رفتگان بیبازگشت
ما در این صفحه از نوجوانه، سراغ بعضی از چهرههای بی بازگشت رفتهایم و از آنهایی گفتهایم که همچنان در یاد طرفدارانشان زندهاند.
درباره فیلم هایی که "نوجوانی" در آن خودنمایی میکند
از من چی تو خاطرته؟
وقتی میخواستم به فیلم و سریالهای مطرح نوجوان بپردازم، به این فکر کردم که در این اثرها نوجوان چقدر به واقعیتش نزدیک است؟ اصلا اینکه نوجوان چگونه زندگی میکند مهمتر است یا اینکه رسانه چه بازتابی از آنها ارائه میدهد و آن را چطور معرفی میکند؟!
گپ و گفت با مهدی باقر بیگی، بازیگر سریال خاطره انگیز قصه های مجید
همه من را با مجید میشناسند!
به بهانه موضوع این شماره از نوجوانه به سراغ مجید قصهها یعنی مهدی باقر بیگی رفته ایم تا از خود مجید بپرسیم شرح و حال آن روزها را
جرأتتان را ورز بدهید
آدم هرچقدر سنش بالاتر میرود، کمتر ریسک میکند. کمتر وامهای گندهگنده میگیرد و کمتر به آدمها اعتماد میکند و کلا سعی میکند به زندگیاش تافت بزند که یک وقت ته دلش نلرزد و چیزی از دستش در نرود.
سر نخواستنم دعواست!
ما همه آدمهای دنیای لاکردار صفر و صدیم. یا هیچ یا همه. دوست داریم همه هم و غم رفیق و خانواده برای ما باشد، کفرمان در میآید نمرهمان میشود ۱۶.۲۵چون نه تا حد خوبی بالاست نه تا حد غمانگیزی پایین، شارژ گوشی که میرسد به ۴۸ درصد میرود روی مغزمان که سریع یک پریز برق پیدا کنیم و به ۸۰درصد برسانیمش.
درباره جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان و آنچه باید برای فیلمسازی نوجوان بدانیم
پرده نسبتا نقرهای
گاهی وقتها فیلم را نباید با پاپکرن و پفک دید. باید چهارچشمی به آن زل زد و با نگاه یک نقاد موی نکات مهمش را از ماست محتوایش کشید بیرون وحسابی رویش زوم کرد.
درباره روابط خواهر و برادری و نقشی که ایفا میکنیم
نسبت کارد و پنیری
یکی از مسائلهای مهم و گاه چالشی خانوادهها و نوجوانها رابطه خواهر و برادری و کم و کیف آن است. رابطهای پر فراز و نشیب کہ میتواند روزهای فوق العاده قشنگی را برای ما بسازد و در کنار این روزهای قشنگ، کلی به پختگی و بلوغ اجتماعی ما کمک کند. تمام این موارد و موارد خیلی بیشتر دیگر باعث شد ما نوجوانه ایها برویم سروقت رابطه خواهر و برادری این شما و این هم نقشهای یک خواهر و برادر برای خواهر یا برادرش:
نگاهی به زشتی و زیبایی تکنولوژی و پیشرفت در دنیای امروز
بعضی سیاه و سفیدها خوبند!
یکی ازچالشهایی که تکنولوژی و پیشرفتهای اینچنینی با آن مواجه هستند، مقاومت جوامع، بهخصوص قشر سنتی جامعه با آنهاست. ازسادهترین تغییرات مثل قرارگرفتن لامپ بهجای شمع بگیرید تا استفاده از حمام شخصی در خانهها.
یک حرف مفصل درباره تکنولوژی
امپراتوری سیلیکون ولی
سالها از آتاری و آتاریدستیهای سیاه وسفید و بازی ماری که هی به دمش اضافه میشد و همه آرزوی یکیاش راداشتیم، گذشتهاست.خیلی وقت است که درخانه هرکسی یک دو جین سیستم لپتاپ وکنسول بازی پیدامیشود و به قول بچههابرکت از کوچهها رفته وتاریخ توپ دولایه که هیچ،ازاین توپهای فوتبال لاکچری هم رو به انقراض است.
متاورس با زندگی ما نوجوانها چه خواهد کرد؟
برای «فراجهان» آماده شوید!
شبیه آخرین ورژن ماتریکس است و آن طور که به قول معروف بویش می آید، همین طور در حال پیشرفت است. احتمالا روزی می رسد که آنقدر قدرت تشخیص دو دنیا را از دست بدهیم که متوجه نشویم مثل شخصیت "نئو" در "ماتریکس"، قهوه ای که میخوریم و محل کار ما و دنیایی که در آن زندگی می کنیم، همه اش در عالم ساخته دست بشر است. "متاورس" را میگویم که شاید بعضی از شما تا تجربه ورود به دنیای "دیسنترالن" را هم پیش رفته باشید یا حداقل درباره اش بیشتر بدانید.
آیا تغییرات کنکور به نفع داوطلبان شده است؟
هنوزم همونی یه کم بی وفاتر
صحبت از غولی که قرار است تغییر چهره بدهد کمی پیچیده است. مثلا فکرش را بکنید به مبارزه با یک غول دعوتید که هنوز همان قدر بزرگ و غیر قابل شکست است منتها کمی هم به سرو شکلش رسیده و موهایش را شانه کرده و عطر زده و لباس شیک هم تنش کرده است کنکور با همان هیبت قبلی اما با تغییر چهره در انتظار داوطلبان جدیدش نشسته است. اما بد نیست مروری کنیم و ببینیم این تغییرات چقدر مفید، بی تاثیر یا حتی مضر هستند.
پیرامون احساساتی که مدرسه در دانش آموزان برمی انگیزاند!
حال من دست خودم نیست
چند روز دیگر تا مهر نمانده و مثل هر سال هر دانشآموز احساسات مختلفی را تجربه میکند. احساساتی که نسبت به مدرسه داریم فرد تا فرد متفاوت است، اما یکسری چیزها بین دانشآموزان مشترک است. خواه حسهای مثبت باشد یا احوالات منفی. دانشآموزها در تجربه بعضی احساسات نقاط مشترک دارند.
یادداشتهایی از نوجوانان درباره تقابل میان نتیجه و فرایند
مسیر مهم است یا مقصد؟
دربارهی انواع و اقسام کلاهبرداریهای اینترنتی
کلیکهایی که گران تمام میشود
رسانهها درباره شما چه میگویند؟
خبری از حرف ما نیست در هیچ جای جامعه. حتی عصرها در پایین شهر وقتی که هوا خنکتر میشود و درِ خانهها باز است و حاجخانمهای محل با چادر رنگی دم در خانه دور هم نشستهاند. بین بچههایی که یک توپ انداختند وسط کوچه و همه دنبالش میدوند هم حرفی از ما نیست.