیشک تحت تأثیر عوامل بسیار است از جمله تُن فیلم، نور، سایه، رنگ، چگونگی حرکت دوربین، زمان حرکت آن که این عوامل حس درونی فیلم را برمی انگیزند.
هرکاری سبک و روش خودش را میطلبد، بلکه همه این چیزها را خود قصه فیلم مشخص میکند که چه روش و سبکی را در نظر بگیریم.
اینکه تکنیکها را مشابه میبینیم، روشهای نورپردازی یکسان هستند، روشهای استفاده از مواد هم یکی است، اما کیفیتی که پس از پایان فیلم و هنگام نمایش به چشم میآید.
تقریبا متفاوت از آنچه کاری را از کار دیگر متمایز میکند، ایده و تصویری که ساخته شده و مختص خود آن فیلم و قصه است که با کار دیگری نمیتوان مقایسه کرد.
تجربه این سریال برای شما چالش برانگیز بود؟
بله. در کارهای تاریخی از جمله معمای شاه میتوان در نورپردازی کارهای خاص و جذابی را انجام داد. مثلا یکجا برق هست و یکجا نیست و متناسب با هر صحنه باید نوع خاصی از نور را عرضه کرد.
در بخشهایی از سریال سکانسهای شهری داشتهایم که مردم در آن حضور داشتهاند. در جاهایی هم سریال داخل کاخ تصویربرداری شده است.
این یک امتیاز است تا فیلمبردار بتواند در این برهه از زمان کار متفاوت انجام دهد و فضاهایی خلق کند که به آن زمان بخورد.
آیا بیننده باید حتما متوجه این تفاوت فضا در فیلم بشود؟
این مساله به صورت ناخودآگاه رخ میدهد. در این صورت ما کارمان را درست انجام دادهایم. نورپردازی و تأثیر آن بر مخاطب امری غیر مستقیم است که باید صرفا حس خاصی را در بیننده ایجاد کند.
بخش مهمی از فعالیت شما در معمای شاه در کاخها صورت گرفته که به دلیل فضای موزهای آن، امکان دخل و تصرف در آنها وجود ندارد. در چنین شرایطی با محدودیتهای فضای نوری و مشکلات ناشی از نبود امکان نورپردازی دقیق چطور کنار میآمدید؟
در کاخها نمیشود همیشه ابزار نوری را دقیقا جایی که دلمان میخواهد قرار دهیم. به همین دلیل سعی کردیم وقتی پلان میبندیم، در کادر دوربین حس صحنه را جاری کنیم.
گاهی میطلبد چراغها روشن و گاهی خاموش باشد و گاهی از نور طبیعی کاخها و چراغهای آنها بهره میگرفتیم.
در این بخش باید از ابزار ظریفی استفاده میکردیم تا در فضای محدود کاخ که گاهی اتاقهای کوچکی بود بتوان آنها را مستقر کرد.
البته اگر از قبل میخواستیم به این موضوع فکر کنیم، صورت مساله خیلی فرق میکرد. بهترین تجربه در کاخ این بود که در لحظه میتوان فکر کرد و خلاق بود.
اما این مشکل در بخش دکور و شهری وجود نداشت و آنجا میتوانستید دخل و تصرف کافی داشته باشید؟
در دکور دست نورپرداز باز است و میتوان هرجایی که میخواهیم چراغ را نصب کنیم و به ایدهای ذهنی منطبق با متن برسیم، اما باید مساله ظریفی را رعایت میکردیم و آن این بود که ضمن حفظ تفاوتی اندک میان نورپردازی کاخ و دکور، فضایی یکدست هم ایجاد میشد.
مهمترین ویژگی این سریال و سبک کاری محمدرضا ورزی از نظر شما چیست؟
بخش عمدهای از کار با محمدرضا ورزی، میزانسنهای پیچیدهای است که در آن بازیگر میچرخد، حرکت میکند و دیالوگ میگوید.
در این سریال امکانات فیلمبرداری و وسایل حرکتی زیاد داشتیم. حتی از دوربینهای مختلف نسبت به فضایی که در آن کار میکنیم استفاده کردیم.
گاهی اوقات این دوربینها به ما امکان میداد از زوایایی که در حالت عادی نمیتوانیم تصویر بگیریم، فیلم بگیریم.
با توجه به استفاده از دوربینهای مختلف یکدست کردن تصاویر چطور ایجاد شد؟
باید بدانیم هر دوربین چه جنسی از تصویر را ارائه میدهد و در کجا قابل استفاده است. هر دوربینی برای کارها و پلانهای خاصی ساخته شده است.
در تصویربرداری این سریال اغلب دوربینهای مورد استفاده ما DSLR بود. مارکهای مختلفی از آن را به کار گرفتیم. دوربینهای زیر آبی هم داشتیم.
دوربین اصلی سونی اچ دی WF900Rبود. دوربین نیکون D810 و دوربین RED هم در برخی قسمتها به تناسب مورد استفاده قرار گرفت.
به نظر شما چه دلیلی دارد بینندگان معمای شاه را تماشا کنند؟
مردمی که در آن دوره بودهاند دوست دارند اتفاقهای تاریخی را از این جهت که چطور اجرا شده ببینند. همیشه تاریخ جذاب است و هرکس به نوعی درگیر آن نبوده است.
اگر هم خود بیننده امروزی درگیرش نبوده، حتما پدرش بوده است. به همین دلیل این دوره برای بیننده مهم است و دوره مذکور طرفداران زیادی برای تماشای اثری نمایشی دارد.
در این سریال تقابل غرب و ایران نمایش داده میشود و این اتفاقی است که این سالها نیز در ایران رخ داده است.
تقریبا تمام شخصیتهای تاریخ معاصر در سریال حضور دارند. شخصیتهای ملی در سریال حضور دارند که قدرت کشور و ابهت را میسازند. ضمنا همیشه اسطوره برای مردم مهم است و همه اینها در معمای شاه وجود دارد.
معین فتحی
ضمیمه قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد