به گزارش جام جم آنلاین، باز تکرار نام «خلیج فارس» در ادبیات اجتماعی و سیاسی ایران یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. خلیج فارس نه از منظر ملی بلکه از نگاه تمدنی در جهان از اهمیت بالایی برخودار است.
این هلال حاصلخیز که به گهواره تمدن بشری مشهور است، گوناگونی کم نظیر طبیعی و انسانی دارد، محور اتصال سه قاره اروپا و آفریقا و آسیا بوده و همچنان مهم ترین منبع انرژی جهان محسوب می شود.
از نظر طبیعی نیز حوزه خلیج فارس به دلیل رشتههای کوههای بلندی مانند زاگرس که از ارتفاعات آرارات شروع و به جنوب شرق ایران کشیده شده، انشعابی از ارتفاعات پایین دستی چه بیرون زدگی از بستر و لبههای اقیانوسی و چه آنهایی که به صورت سازههای انسان ساخت به تدریج در طول تاریخ بروز کردهاند باعث شده تا گونههای متنوعی مستقر و به تدریج به عنوان عناصر بومی شناخته شوند.
همین عوامل باعث ایجاد شرایط متنوع اقلیمی در سواحل و جزایر خلیج فارس شده است. ژئوپلیتیک، تنوع اقلیم، ظهور و سقوط تمدنها و پدیدههای سیاسی و اجتماعی چند قرن گذشته نیز در منطقه خلیج فارس توانستهاند شرایط کاملا خاصی را ایجاد کنند.
متاسفانه از منظر توسعه در جنوب منطقه خلیج فارس، ایجاد سازه های بزرگ، افزایش سطح سرزمینی مصنوعی و برداشت بی رویه از ذخایر آبزیان، در کنار ترافیک نظامی، چشم انداز توسعه ناپایدار را برای آینده ترسیم میکنند.
کنار هم قرار دادن تمام این عوامل در یک قاب، نشان می دهد که درخلیج فارس ما تنها با یک پدیده زیست بومی رو به رو نیستیم بلکه باید همه مولفه های توسعه را در معرض توجه داشته باشیم. جغرافیای انسانی و طبیعی، چالش های محیط زیستی، توان بوم شناختی، توسعه انسانی، فعالیت های نظامی و اقتصاد وابسته به دریا نظیر حمل و نقل و گردشگری از جمله حوزه هایی است که باید به آن پرداخته خواهد شد.
چشم فروبستن بر چنین روز و چنین عرصه ای که اتفاقاً ذینفعان بسیاری دارد که برخی برای سند زدن آن به نام خود شتاب دارند، کوتاهی غیرقابل بخشایشی است. این فیروزه تنها یک زینت ملی نیست بلکه تا أبد وطن همه فرزندان ایران زمین خواهد ماند.
اصغر محمدی فاضل - کارشناس محیط زیست
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد