رسانههای اُبژهاندیش، انسانها را به عنوان سوژههای شناسا تلقی نمیکردند بلکه آنها را موجودات منفعلی میدانستند که باید جابهجا شوند. عصر دیگری هم با عنوان عصر«بلع» وجود داشت که آن نیز با توسعه رسانهها تمام شد. عصر بلع یعنی بلعیدن و پذیرش اندیشهها بدون فکر و اندیشه، نبود دروازهبان فکری برای آنالیز و نقدکردن اندیشهها و در نهایت پذیرش بدون حساب و کتاب آنها و به وجود آمدن انسانهایی منفعل.
با توسعه رسانهها آن عصرها هم تمام شد و رسانههای امروزی مخاطبان را سوژههای شناسا تلقی کرده و به عبارتی وارد عصر پذیرش انسانیت شدهایم.
در قرآن آمده است « فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه» این آیه بروشنی انسانها را سوژههای شناسا معرفی میکند. خداوند به پیامبر میگوید که بشارت بده به انسانهایی که میشنوند، میبینند، بررسی میکنند، نقد میکنند، داوری میکنند و پس از آن میپذیرند، اما« فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه» یعنی بهترین آن را انتخاب میکنند. نقطه عطف این آیه الهی این است که انسانها سوژههای شناسا، توانا، عاقل، ناقد و شاعر یعنی دارای شعور هستند تا هر چیزی را نپذیرند. همان چیزی که امروزه به آن «gatekeeper» یا دروازهبان میگویند.
توسعه ارتباطات، ارتقای آگاهی اجتماعی و تحقق تعالی فرهنگ عمومی باعث شد انسانها در جهت اندیشه الهی قرارگیرند؛ یعنی فکر و تعمق میکنند. بنابراین سوژههای شناسا هستند. اما مساله این است که جامعه با این سوژههای شناسا چگونه باید برخورد کند؟جامعه باید سوژههای شناسا را پردازش کند، اطلاعات و به آنها آگاهی کافی بدهد تا صاحب سواد رسانهای شوند.
سواد رسانهای یعنی مردم رسانهها را بشناسند، تعلقات، جناح حزبی، حامی مالی و منشأ اندیشه رسانهها را شناخته و بررسی کنند و این که تا چه حد اندیشه آنها را بپذیرند.
امروزه رادیو و تلویزیونهای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی حجم بالایی از اطلاعات را به سمت مخاطبان روانه میکنند. برخورد با این حجم عظیم پیام نیازمند برخورداری از سواد رسانهای است. رسانهها، اندیشه، احساس و منافع خود را روی پیامهایی که تولید میکنند، سوار میکنند، لذا هر پیامداری(رسانه) فراواقعیت عمل میکند؛ یعنی واقعیت را با توجه به اندیشه، احساس، منافع، ایدهها و ارزشهای خود و آنگونه که خود میسازد مطرح میکند.
جامعه امروز آدمهایی با سواد رسانه کافی را طلب میکند که بتوانند صحت و سقم پیامها را تمییز دهند، تسلیم محض هیچ رسانهای نشوند، هر رسانهای را در مرز قرار دهند، اعتیاد رسانهای پیدا نکنند و طبق بیان قرآن، کورکورانه هر چیزی را نپذیرند.
وجود انسانهایی با سواد رسانهای بالا یکی از شاخصهای جامعه توسعهیافته است. توسعه پایدار را با جغرافیا معنا نمیکنند بلکه با انسانها تعریف میکنند. مهمترین ضامن توسعه پایدار، توسعه انسانی است؛ زیرا انسانها جامعه را میسازند. افراد مسلح به سواد رسانهای بالا به هیچوجه دچار کانفورمیسم (حزب باد) نمیشوند که هر روز یک فکری کنند و با تغییر آدمها، اندیشه آنها هم تغییر کند.
در اندیشه الهی تاکید شده « فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه» یعنی از بهترین اندیشهها استفاده و اندیشههای باطل را طرد و ترک کنید. بنابراین سواد رسانهای لازمه انسانهای آگاه است و انسانهای آگاه لازمه توسعه پایدار جامعه هستند.
پروفسور باقر ساروخانی
استاد دانشگاه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد