سروان میری در اداره ویژه قتل در حال بررسی پروندهای بود که از مرکز پیام تماس گرفتند و کشف جسد زنی را به او گزارش دادند. جسد در جاده تلو در شرق تهران کشف شده بود. سروان آدرس را گرفت و راهی محل کشف جسد شد. وقتی به آدرس مورد نظر رسید، خودروهای گشت پلیس و بررسی صحنه جرم در محل پارک بودند.
مامور کلانتری با مشاهده سروان سمت او آمد و در گزارشش گفت: امروز صبح یکی از چوپانهای محلی جسد را پیدا کرده و موضوع را به ما اطلاع داد. خود را به اینجا رساندیم. جسد داخل کیسه خواب قرار داشت و زیر خاک دفن شده بود.
براساس ظواهر ،جسد متعلق به زنی 25 تا 30 ساله است که به گفته دکتر، حدود دو روز از مرگش میگذرد و با سه ضربه چاقو به قتل رسیده است.
هویتش شناسایی شده است؟
نه. فقط در جیبش کارت یک هتل در حوالی میدان فردوسی وجود داشت.
سروان بالای سر جسد حاضر شد. زن جوان لباس خانه به تن داشت، اما روی آن پالتویی پوشیده بود. به نظر میرسید قاتل برای این که جلوی خونریزی را بگیرد پالتو را تن مقتول کرده بود.
پس از تحقیقات در محل، سروان با هماهنگی بازپرس دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد تا هویت و علت مرگ مشخص شود.
بررسی پروندههای افراد فقدانی در سه روز گذشته نیز نشان میداد، در این مدت ناپدید شدن زنی با مشخصات مقتول به پلیس گزارش نشده بود. این موضوع و کشف کارت هتل در جیب پالتو باعث شد کارآگاه احتمال دهد مقتول اهل شهر دیگری غیر از تهران باشد.
برای بررسی این فرضیه صبح فردا راهی هتل شد. حدسش درست بود. مقتول مسافر اتاق 23 بود که از سه روز قبل ناپدید شده بود. سروان از مدیر هتل خواست در اتاق زن جوان را باز کند و با شمارهای که او در فرم هتل نوشته بود تماس بگیرد تا خانوادهاش به اداره آگاهی بیایند.
وقتی وارد اتاق شد همه چیز بهم ریخته بود. کنار تخت یک سینی غذا وجود داشت. زن جوان برنج و کبابش را نصفه خورده بود و در این مدت کسی حتی برای نظافت هم وارد اتاق نشده بود.
سروان از رزوشن هتل تحقیق کرد. مرد جوان گفت: ساکن اتاق 23 لیلا 28 ساله بود که گاهی به هتل میآمد و یک هفتهای اینجا اقامت داشت.
در این مدت ملاقاتی نداشت؟
من که ندیدم، اما همیشه در حال صحبت با تلفن همراه بود.
چرا در این سه روز اتاق او تمیز نشده بود؟
خودش درخواست داده بود. دو شب پیش که خدمتکار طبقه دوم برای او شام برده بود خواسته بود
درمدتی که در هتل اقامت دارد کسی وارد اتاقش نشود.
به غیبت او مشکوک نشدید؟
من رزوشن شیفت صبحم و متوجه این غیبت نشده بودم. برخی مسافران چند روز در اتاقشان میمانند و برخی شبها فقط بیرون میروند.
سروان در خواست کرد خدمتکار طبقه دوم برای تحقیق به اتاق مدیر بیاید. مرد جوان دقایقی بعد وارد اتاق شد. مردی خونسرد، با هیکلی تنومند.
آخرین بار کی لیلا را دیدی؟
دو شب پیش زنگ پیشخدمت را به صدا درآورد. لباس بیرون به تن داشت و آدرس یک فستفود را گرفت. گفتم رستوران هم ساندویچ و پیتزا دارد. درخواست پیتزا داد. وقتی غذا را آوردم در راهرو قدم میزد. پیتزا را گرفت و وقتی وارد اتاق میشد از من خواست در مدتی که اقامت دارد کسی برای تمیز کردن
وارد اتاقش نشود.
او با کسی ملاقات نداشت؟
من چیزی ندیدم، اما تلفنی آدرس هتل را به فردی میداد. با توجه به لباسهای شیکی که پوشیده بود احتمال دادم قرار مهمی دارد.
صبح روز بعد پدر و مادر لیلا هراسان وارد اداره آگاهی شدند. از روی عکسهای جسد، دخترشان را شناختند. پدر لیلا گفت: صاحب یک فروشگاه بزرگ هستم.
به دلیل بیماری قلبی، دخترم آنجا را اداره میکرد و هر چند ماه یکبار برای سفارش کالا به تهران میآمد. این بار هم برای سفارش کالا به تهران آمد، اما به طور ناگهانی تماسش قطع شد.
چرا پیگیری نکردید؟
تصور کردیم درگیر کار شده است.
سروان یک بار دیگر پرونده را بررسی و خدمتکار را به اتهام قتل بازداشت کرد.
پاسخ معمای پلیسی جنایت در طلافروشی
سروان با اشاره به 2دلیل محسن را به عنوان قاتل معرفی کرد:
1ـ محسن همیشه ناهار را در مغازه میخورد و اگر آن روز برای ناهار به خانه رفته بود خیلی زود برنمیگشت.
2ـ باز بودن در و راه دادن قاتل در زمان تعطیلی مغازه از طرف مقتول غیرممکن بود . همچنین شلیک از روبهرو بدون مقاومت مقتول نشان میداد قاتل و مقتول آشنا بودند.
در مسابقه هفته گذشته 2845 نفر شرکت کرده بودند که 407 نفر پاسخ صحیح دادهاند. از میان افرادی که پاسخ صحیح دادند، محسن کاشفی از مشهد مقدس و زهرا صالحی از قزوین به قید قرعه برنده شدهاند.
شما خوانندگان با اشاره به دو دلیل سروان میری در معرفی قاتل پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.
وحید شکری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد