نگاهی به آثار نقاشی علی شیخی

پرانرژی و پرکار

شلوغ، پرانرژی و پرکار؛‌ نه‌تنها از نقاشی کشیدن خسته نمی‌شود، بلکه دائم درحال تلاش، تکاپو و جست‌و‌جوست. این ساده‌ترین و مشهودترین ویژگی علی شیخی، نقاش معاصر است. نقاشی پرکار و پرتحرک که علاقه‌ای وافر به مضامین مذهبی دارد. ریشه چنین گرایشی را که خود نیز به آن معترف است، می‌توان در علاقه مرحوم پدرش و مداحی او دانست که فرزند را مکرر با خود به مجالس عزای امام حسین(ع) می‌برد. گوش و چشم و حس فرزند را از عشق اباعبدالله سیراب می‌کرده تا او سال‌ها بعد در آثار خویش به ترجمان آنها در عرصه فرم و رنگ و فضا بپردازد.
کد خبر: ۹۶۲۴۰۴
پرانرژی و پرکار

شیخی سال‌ها پیش در عرصه ساختار، روشی پیدا کرد که اگرچه در طول سالیان پس از انقلاب،‌ شاخص آثار اوست و آثار این نقاش را دارای شخصیت و کاراکتر کرد، محدودیت‌هایی نیز برای گسترش، تنوع در بیان و بروز خلاقیت‌های او فراهم کرده است. البته وی در سال‌های اخیر کوشش کرده است بر این سنت شخصی غلبه کند.

اکثر آثار علی شیخی متعلق به ایام جنگ است و بخش مهمی از آنها ـ شاید اکثریت قریب به اتفاق آن ـ با المان‌ها یا نقش مایه‌هایی از نمادهای مربوط به عاشورا یا خطوطی مبین نام ائمه(ع) تزئین شده است. هرچند در این تمامیت‌خواهی او همواره نیم‌نگاهی به خیالی نگاری نقاشان قهوه‌خانه‌ای داشته است.

آنچه آثار شیخی را قابل طبقه‌بندی می‌سازد، تنها عنایتی دائمی و رو به تزاید است که وی نسبت به اصلاح ساختار آثار خود داشته است. در این تلاش برای سامان دادن به ساختار و ترکیب‌بندی آن، او تجربه‌های موفق و ناموفقی داشته که خودانگیختگی و صداقت درونی‌اش اغلب به یاری او آمده و می‌رود که آثاری شاخص بیافریند. آنچه آثار پرگفت‌وگوی شیخی را همراهی می‌کند، خطوط تزئینی شبه بنایی، پنجه‌های سنتی منسوب به آل‌عبا(ع) یا حضرت فاطمه(س)، نوشته‌های ساده که اغلب به سادگی و راحتی کودکانه‌ای نوشته شده‌اند، فرم‌های آبستره، پرچم، خیمه، سرو و چهره‌هایی از رزمندگان و شمایل‌های مذهبی است، هرچند در میان فرم‌های مذکور و لابه‌لای آنها برای اصلاح کمپوزیسیون خود، انبوهی از فرم‌های هندسی و شبه‌هندسی را جای می‌دهد. در این میان معدل بسیاری از آثار شیخی، گویشی دلنشین از رنگ‌های سنتی دارد که به‌نوعی خاطره‌ای قومی ـ ملی و حتی دینی را درون مخاطب زنده می‌کند.

شیخی تقریبا در طول بیش از سه دهه فعالیت بجز چند مسأله اخیر چندان دغدغه تکنیک نداشت، بلکه آنچه او را در روند خلق آثار مجذوب خود می‌کرد، بیان مفاهیم ارزشی مذهبی و انگاره‌هایی از جنگ بود. به همین دلیل برای نوع ترکیب‌بندی فرم و رنگ خود کمترین انرژی را صرف می‌کرد و با بی‌تکلفی فریم‌ها و کادرهایی را که معمولا درون آنها اشکال و فرم‌های مفهومی را جای داده بود، در کنار یکدیگر قرار می‌داد. در بسیاری از موارد نیز خطوط تیره به انگاره مهار همین کادرها اطرافشان کشیده می‌شد که هرچند به دلیل نا‌هماهنگی مواد با بدنه کلی آثار، مشکلاتی را برای بازتاب بصری نقاشی فراهم می‌ساخت، اما باعث پیوندی قابل رویت نیز می‌شد. باید افزود که این نوع تقسیم‌بندی پازلی و کادر به کادر، او را تا مدت‌ها از جست‌و‌جوهای بیشتر در اصلاح کمپوزیسیون آثارش بازداشته بود، زیرا تقریبا هرگونه چینش و همجواری عناصر در این روش مجاز شمرده می‌شود و هنرمند کمتر ناهمگونی احتمالی عناصر درون این کادرها را نسبت به هم درمی یابد. با این حال نقاش می‌رود که بر این تجدید ترکیب‌بندی غلبه کند و طرحی نو دراندازد.

شاید این مطلب ارتباطی با آثار شیخی نداشته باشد، اما ویژگی روحی و اخلاقی وی مجالی فراهم ساخته تا او با فروتنی به انتقادها پیرامون آثارش گوش فرا دهد و با صبوری نیز پیشنهاد‌های دلسوزانه را نیز بپذیرد. به همین دلیل ویژگی ای که او ندارد، غرور و تکبر است که به نظر می‌رسد همین خصوصیت او را به سمت اصلاح ساختار آثارش بسرعت پیش می‌برد.

به همین دلایل و افزون بر آن، پرکاری و ممارست در خلق و ارائه در سال‌های اخیر آثار شیخی را با تغییری جدی مواجه ساخته است؛ ترکیب فرم‌ها با جسارت بیشتر، شاهد تجربه‌های جدید و قابل تأمل شده و آبستراکسیون تعقلی‌تری به جای نگاه فیگوراتیو نشسته و تجربه‌های تازه‌ای از مواد و متریال و حتی کولاژ باعث عمق بیانی بیشتر آثار این نقاش معاصر شده است.

مرتضی گودرزی (دیباج)

مدیر تجسمی حوزه هنری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها