از سال ۲۰۰۳ که هنری چسبرو از شکست پارادایم نوآوری بسته و اقبال کسبوکارها به نوآوری باز گفت، بسیاری از کسبوکارها تغییر کرده است. نوآوری در یک اقتصاد را نمیتوان اندازهگیری کرد، اما آثاری دارد که میزان موفقیت اقتصادها را نسبت به هم نشان میدهد.
نوآوری پیادهسازی ایدهای نشأت گرفته از خلاقیت است که بهصورت محصول یا خدمتی تازه ارائه میشود. اختراع یعنی پدیدآوردن محصولی جدید، ولی نوآوری فراتر از این است و در آن محصولی تازه معرفی میشود. بن برنانکی، رئیس قبلی فدرال رزرو آمریکا برای دست انداختن شوق افراد به استفاده از فناوری در بانکداری گفته بود: «آخرین فناوری سودده در صنعت بانکداری دستگاههای عابر بانک است.» هنوز بسیاری از بانکداران مانند او فکر میکنند. از یک طرف خبرهایی از بزرگدادهها، هوشمندی و کاربرد آن در بانکداری، شبکههای اجتماعی، تلفن همراه و کاربرد آن در بانکداری، روشهای نوین پرداخت موبایلی، بانکداری یکپارچه، بانک دیجیتال، بانکداری مجازی و دهها مفهوم مختلف میخوانیم؛ از طرف دیگر، هر بانکداری با این سوال مواجه است که آیا این مفاهیم ابزارهایی است برای بهبود کسبوکار و کسب سود بیشتر یا فقط روندهای مد روز مدیریتی؟
افزایش چگالی نوآوری در فضای بانکداری
تا امروز هیچکدام از این فناوریها نتوانسته در فضای بانکداری تحول عظیمی ایجاد کند؛ ولی این به آن معنا نیست که در همیشه بر همین پاشنه میچرخد. در سالهای گذشته چگالی نوآوریها در فضای بانکی بیشتر و بیشتر شده است. اگر در سالهای دهه 40 میلادی کارتهای اعتباری یک نوآوری بود، 20 سال بعد عابر بانکها را داشتیم و در سالهای دهه 70 کارتهای نقدی موردتوجه قرار گرفت. دهه 80 بانکداری آنلاین شروع به نفس کشیدن کرد؛ اما از اولین بانک بدون شعبه در سالهای 90 تا امروز تعداد نوآوریها را ببینید: پیپل،
بانکداری موبایلی، NFC، کیف پولهای الکترونیک و موبایلی، بانکداری با تبلت، پرداخت از طریق اسکوایر، پرداختهای نفربهنفر (P2P)، پرداخت موبایلی و کارتهای کوین. از سال 2009 تا سال 2015 درصد بانکهایی که دارای استراتژی نوآوری شدند از 37 درصد به 73 درصد افزایش یافته است. فضای پیشرو بهاندازه کافی مبهم است و این یعنی بانکها چارهای ندارند جز اینکه برای سالهای آینده استراتژی نوآوری داشته باشند و نمیتوان قدرت نوآوری باز را دستکم گرفت.
برهمزنندهها چه چیزی را برهم میزنند؟
این روزها از برهم زنندهها صحبت میشود؛ یعنی استارتآپ یا شرکت باسابقهای که متوقفکننده روند پیشین و ایجادکننده روندی جدید است. برهم زنندهها تمام دانستههای ما درباره یک موضوع را به چالش میکشند و روشی دیگر پیشپای ما میگذارند. برهم زنندهها از حداکثر ظرفیت فناوری استفاده میکنند. خدمات و محصولات برهم زنندهها بهصورت ویروسی و لگاریتمی رشد میکند. در دنیا اوبر مهمترین برهمزننده سال 2016 بود. این کسبوکار در سالهای اخیر بسرعت رشد کرد و در همه جای دنیا فراگیر شد. اهمیت اوبر در فضای جدید کسبوکار به قدری است که مانند گوگل به یک واژه معنادار تبدیل شده است.
«لحظه اوبر» اصطلاحی است برای اشاره به زمانی که یک کسبوکار همه کسبوکارهای سنتی را به کنار میزند و مدل جدیدی از کسبوکار را معرفی میکند. در جدول شماره یک، هشت کسبوکار برهمزننده جهان را مشاهده میکنید.
وقتی از لحظه اوبر در صنعت بانکداری صحبت میکنیم منظورمان زمانی است که یک استارتآپ یا کسبوکار نوپا همه سیستم بانکداری را تحت تاثیر خودش قرار میدهد. همانطور که اوبر اتحادیههای بزرگ تاکسیرانی در دنیا را به زانو درآورد، کدام استارتآپ بانکی میتواند این کار را کند؟ خبر بد این است که هیچ کدام از استارتآپهای بانکی فعلا نتوانستهاند امیدی برای لحظه اوبر بانکداری ایجاد کنند. در جدول شماره 2 نیز پنج عدد از امیدهای لحظه اوبر بانکداری را مشاهده میکنید. این استارتآپها نسبت به صنایع دیگر با این چالش مواجهاند که بانکها خیلی بزرگ هستند و شاید در آینده نزدیک این مدعیان را در خودشان هضم کنند. شما چطور فکر میکنید؟
رضا قربانی
ضمیمه کلیک جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد