به گزارش جامجم آنلاین، 21 آذر 93، مردی با مراجعه به یکی از کلانتریهای پایتخت از ناپدید شدن ناگهانی پدرش خبر داد. او به ماموران گفت: «پدرم امروز برای فروش یک ملک پنج میلیارد تومانی از خانه بیرون رفت اما دیگر برنگشت. پدرم با خریدار ملک قرار داشت. ممکن است او از سرنوشت پدرم باخبر باشد.»
با ثبت این شکایت، خریدار به کلانتری احضار شد. او در ابتدا مدعی شد مرد ناپدید شده در خیابان ونک از ماشین او پیاده شدهاما پس از مدتی به قتل اعتراف کرد و گفت: «قرار بود ملک مقتول را برایش بفروشم. در بین راه متوجه شدم سند با مشخصات خانه نمیخورد. فکر کردم میخواهد از من کلاهبرداری کند. با هم درگیر شدیم. ناگهان کنترل ماشین از دستم خارج شد و به جدول کنار جاده برخورد کردیم. مقتول هم سرش به شیشه جلوی ماشین خورد. او سپس قرصها و شربتهایی که همراه داشت را سر کشید و چند ثانیه بعد هم فوت کرد.»
با اعتراف متهم و کشف جسد سوخته در خرابه، کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی قرار گرفت. صبح دیروز، در ابتدای جلسه دادگاه، فرزندان مقتول درخواست قصاص کردند. سپس متهم با انکار قتل گفت: «آن روز در خودرو سر مسائل مالی با هم درگیر شدیم و او با مشت به سرم زد. من هم فرمان را رها کردم و با دو دست گردنش را فشار دادم. وقتی خودرو به جدول کوبیده شد، سر مقتول به شیشه جلو خورد اما هنوز زنده بود. من با چشمان خود دیدم که او یک شیشه شربت را سرکشید و 30 ثانیه بعد کف از دهانش بیرون آمد. اطمینان دارم در شیشه ماده مسموم بوده و علت مرگ هم همان است. وقتی فهمیدم فوت کرده، از ترس جسدش را در یک استخر خرابه در کرج رها کردم. من جسد را آتش نزدم و تحت فشار بازجوییها به قتل اعتراف کردم.»
ادعای بی گناهی متهم در حالی است که پزشکی قانونی، علت مرگ را خفگی اعلام کرده است.در پایان دادگاه قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد