با خسرو سینایی:

اکسیژن را تلف نمی‌کنم

خسرو سینایی را به عنوان فیلمساز می‌شناسیم، بخصوص فیلمساز کارهای مستند، اما او در بسیاری از رشته‌های دیگر هنری هم دستی دارد. یکی از آنها ترجمه کتاب است. اخیرا کتاب فیلمسازان بزرگ جهان با ترجمه او، روی پیشخوان کتابفروشی‌ها قرار گرفته است. این کتاب شامل گفت‌وگوهایی با پنج فیلمساز برجسته تاریخ سینما فلینی، برگمان، وایلر، زینه مان و لین است. سینایی در گفت‌وگو با جام‌جم، در باره دلیل ترجمه کتاب صحبت می‌کند.
کد خبر: ۹۸۴۱۸۶
اکسیژن را تلف نمی‌کنم

به عنوان فیلمساز شناخته شده‌اید. چطور شد که کتاب هم ترجمه کردید‌؟

چرا نه؟ نکته‌ای بگویم که شاید نوع بحث را تغییر دهد. در زندگی کارهای زیادی انجام داه‌ام که برای خودم و دل خودم بوده است و شاید دیگران از آنها خبر نداشته باشند. به این اصل هم معتقدم که تا وقتی نفس می‌کشم، باید کاری انجام دهم. اکسیژن را تلف نمی‌کنم. این که این کارها از سوی دیگران چگونه ارزیابی می‌شود، مساله خودشان است. من با آن کار، خوب زندگی می‌کنم. به این ترتیب و از آنجا که از کودکی با شعر شروع کردم، با ادبیات و کتاب و دنیای آن آشنایی و نزدیکی دارم. نه ترجمه کار تازه‌ای در کارنامه‌ام است و نه شعر و موسیقی، اما مردم مرا به‌واسطه کارهای سینمایی‌ام می‌شناسند و آن را حرفه من می‌دانند. خودم هم همین‌طور. البته معنی‌اش این نیست که بقیه فرع هستند. هیچ‌وقت سعی نکردم همه این کارها را به صورت کاری که مرتب انجام می‌شود، انجام دهم و پیگیری کنم. بر همین اساس، ترجمه این کتاب هم چیز تازه‌ای نبود.

در حقیقت دنباله همان کارها بود؟

دنباله همان لحظات خالی زندگی که باور دارم باید آنها را پر کرد. لحظاتی که امکان آن را پیدا می‌کنم کاری انجام دهم، انجام می‌دهم و آن را بهترین لحظات زندگی‌ام می‌دانم. اگر بخواهم کارهایم را به دست چاپ بسپارم، از چهل پنجاه سال کار ترجمه دارم.

در میان کارهای مختلف، چرا این کتاب را ترجمه و منتشر کردید؟

مـــی‌دیـــدم حرف‌های گنده‌ای در این باب زده می‌شود که سینما باید این گونه باشد یا نباشد و همه می‌خواهند به هم درس بدهند. با آن که از سال 46 و بیش از 40 سال سابقه تدریس دارم، متوجه این نکته مهم شدم که هنر درس دادنی نیست. بالای 90 درصد کسانی که کار تدریس می‌کنند، خالق اثری نیستند و فقط محفوظاتی را به جوانان ارائه می‌دهند. این محفوظات هم محفوظات تثبیت شده‌ای نیست. اظهارنظر یک آدم خارجی است که فکر می‌کنیم چون خارجی است، آنچه گفته حتما درست است. در تمام سال‌های تدریس به مخاطبم می‌گفتم اول کشف کن و ببین برای هنر ساخته شده‌ای یا نه. هنر برای جوان‌ها زرق و برق ویژه‌ای دارد، بخصوص سینما اما نمی‌توان هنرمند زورکی بود. یکی در ذاتش چنین چیزی نیست. احساس می‌کردم این حرف‌ها باید گفته شود. لابه‌لای کار فیلمسازی، همیشه یک وقت خالی پیدا می‌شود و من هیچ‌وقت دوست ندارم این وقت را تلف کنم. ایده تازه‌ای ندارم که آن را تبدیل به فیلم یا فیلمنامه کنم، اما مطلب خوبی هست که به ایده من نیاز ندارد. قبلا خلق و پیاده شده و خوب است که دیگران هم آن را بخوانند. آن وقت است که به سراغ ترجمه می‌روم. سال‌های سال می‌دیدم بسیاری از کسانی که صحبت می‌کنند، برای سینما نسخه می‌پیچند. نکته جالب این است که نوبت به خودشان که می‌رسد، بدترین فیلم‌ها را می‌سازند!

خودشان آن نسخه‌ها را رعایت نمی‌کنند.

دلیل دارد. اگر کسی هنرمند و خلاق باشد، آن کاری را انجام می‌دهد که متعلق به اوست. اگر نباشد، سعی می‌کند از فرمول‌هایی استفاده کند که دیگران دیکته کرده‌اند. دیگران کار خودشان را کرده‌اند و این آدم هیچ‌یک از آنها نیست. حاصل کار به صورت طبیعی، یک تقلید توخالی خواهد بود. زمانی که نسخه اصلی کتاب به دستم رسید، احساس کردم در این رابطه می‌توانم کاری انجام دهم. کتاب شامل گفت‌وگو با بیش از30 فیلمساز سرشناس است، اما هر کدام به شیوه خودش کار می‌کند و سبک کارش یک‌جور دیگر و متفاوت از آن دیگری است. نوع برخوردشان با موضوع و بازیگر و نوع نگاهشان به جهان، کاملا با هم تفاوت دارد. فعلا از بین آنها پنج نفر را انتخاب و ترجمه کرده‌ام. هر یک از اینها در کار فیلمسازی، راه خودشان را می‌روند. هر یک به شیوه خودش فیلم می‌سازد. با ترجمه کتاب به دنبال این بودم که به خوانندگان بگویم، هر فیلمسازی راه و شیوه خودش را دارد و نباید به تقلید صرف از یک فیلمساز پرداخت و مثلا گفت، هیچکاک فلان کار را کرده است و ما هم باید همین کار را بکنیم.

در آینده جلدهای بعدی کتاب هم منتشر خواهد شد؟ نسخه اصلی با تعداد زیادی از فیلمسازان مشهور دنیا، گفت‌وگو دارد.

عمری باقی باشد، این کار را خواهم کرد. همین گفت‌وگوی شما با من در باره کتاب، حکایت از آن می‌کند که دیده شده و خوانندگانی دارد. این موضوع مرا تشویق می‌کند که کار ترجمه بقیه گفت‌وگوهای کتاب اصلی را در دستور کارم قرار دهم. حتی کتاب دیگری هم به نام «چگونه هنرمند درون را پیدا کنیم؟» هست که امیدوارم گفت‌وگوی ما با هم، جرقه ترجمه آن را هم بزند.

به امید انتشار هر دوی آنها.

کلاس‌ها و درس‌های سینمایی چیزهایی به جوانان علاقه‌مند آموزش و مدل می‌دهد، اما هنرمند درون آنها را بیدار نمی‌کند. کتاب دوم در این‌باره بحث می‌کند که چگونه می‌توان ذات هنری درونی خویش را پیدا کرد.

کیکاووس زیاری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها