سواد رسانه‌ای و شاخ‌‌های مجازی

از کجا آمده‌اند و به کجا می‌خواهند برسند؟! فازشان چیست؟ شاخ‌ها و پلنگ‌های اینستاگرام را می‌گویم! رنگ و وارنگ هستند. از هر طیف و قشری در میانشان پیدا می‌شود. تعداد دنبال‌‌کننده‌هایشان سر به فلک می‌زند؛ هزار هزار. یکی‌‌شان همانی است که با دخترخاله‌ و عمه‌زاده‌اش آن عکس‌های آنچنانی را انداخته بود و تاکید داشت که پلیس فتا حواسش به همه چیز هست.
کد خبر: ۱۰۲۶۱۶۴
سواد رسانه‌ای و شاخ‌‌های مجازی

دیگری‌شان هم دختری است که به عشق واهی آن خواننده زیرزمینی تازه به آن طرف آب رفته، طناب بر گردنش می‌انداخت و زار زار می‌گریست. یکی هم دندانش را روکش کرده، بدفرم و ناشیانه و عشق لاکچری دارد و باشد و باشد می‌کند. آن یکی خودش را شاهزاده خودخوانده‌ای می‌داند که قصد سلطنت بر ایران دارد!! یکی هم طناز است و مهربان است و مخش رد داده؛ کامل کامل. دیگری‌شان، ناقص‌العقلی است که استاد لقبش داده‌اند و بیچاره را هرازگاهی جلوی دوربین می‌نشانند تا یاوه بگوید و خیالات ببافد و سوژه خنده و استهزا شود و یکی دیگر؛ جاهلی که خودش را پهلوان می‌نامد و برای دیگران رجز می‌خواند. باز هم هستند؛ فراوان. فحش می‌خورند اما لایک هم می‌شوند. بازار کل‌کل هم در میان خودشان گرم است و یکدیگر را با رکیک‌ترین کلمات و واژگان می‌نوازند.

فارغ از آن‌که این جماعت بیکار از چه خاستگاهی برخوردار هستند، باید این پرسش اساسی را مطرح کرد که چرا این تعداد دنبال‌کننده دارند و به چه دلیل تا این میزان مورد اقبال و توجه کاربران فضای مجازی قرار می‌گیرند؟ آیا شهوت شهرت باعث می‌شود که این‌چنین خود را در معرض دید و البته قضاوت و بعضا توهین و تحقیر دیگر کاربران قرار دهند؟ و اصولا این در کانون توجه بودن کاذب، چه عوارض و پیامدهای سوء و ناگواری را برای خودشان به ارمغان خواهد آورد؟ آیا کسانی که این چنین درگیر زندگی در فضای مجازی و حواشی آن هستند، می‌توانند خود را با واقعیات زندگی حقیقی وفق دهند و به یک دوگانگی و تناقض روحی نرسند؟

شاید بخشی از این معضل به دیگر کاربرانی برگردد که با لایک پست‌های بیمارگونه چنین افرادی، آنها را تشویق می‌کنند به ماندن و استمرار در کجراهه‌ای که در پیش گرفته‌اند و هر چه بیشتر به ناکجاآبادی که انتظارشان را می‌کشد، نزدیک‌شان می‌سازند.

هر رابطه‌ای، گیرم که معیوب هم باشد، دو طرفه است و حاصل یک کنش دو سویه. این افراد اگر توجه و اقبال نبینند، چه بسا در رفتار و منش خود تجدیدنظر کنند و به راه راست برگردند. استقبال دیگر کاربران است که آنها‌ را ترغیب و حریص می‌کند به گذاشتن پست‌های عجیب و غریب. هر لایک، حتی کامنت تحقیرآمیز، نقش مشوقی را بازی می‌کند برای بارگذاری دوباره چنین پست‌های مبتذل و سخیفی.

به‌نظر می‌رسد بخشی از «سوادرسانه‌ای» که کارشناسان و خبرگان فضای مجازی برای همه کاربران این فضا، واجب و لازم می‌دانند در این مقوله کاربرد خاص و عملی پیدا می‌کند. اگر بدانیم با چنین افرادی در فضای مجازی چگونه برخورد کنیم، آنگاه نه‌تنها روزبه‌روز بر تعداشان افزوده نمی‌شود که همین بساط و بازار گرم امروزی‌شان هم به مرور رو به زوال نهاده و به سردی می‌گراید. اگر به فواید و کارکردهای مثبت شبکه‌های اجتماعی واقف باشیم، دیگر مجالی برای خودنمایی و عرض اندام این اراذل و اوباش فضای مجازی که به زبان عامیانه شاخ و پلنگ و انگل خوانده می‌شوند، باقی نمی‌ماند. راه‌اندازی پویش‌هایی چون «احمق‌ها را معروف نکنیم» از سوی برخی کاربران شاید یکی از اقدامات هر چند دیر، اما مثبت و موثر در مواجهه و مقابله با چهره‌‌های بی‌ریشه و پوشالی فضای مجازی باشد. رویکرد و حرکتی که باید امیدوار بود امتداد و استمرار یابد.

محسن محمدی

دبیر گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
وقتی دل جنگل سوخت

«جام‌جم» در گفت‌وگو با جانشین فرمانده یگان حفاظت سازمان منابع طبیعی کشور بررسی کرد

وقتی دل جنگل سوخت

صدای «مرجان» باید شنیده شود

گفت‌و‌گو با میلاد بنی‌طبا، کارگردان فیلم سینمایی «مرجان» پیرامون دغدغه‌های ساخت و چالش‌های اکران یک فیلم اجتماعی

صدای «مرجان» باید شنیده شود

نیازمندی ها