انسان امروز، انسان تازهای است؛ یعنی در شبانه روز با رسانهها سر و کار دارد. حتی چادرنشینان صحرا هم بالای سیاه چادر خود آنتن تلویزیون دارند. در شیراز و در زمانی که هنوز عصر آنالوگ بود زلزله رخ داد، مردمی که به بیرون از شهر پناه میبردند بلااستثنا یک رادیو در میان وسایل زندگی برداشته بودند تا بدون رسانه نمانند.
انسان امروزی ساعتها با رسانهها وقت میگذراند، حتی بخش عمدهای از صحبتهای زن و شوهر در خانه به تعریف فلان فیلم و برنامه تلویزیونی و خبر فلان شبکه اختصاص دارد. این نوع انسان در طول تاریخ بیمانند است؛ از رسانه پیام میگیرد و حتی در بسیاری از موارد اندیشه خود را از رسانه دریافت میکند.
به عبارتی در عصر ارتباطات، رسانهها چشم و گوش افراد شدهاند. از طریق رسانه نگاه و اعماق زمین و اوج افلاک را رصد میکنند. بنابراین انسان جدید، مسافری است که از راه رسانه میتواند در چند دقیقه به دور دستترین نقاط سفر کند و برگردد؛ انسانی است که در ماورای مرزها زندگی میکند و در گردونه تنگ ملیت جای ندارد لذا برای این انسان تسلط بر جغرافیا، زمان و مکان امری طبیعی است.
این انسان اگرچه با آنسوی جهان در ارتباطی نزدیک است اما از همسایه دیوار به دیوارش بیخبر است. ساعتها با فردی غریبه در تمدنی دیگر گپ میزند اما سرعت راه رفتن در راه پلههای ساختمان را طوری تنظیم میکند که با همسایهاش حتی اندازه یک احوالپرسی برخورد نکند. رسانه امروز فرهنگها، زبانها و تمدنهای غالب را پررنگتر و موجودی تمدنها، فرهنگها و زبانهای جوامع ضعیفتر را تهدید میکند.
اعتقاد داریم هیچ گلی بیخار نیست، بنابراین پیدایش انسانی به وسعت جهان با اندیشهای جهانی ممکن است به نوعی عوارض هم داشته باشد. آدمی که دائم با رسانه سر و کار دارد، ممکن است دچار اعتیاد رسانهای شود و وقتی رسانه در اختیارش نباشد احساس درماندگی میکند؛ شبیه همان حالتی که یک معتاد به مخدر دارد.
در مقطع دکتری، دانشجویی داشتم که میگفت؛ شبها برای این که با دنیای رسانه و دیجیتال ارتباط داشته باشم یک بهانهای میگرفتم تا با همسرم دعوا کنم. او که با ناراحتی میخوابید، من تا نزدیک صبح در فضای رسانهها چرخ میزدم. این یعنی چالش شدید در ارتباطات انسانی به واسطه رسانهها.
ژان کازنو معتقد است: روزگاری اگر انسان میخواست پیشرفت کند باید خیلی راهها را طی میکرد اما امروزه اینطور نیست. انسان رسانهای میتواند در عرض چند روز یا چند ساعت به شهرت، مقام، پول و اعتبار برسد و این همه با ابزار رسانه میسر میشود. برای مثال میتوان به فرانسوا ساگان، دختر تنبل و بی استعدادی اشاره کرد که از روی بیحوصلگی کتاب «سلام بر غم» را نوشت و کمتر از یک ماه به یکی از چهرههای مطرح دنیای نویسندگی تبدیل شد.
برای انسان رسانهای این ویژگیها چه خوب و چه بد ذکر شد. اندیشه و خرد مهمترین دارایی بشر است ؛ لذا رسانهها ابزاری برای انتقال و نشر اندیشه هستند.
انسان امروزی باید هوشیار باشد که رسانه، ابزار و مصنوع بشر است و هر اندازه که اطراف او را احاطه کند نباید به مرحلهای برسد که مدیریت زمان فرد را در دست گیرد و انسان عصر ارتباطات را به انسانی روبات گونه تبدیل کند.
دکتر باقر ساروخانی
استاد دانشگاه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد