اما داستان اصلی از این قرار است که چهره شهرها تنها با حضور مردان دستفروش آشفته نشده، بلکه در ازدحام و شلوغی خیابانهای اصلی شهر زنان دستفروشی را میبینیم که اغلب با فروش پوشاک، مواد خوراکی و آرایشی نقش نانآور خانه را بازی میکنند، بیگمان دستفروشی زنان حکایت از تغییر نقشها ندارد، بلکه این پدیده ناشی از برخی تحولات اجتماعی است که تحلیلگران اجتماعی را به فکر چارهاندیشی واداشته است .
در نگاه اول زنان دستفروش، مادران و همسرانیاند که وظیفه سرپرستی خانوار را برعهده دارند. مسالهای که تعداد آنان را این روزها افزایش داده، طلاق، فوت همسر و کاهش سن بیوگی است.
دکتر حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی در گفتوگو با برنامه «نیمنگاه» گروه خانواده رادیو سلامت علت افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار را طلاق، فوت همسر و تصادفات عنوان کرد و گفت: ما با این واقعیت مواجهیم که طبق آخرین سرشماری، تعداد زنان سرپرست خانوار به دو میلیون و 553 هزار نفر رسیده، در حالی که این آمار در پنج سال گذشته، حدود یک میلیون و 600 هزار نفر بوده است، بنابراین با توجه به افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار لازم است نگاه ویژهتری به آنان داشته باشیم .
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی گفت: یکی از مهمترین اقدامات برای زنان سرپرست خانوار خوداشتغال، توانمندسازی آنان از بعد اقتصادی است، اما حمایتهایی که دولت براساس قوانین بودجه سالانه، از زنان سرپرست خانوار دارد بهقدری ناچیز است که بسیاری از آنها مجبورند کار کنند.
او با بیان اینکه لازم است دولت متناسب با نیاز منطقه سکونت زنان سرپرست خانوار و متناسب با مشاغل مورد نیاز جامعه، مهارتهای شغلی را به آنها آموزش دهد، افزود: بهطور مثال در کشور هندوستان که با آمار بالای زنان سرپرست خانوار مواجه است، دولت این کشور بر حسب نیاز جامعه، یکسری آموزشهای فنی را به زنان سرپرست خانوار ارائه میدهد، سپس محصولات آنان را به کارخانجات و سایر صنایع میفروشد که از این طریق، وابستگی زنان سرپرست خانوار به دولت کاهش مییابد.
موسوی درخصوص حمایت از زنان سرپرست خانوار خوداشتغال، اعطای تسهیلات ارزانقیمت به آنان و فراهم آوردن شرایط ورود این زنان به چرخه اقتصادی را مطرح کرد و گفت: حمایت از بازاریابی تولیدات اقتصادی زنان سرپرست خانوار از اهمیت زیادی برخوردار است که متاسفانه سیستمهای حمایتی ما نتوانستهاند به این مولفه ورود کنند.
او با بیان اینکه فقدان مهارت آموزش و نداشتن مهارت کسب و کار در زنان سرپرست خانوار آنان را به سمت دستفروشی که نیازی به مهارت ندارد سوق میدهد، افزود: بهدلیل آنکه دستفروشی در تعریف مشاغل قرار نگرفته است در نتیجه زنان سرپرست خانوار، مشمول هیچ نوع حمایتی نخواهند شد و اگر هم حمایتی از آنان صورت بگیرد این حمایتها صرفا به واسطه ارتباط فردی است.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ادامه داد: از آنجایی که نظام مشخص و تعریف شدهای درخصوص تعریف دستفروشی در فهرست مشاغل نداریم، زنانی که مبادرت به کار دستفروشی میکنند، از بیمه اجتماعی نیز محرومند.
موسوی درباره تاثیر حمایت خویشاوندی از زنان سرپرست خانوار و پیشگیری از گرایش آنان به دستفروشی خاطرنشان کرد: به نظر میرسد هنوز مسئولیت اجتماعی در جامعه ایرانی جای خود را باز نکرده است، با وجود آنکه در زندگی اجتماعی افراد زیادی در کنارمان هستند، اما بشدت فردگراییم. در چنین فضایی، با نبود حمایت خویشاوندی از زنان سرپرست خانوار آنها به سمت دستفروشی و مشاغل مغایر میل درونی خود کشیده میشوند، در حالی که چتر حمایت خویشاوندی میتواند زنان را از لحاظ اقتصادی به استقلال برساند. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی با اشاره به اینکه خیابان محیط امنی به لحاظ اجتماعی و روانی برای زنان نیست و این مساله در کوتاهمدت مشکلاتی را برای زنان به وجود میآورد تاکید کرد: باید نظامی اجتماعی طراحی شود که قادر به توانمندسازی زنان سرپرست خانوار خوداشتغال باشد، چرا که حمایتهای اندک و حداقلی از زنان سرپرست خانوار دستفروش و جلوگیری از درآمد مشروع آنان، میتواند مشکلات دیگری را برای آنان به وجود آورد.
دکترحسین بیگدلی،روانشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی: وقتی صحبت از زنان سرپرست خانوار میشود یعنی مادری که نقش پدری ایفا میکند و علاوه بر تامین نیازهای عاطفی خانواده باید هرآنچه وظیفه پدر است را نیز برعهده بگیرد، بنابراین قشری که درباره آن صحبت میکنیم، فشار روانی زیادی را متحمل میشود.
به باور من دستفروشی زنان سرپرست خانوار و دختران نهتنها ممکن است آنها را به سمت و سوی آسیبهای اجتماعی سوق دهد، بلکه بهطور مستقیم و غیرمستقیم فضای اجتماعی را متضرر میکند و همچنین این پرسش مطرح میشود که کدام نهاد و سازمان مردمنهاد از زنان سرپرست خانوار خوداشتغال حمایت میکند؟ آیا بودجه تخصیص یافته به امر حمایت از این قشر، بدرستی مصرف میشود؟ کدام دستگاهها متولی و مسئول مراقبت از زنان دستفروش هستند؟
همانطور که میدانید در تعاریف جامعهشناسی، دستفروشی شبهتکدیگری است که از دید مدیران شهری در صورت ایجاد سد معبر مورد برخورد قرار میگیرد و همین موضوع باعث ایجاد اضطرابها و تنشهایی برای زنان خواهد شد که تاثیر آن قابل مقایسه با مردانی در جایگاه مشابه است.
برای حل این مساله بهترین راه پرهیز از سطحینگری و جزیرهای عمل کردن دستگاههای حمایتی است و با برنامهریزی در اجرا و نظارت میتوان بهطور اثربخش از زنان دستفروش حمایت کرد.
تا آنجا که من میدانم، در حوزه اجتماعی در وزارت کشور، مقرر شده است تا سازمان اجتماعی تشکیل شود که براساس آن تمام دستگاهها موظف به حمایت از قشرهای آسیبپذیر جامعه بویژه زنان سرپرست خانوار باشند و از سوی دیگر باید از سوی نهادهای فرهنگی، اجتماعی و علمی مطالبهگری بهوجود بیاید که مسئولیت حمایت و مراقبت از زنان سرپرست خانوار در کار دستفروشی با کیست؛ همچنین زنان دستفروش نیز باید بدانند نیاز به کسب چه آموزشها و مهارتهایی دارند و دارای چه حقوق اجتماعی و شهروندی هستند؟ فراموش نکنیم برای حل هر مشکل اجتماعی ابتدا لازم است حوزه فرهنگ اجتماعی را در جامعه به رسمیت بشناسیم، تخصصها را بپذیریم و این که حوزه اجتماعی نیز تخصصی است و باید بهصورت نظاممند مدیریت و راهبری شود.
فاطمه شهبازی
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد