به گزارش جام جم آنلاین به نقل از آوای سیدجمال؛ نویسنده کتابهای دفاع مقدس در یادداشتی به مناسبت درگذشت رضا رستمی، خبرنگار اسدآبادی نوشت: ای کاش عشق را همیشه به زبان جاری سازیم، همهی عشق، عشق به پدر، عشق به مادر، عشق به همسر و فرزند، به خواهر و برادر، به رفیق و همسنگر، عشق به زادگاه، عشق به همشهری و هممحلهای!
رضا بچهی درب گاراژ اسدآباد؛ رفیق و همکلاس برادرم ابوالفضل بود و فامیلی مشترکمان الفت خاصی بین ما ایجاد کرده بود که هیچگاه فرصت بیان آن فراهم نشد.
نمیدانم چطور، کی، کجا و چگونه وارد عرصه فرهنگ شد ولی پس از سالها فاصله و دوری از او حدود چهار سال قبل محمود جوانبخت نویسنده و مستندساز تلویزیون او را به من نمایاند؛ زنگ زد و گفت: مدتهاست با یکی از همشهریانِت بنام رضا رستمی آشنا شدهام. رضا تو را و همه خانوادهات را میشناسد.
تلفنش را گرفتم و راحت به زبان اسدآبادی باهم صحبت میکردیم.
در عرصهی خبر و صفحات جراید قلم و مدیریتش جاهای مختلفی را تجربه کرد.
چقدر به رضا مینازیدم؛ رضایی که او را ندیدم. رضایی که هرازگاهی صدایش و قلمش را میشنیدم و میخواندم.
وقتی گروهی دریکی از شبکههای مجازی راه انداختم از مشوقین من بود و عرق میهنیاش را به شهدای شهر ابراز میکرد.
دیروز پس از سفری خطیر به حوالی شهر موصل، به بغداد برگشتم. مدتی بود از ایران و خبر بیاطلاع بودم. دقایقی از ورود ما به جستجوی خبر نگذشته بود که محمود جوانبخت با دست چنان محکم به پیشانیاش کوبید که من در جا خشکم زد.
گفت: ای وای؛ رضا رستمی ....
خبر بسیار تلخ بود. تلختر از زهر.
رضا رفت.
با همان تصور کودکیای که از او دارم. تصور کودکی، صدای مردانه و قلمی که آرزو داشتیم برای مجاهدین و شهدا و تاریخ شهر آن را بسیج کنیم.
رضا عاشق شهدای شهر بود و این عشق، عشق مرا به او دوچندان کرده بود.
روحش باروح شهدای شهرش شادباد.
پنجشنبه ۲۹مهرماه ۱۳۹۵ - بغداد - علی رستمی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد