پدر و مادر یا فرزندان مقتول برای رضای خدا و شادی روح قربانی جنایت از حق خود میگذرند یا در حد توان قاتل از او دیه دریافت میکنند که بیشتر آن نیز صرف کارهای خیریه میشود.
در سالهای اخیر، اما بخششهایی با دیههای میلیاردی و چند صد میلیونی انجام میشود. به نظر میرسد در این پروندهها با جان قاتل معامله میشود. البته با تلاش ستادهای صلح و سازش قوهقضاییه، میزان دیهها کاهش مییابد یا تامین میشود تا با روند افزایش بخشش قاتلان در سالهای اخیر روبهرو باشیم. در این گزارش به بررسی تعدادی از این دیههای میلیاردی میپردازیم.
دیه یک میلیارد تومانی برای بخشش
این جنایت به 13 سال قبل برمیگردد. ماجرا روز دوم اسفند ماه سال 82 زمانی کلید خورد که زنی به پلیس آگاهی تهران رفت و خبرداد، شوهرش که کارمند بوده گم شده است. بررسیها نشان میداد، او با سه نفر ازدوستانش برای آخرین بار دیده شده است. این در حالی بود که سه روز بعد جسد او در گرمسار پیدا شد که بر اثر اصابت گلوله به قتل رسیده بود.
سرانجام دوستان وی بازداشت شدند. آنها اعتراف کردند، با انگیزه سرقت پولهای مرد کارمند وی را کشتهاند. آنها در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. یکی از آنها به قصاص و دو نفر دیگر به حبس محکوم شدند. حکم قصاص عامل جنایت تائید شد، اما خانواده مقتول درخواست یک میلیارد تومانی کردند. خانواده متهم هر چه را که داشتند، فروختند و این مبلغ را تامین کردند.
تاوان سنگین درگیری با چاقو
پسر جوان فکر نمیکرد، قتلی که انجام میدهد، باعث میشود مرگ و زندگیاش در گرو دو میلیارد و 300 میلیون تومان دیه باشد.
هجدهم آبان سال 91 بود که ماموران در جریان درگیری خونینی در منطقه چهاردانگه قرار گرفتند. بررسیها نشان میداد، پسر جوانی با ضربههای چاقو به قتل رسیده است. زمانی که قاتل جوان بازداشت شد، مدعی بود پسرعمویش با فردی در خیابان درگیرشده و او به قصد هواخواهی از وی وارد دعوا شده و دست به چاقو برده و کار او منجر به قتل شده است. متهم با توجه به درخواست مادر مقتول به قصاص محکوم شد. زمانی که جوان اعدامی پای چوبه دار رفت، مادر مقتول شرط کرد با دریافت یک میلیارد تومان از قاتل میگذرد، اما خانواده قاتل نتوانستند در زمان مشخص مبلغ درخواستی را فراهم کنند و پسر جوان دوباره پای چوبه دار رفت. این بار مادر مقتول مبلغ دیه را به دو میلیارد و 300 میلیون تومان تغییر داد. خانواده جوان اعدامی همراه چند نفراز اقوامش خانههایشان را فروختند و وام گرفتند تا این که پیش از پایان رسیدن مهلت قانونی این مبلغ تهیه و به ولی دم پرداخت شد و جوان اعدامی بخشیده شد.
خون بهای کلان برای آزادی مدیر
در پروندهای دیگر، مدیر مدرسهای که سوم آذر سال 87 بر سر اختلافات مالی دست به قتل مردی زده بود، مجبور شد برای رهایی از طناب دار یک میلیارد تومان دیه پرداخت کند. ماجرا از آنجا آغاز شد که همسر تحصیلدار یک مدرسه غیرانتفاعی به پلیس آگاهی تهران رفت و اعلام کرد شوهرش گم شده است. بررسیها نشان میداد این مرد برای طلبش نزد مدیر مدرسه رفته و بازنگشته است.
همین باعث شد که مدیر مدرسه بازداشت شود. او در تحقیقات گفته بود، مقتول طلبش را میخواسته اما او چون آن موقع پول نداشته، نتوانسته بدهیاش را بپردازد و مدام از سوی مرد تحصیلدار تهدید میشده که از این وضع خسته شده و سرانجام او را کشته و جسد را در یکی از شهرهای اطراف تهران در گودالی حفر کرده است. او به قصاص محکوم شد، اما توانست با پرداخت دیه یک میلیارد تومانی که خانواده مقتول خواسته بودند، از مجازات قصاص نجات یابد.
یک میلیارد برای پردادن کبوترها
همین چند هفته قبل، خانواده پسری جوان که به قصاص محکوم شده بود، با تهیه دیه میلیاردی، توانستند پسرشان را از زیر تیغ نجات دهند. شروع این ماجرا به 9 سال قبل در اسلامشهر برمیگردد. قاتل آن شب به پشتبام خانه عمویش رفته و مشغول کشیدن قلیان بود که تعدادی از کبوترهای پسر همسایه روی پشتبام آنها نشست. او و پسرعموهایش کبوترها را پر دادند که همین کارشان باعث درگیری آنها با پسرهای همسایه شد. دعوا به خانوادههای دو طرف هم کشیده شد. او عصبانی شد و با چاقویی که به دست داشت با مرد همسایه درگیر شد و او را کشت. متهم بعد از محاکمه به قصاص محکوم شد. خانواده مقتول گفته بودند، به یک شرط حاضر به بخشش قاتل هستند و آن هم دریافت دیه یک میلیارد تومانی است. سرانجام خانواده قاتل این مبلغ را تهیه کردند و با پرداخت آن به خانواده مقتول توانستند رضایت برای بخشش پسرشان بگیرند. این چنین کابوس مرگ از زندگی پسر جوان دور شد.
وقتی بخششهای معنوی رنگ میبازد
دکتر سیدحسن حسینی
جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران
براساس قانون مجازات اسلامی، اگر قتل غیرعمد یا عمد رخ دهد، صاحب دم است که باید درباره بخشی از مجازات که در دست او است، اظهارنظر کند. در قتل غیرعمد، میزان دیه را قانون مشخص کرده، اما درباره قتل عمد قانون در نظر گرفته که فرد خاطی باید به قصاص محکوم شود. این حکم اجرا میشود مگر آن که اولیای دم از حق خود بگذرند. گاهی بخشیدن این حق بدون دریافت دیه و گاهی با دریافت دیه انجام میگیرد، اما معیار دقیقی در قانون برای میزان پرداخت دیه برای صاحب حق که میخواهد قاتل را ببخشد، وجود ندارد. در جامعه، گاه دیده میشود که پول بیشتر از دیگر ارزشها جای خود را نشان میدهد.
فردی که عضوی از خانوادهاش را از دست داده، قلبش جریحهدار شده و داغدیده است، زمان میبرد که درباره بخشش با او حرف زد. گاه او میپذیرد بخشش را انجام دهد، اما با دریافت دیه. گاه این مبالغ درخواست دیه با عرف جامعه همخوانی ندارد. در چند سال اخیر با پرداخت دیههای نامتعارف روبهرو بودهایم. قانون اجازه داده که صاحب دم ببخشد یا قصاص کند، اما میزان دیهای را که باید درخواست کند، به طور شفاف اعلام نکرده است و لازم است در این باره قانونگذار، بازنگریهایی داشته باشد. تعیین دیههای خارج از عرف از سمت خانواده مقتول برای رضایتدادن به خانواده قاتل از یک سو و نبودن محدودیت و ممنوعیت در قانون برای دیههای پیشنهادشده، گاه خانوادههای قاتل را تا مرز ورشکسته شدن و از دست دادن تمام داراییهای خود میبرد.
چه چیزی دلنشینتر از این که فردی با این که صاحب حق است و میتواند مجرم را مجازات کند، اما برای رضای خدا و ترویج فرهنگ عفو و گذشت از حق خودش میگذرد. در برخی پروندهها، بخصوص پروندههای قتل عمد، اولیای دم برای بخشیدن قاتل شروط سختی میگذارند؛ ازجمله پرداخت دیههای میلیاردی. مثلا یک زمان پرداخت مهریههای بالا باعث شده بود، دامادهای جوان بسیاری به خاطر نپرداختن دیه روانه زندان شوند. همین باعث شد، قانونگذار در قانون بازنگری کند و سقفی را برای پرداخت مهریه در نظر گرفت.
درباره قتل عمد این گونه نیست و صاحب حق، زمانی که میخواهد قاتل را ببخشد، میتواند هر مبلغی را برای دریافت دیه درخواست کند. همین باعث میشود که درخواست دیه نامتعارف شکل بگیرد. پس این موضوع را میطلبد که قانون، سقفی برای پرداخت دیه اولیای دم در نظر بگیرد. میتوان گفت در صورتی که گذشت به منظور خودسازی، رضای خدا یا تاثیر بر آینده قاتل باشد، گرفتن خسارت شرعی و قانونی مثل گرفتن دیه هیچ منعی ندارد اما اگر بخشش منوط به گرفتن پولهای کلان باشد، از ارزش واقعی و معنوی آن بشدت کاسته میشود و در دیدگاه عموم وجهه خوشی ندارد. وقتی اولیای دم در پروندهای با دریافت دیههای میلیاردی حاضر به بخشش میشوند، تصمیمشان بازخوردهای مختلفی در جامعه دارد. در نگاه عموم جامعه بخشش امری معنوی است و وقتی در مقابل مادیات قرار میگیرد، باعث میشود ارزش آن به مراتب کمتر شود و شاید ارزش واقعی خودش را در پیشگاه خداوند و در جامعه از دست بدهد و نگاه مادیگرایانه و تاجرانه نسبت به گذشت ایجاد کند که این خود ممکن است به باورهای مردم آسیب وارد کند.
راهکاری که در این باره به نظر میرسد، راهکاری فرهنگی است چراکه مثلا در پروندههای قتل، اولیای دم صاحب حق هستند و هم شرع و هم قانون این حق را به آنها داده است. در چنین مواردی رسانهها به جای ترویج دریافت خسارتهای کلان باید ماجرای گذشتهای خداپسندانه را ترویج کنند تا این فرهنگ در جامعه نهادینه شود.
معصومه ملکی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد