در روزگاری که جهان اسلام بیش از هر زمان دیگر نیازمند همگرایی در برابر جبهه استکبار است و از سوی دیگر، امواج سهمگین مدرنیته و فضای مجازی، باورهای نسل جوان را نشانه رفتهاند، اتخاذ رویکردی هوشمندانه در تبیین معارف اهلبیت (ع) یک ضرورت اجتنابناپذیر بهشمار میرود.
چگونگی جمع میان «حفظ شعائر و حقایق تاریخی» با «وحدت اسلامی» همواره یکی از چالشهای ظریف و گلوگاههای حساس برای مبلغین دینی بوده است. آیا میتوان بدون عدول از اصول و انکار مظلومیت صدیقه طاهره (س)، زبانی مشترک و عاری از تنش برای گفتوگو با جهان اسلام یافت؟ از سوی دیگر، در عصر «خداگرایی مدرن» و بازگشت انسان معاصر به جستوجوی معنا، چگونه باید معارف ناب فاطمی را از حصار منابر سنتی به گستره تلفنهای همراه و زیستبوم مجازی جوانان منتقل کرد؟ پاسخ به این پرسشها نیازمند درکی عمیق از مقتضیات زمان و تسلط بر سیره عملی بزرگان دین است. در این گفتوگویی صمیمانه، پای صحبتهای حجتالاسلام والمسلمین سیدهادی حجازی، نویسنده و پژوهشگر دینی نشستهایم تا ضمن واکاوی ابعاد مختلف «روایت فاطمی»، راهکارهای عملی برای تبلیغ مؤثر، پاسخ به شبهات پیرامون فدک و چگونگی تعمیق شعائر حسینی و فاطمی در عصر حاضر را بررسی کنیم.
استاد، در روایات معصومین (ع) تأکید شده که اگر مردم زیباییهای کلام اهلبیت (ع) را بدانند، از ایشان تبعیت میکنند. تفسیر عملی این روایت برای مبلغین امروز چیست؟
بله، در روایت داریم: «یتَعَلَّمُ عُلومَنا و یعَلِّمُهَا النّاسَ، فَإِنَّ النّاس لَو عَلِموا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعون»؛ یعنی مردم اگر خوبیهای گفتار ما و بیانات اهلبیت (ع) را دریابند، قطعا از ما پیروی خواهند کرد. مفهوم و پیام عملی این روایت این است که باید به میان مردم رفت و تبیین کرد که امیرالمؤمنین (ع) چه شخصیتی بودند؟ حضرت زهرا (س) چه جایگاهی داشتند؟ سبک زندگی ایشان چگونه بود و نحوه تعاملشان با مردم چطور بوده است؟ این روایت میفرماید اگر مردم این حقایق را بشنوند، درک و شناخت پیدا کنند، حتی بهصورت ناخودآگاه به سمت ما اهلبیت (ع) گرایش پیدا میکنند؛ چراکه سخن ما با قلب و جان انسانها آمیخته است و فطرتها را به سوی ما جذب میکند.
اما گروهی هستند که در تبلیغ، تمرکز خود را صرفا بر افشای اشخاص دخیل در شهادت حضرت زهرا (س) میگذارند. این رویکرد علاوه بر آسیب به وحدت امت، بهانه به دست دشمنان میدهد. نظر شما در مورد تعادل میان بیان حقایق و حفظ وحدت چیست؟
ببینید، اینها دو مقوله جداگانه هستند. گاهی ممکن است ما به بهانه وحدت یا تقریب، از اصول اعتقادی خود دست برداریم و بگوییم اصلا واقعهای رخ نداده، هجومی نبوده و ماجرای در و دیوار صحت ندارد؛ متأسفانه برخی چنین رویکردی دارند، اما همانطور که در بیانات مقام معظم رهبری نیز شنیدهام، ایشان فرمودند که وجود اختلاف میان ما و اهل سنت قطعی است، اما تأکید داشتند که ما از شهادت حضرت زهرا (س) دست نخواهیم کشید.
نکته مهم نحوه بیان است. در ایام فاطمیه گاهی چنان تند و اهانتآمیز سخن میگوییم که برادر سنی حاضر در مجلس یا دارای زمینه جذب، دلزده و دور میشود، اما میتوان ضمن پافشاری بر عقاید شیعه و بیان فضائل حضرت زهرا و امیرالمؤمنین (علیهما السلام)، با احترام به مقدسات اهل سنت سخن گفت و آنان را به سوی حقیقت جذب کرد.
استدلال همیشگی من، استناد به سیره بزرگان است. مقام معظم رهبری در ایام فاطمیه پنج شب مراسم دارند و سخنرانان در محضر ایشان روضه میخوانند و به حمله به خانه حضرت اشاره میکنند، اما توهینی به بزرگان اهل سنت صورت نمیگیرد. این همان روش علمای سلف ماست که باعث جذب میشده است.
من خود شاهد بودم که در یکی از استانها، در روز شهادت حضرتزهرا (س) و در میان دسته عزاداری، شخصی که بلندگو بر دوش داشت و در هیات خدمت میکرد، از برادران اهل سنت بود. او به احترام دختر پیامبر (ص) در مراسم شرکت کرده بود. حال اگر ما شروع به لعن و توهین علنی کنیم، طبیعتا چنین فردی دیگر در زیر پرچم حضرتزهرا (س) نخواهد ماند؛ بنابراین باید نگاهی حداکثری داشته باشیم و درعینحال از واقعیات تاریخی نیز دست نکشیم.
دقیقا؛ وقتی بر محبت و معرفت تکیه کنیم، حتی مخالفین نیز راحتتر واقعیات تلخ تاریخی را میپذیرند. اما سؤال بعدی من درباره «فدک» است. این موضوع نباید صرفا بهعنوان یک دعوای ملکی یا منبع درآمد دیده شود. با توجه به حدیث امامکاظم (ع) که حدود فدک را حدود جهان اسلام معرفی کردند، لطفا دراینباره روشنگری بفرمایید.
درخصوص مسأله فدک، علما قائل به این هستند که موضوع فراتر از یک ملک شخصی بوده و به جایگاه و «شخصیت حقوقی» اهلبیت (ع) بازمیگردد. این نکته بسیار حائزاهمیت است. ببینید، رهبر و مرجع دینی که پرچمدار نظام شیعی است، برای اداره امور جامعه نیاز به پشتوانه مالی دارد. فدک علاوه بر اینکه ملک شخصی حضرتزهرا (س) بود، نماد شئون ولایت و ابزار اداره حکومت توسط امیرالمؤمنین (ع) محسوب میشد.
اگر بخواهیم با مقیاس امروزی مثال بزنیم، چرا میگوییم وجوهات شرعی (خمس و زکات) باید به مجتهد داده شود؟ زیرا مجتهد و ولیفقیه برای اداره جامعه نیاز به بودجه دارد و اسلام این مسیرها را برای بازگذاشتن دست رهبر تعبیه کرده است. بنابراین، علمای ما فرمودند که دعوای فدک، دعوا بر سر یک قطعه زمین شخصی نبود، بلکه دفاع از «شخصیت امام» و ابزار حکمرانی ایشان محسوب میشد. مستندات تاریخی نیز نشان میدهد در همان مدتی که فدک در اختیار اهلبیت (ع) بود، عواید آن صرف گسترش اسلام میشد.
موضوع دیگر بحث «تقلیلگرایی» در روایات تاریخی است. اینکه وقایع عظیمی مثل عاشورا یا فاطمیه به چند اتفاق خاص و محدود تقلیل داده میشوند و ابعاد راهبردی آنها مغفول میماند. نظر شما دراینباره چیست؟
من واژه «تقلیل» را چندان برای این موضوع مناسب نمیدانم. باید دو بحث را از هم تفکیک کرد. عزاداری به خودی خود برای ما موضوعیت دارد. اینطور نیست که بگوییم محرم را به عزاداری تقلیل دادهایم؛ بلکه یک بعد آن را پررنگ کردهایم که باید هم باشد. عزاداری برای سیدالشهدا (ع) سنتی است که از حضرت آدم تا خاتم وجود داشته و باید ادامه یابد.
اما در کنار این شور و شعائر، بحث «شعور» و معرفت نیز مطرح است. آنچه در خیابانها میبینیم جنبه شعائری است که بسیار ارزشمند محسوب میشود، اما در کنار آن باید سطح معرفتی و شعوری نیز ارتقا یابد. کسی که زیر پرچم عزاداری آمده، برای ما محترم است، اما وظیفه ماست که به او آموزش دهیم امامحسین (ع) که بود؟ هدفش چه بود؟ و مسیر حرکتش از کجا به کجا انجامید؟ بنابراین باید در کنار حفظ شور عزاداری، به عمقبخشی معرفتی نیز بپردازیم.
و در پایان، با توجه به آمارهایی که نشاندهنده بازگشت انسان مدرن به معنویت و خداگرایی است، و پدیدههای عظیمی مثل پیادهروی اربعین که نمود غلبه معنویت بر مادیگرایی است، وظیفه ما برای هدایت این موج چیست؟
نکته بسیار مهمی است. جمله زیبایی شنیدم که میگفت دربرابر گستردگی مظاهر فساد در جهان امروز (از بیحجابی گرفته تا سایر انحرافات)، خداوند متعال با قدرت خویش پدیدهای مانند «اربعین» را خلق میکند. یعنی در مقابل آن حجم وسیع از باطل، خداوند اربعین را قرار میدهد تا خط بطلانی بر تمام آن نقشههای شوم باشد و جهان خیره به این جمعیت میلیونی شود.
اما درخصوص نسل جوان؛ ما بارها به دوستان گفتهایم که جوان امروز شاید پای منبر سنتی ما نیاید یا کمتر در مسجد حضور یابد. پس ما باید سراغ او برویم. زیستبوم جوان امروز تلفنهمراه و فضای مجازی است و دائم در حال جستوجو در این فضاهاست. ما باید معارف دینی را با همان «شیرینی» و جذابیتی که در دین وجود دارد به گوشیهای همراه آنان منتقل کنیم. مسأله فضای مجازی نیازمند کار کارشناسی دقیق است؛ باید اتاقهای فکری تشکیل شود تا بررسی کنند چگونه میتوانیم معارف را با زبانی کوتاه، رسا، جذاب و متناسب با ذائقه جوان امروز تولید و به آنها عرضه کنیم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
خالد قدومی، نماینده جنبش حماس در گفتوگو با «جامجم» آخرین تحولات مربوط به غزه را تشریح کرد
در گفتوگوی جامجم با دکتر علی انتظاری، جامعهشناس مطرح شد
کاظم اولیایی در گفتوگو با جامجم از رفتارهای خارج از ادب و فرهنگ بعضی فوتبالیستها انتقاد کرد