بررسی علل نزول بورس در خردادماه در گفت‌وگو با کارشناس ارشد بازار سرمایه

سنگ رکود، پیش پای تالار شیشه‌ای

وضعیت بازار سرمایه در خردادماه، وضعیت قرمز بود؛ شاخص بورس، تعداد و ارزش معاملات روندی نزولی طی کردند. درباره علل نزول بورس با دکتر سیدفرهنگ حسینی، کارشناس ارشد بازار سرمایه و معاون سرمایه‌گذاری هلدینگ مالی صندوق بازنشستگی گفت‌وگو کرده‌ایم.
کد خبر: ۱۰۴۳۷۹۹
سنگ رکود، پیش پای تالار شیشه‌ای

شاخص بورس از حدود 81 هزار واحد از فردای انتخابات ریاست جمهوری، تاکنون با سقوط مستمر به زیر 79 هزار واحد سقوط کرده است. علت این افت فاحش چیست و چرا برخلاف تصورات، بازار سرمایه به نتیجه انتخابات، واکنش مثبت نشان نداد؟

شاخص بازار سرمایه تحت تأثیر عوامل متعددی است. روند اصلاح شاخص از دی‌ماه 1392 تاکنون فرسایشی شده و برخی از اقدامات مقطعی، نه تنها به مثبت شدن روند بازار منجر نشده، بلکه زمان و فرآیند اصلاح شاخص را کند و فرسایشی کرده است.

در حال حاضر، وضعیت بازار سرمایه مانند سایر بخش‌های اقتصادی تحت تأثیر رکود قرار گرفته است در حالی که رشد اقتصادی عمدتا در بخش نفت محقق شده است که در نتیجه اثر خاصی بر بازار سرمایه ندارد. از سوی دیگر، افزایش هزینه نهاده‌های تولید به خصوص در بخش پالایشی و پتروشیمی به کاهش سودآوری شرکت‌های این صنعت که حدود نیمی از ارزش بازار سرمایه را به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم شامل می‌شود، منجر شده است و از سوی دیگر، ترکیب صنایع در بورس، شباهت چندانی به ساختار بخش‌های اقتصادی در تولید ناخالص داخلی ندارد و در نتیجه، لزوما رشد اقتصادی در بخشی مانند نفت نمی‌تواند بر بازار سرمایه اثرگذار باشد و نمی‌توان انتظار داشت که به رشد بورس منجر شود. اما به لحاظ تولید مقداری، شاهد افزایش در عمده شرکت‌ها هستیم، اما به دلایلی مانند رکود و رقابت، تثبیت قیمت دلار، افزایش هزینه‌ها یا کاهش قیمت‌های جهانی یا رشد هزینه‌های مالی، شاهد اثرگذاری این موضوع در سودآوری شرکت‌ها نبوده‌ایم. باید به این موضوع توجه داشت که رشد درآمدهای نفتی هم عمدتا صرف بودجه عمومی شده و درصد تحقق بودجه عمرانی کشور همچنان پایین است و در صورتی که درآمد نفتی در بخش دارایی‌های سرمایه یا به اصطلاح بودجه عمرانی هزینه شود، می‌توان انتظار بهبود در برخی از صنایع بورسی مانند فلزات، سیمان و فعالیت‌های ساختمانی را داشت. با این حال، سیاست دولت در عدم‌تخصیص بودجه عمرانی به پروژه‌هایی با پیشرفت کمتر از 20 درصد نیز سبب شده تا تقاضای موثری در بازار ایجاد نشود. باید بدانیم نسبت قیمت به سود که مهم‌ترین شاخص ارزیابی وضعیت بازار از دیدگاه حبابی بودن است، در حال حاضر بیش از 7 است، در حالی که هرگاه بیش از 9 بوده، بازار شاهد سقوط سنگین بوده و کف آن حدود 4 و متوسط آن 6 است. در نتیجه قیمت سهام‌ها در بورس چندان ارزان نیست و جذابیت بالایی ندارد.

به نظر شما بورس منتظر تعیین تکلیف کابینه دولت دوازدهم است یا این‌که اساسا مشکلات بورس، ساختاری است و به این مسائل سیاسی ارتباطی ندارد؟

مسائل امروز بورس، عمدتا تحت تأثیر کاهش قیمت جهانی در خصوص صنایع مبتنی کالا است، زیرا بیش از دو سوم ارزش بازار در اختیار شرکت‌هایی است که کسب‌وکار آنها تولید و فروش محصولاتی است که قیمت فروش آنها در داخل یا خارج کشور بر اساس قیمت‌های جهانی آن کالاها تعیین می‌گردد. رکود داخلی در صنایع مصرفی و چرخه‌ای داخلی نیز مؤثر است. هرچند تمام بازارها تحت تأثیر ریسک‌ها و شرایط سیاسی قرار دارند، اما با توجه به جایگاه و ثبات جمهوری اسلامی ایران در منطقه، مسائل سیاسی فقط به کنش و واکنش‌های احساسی و البته کوتاه‌مدت در بازار سرمایه می‌شود و در بلندمدت اثر چندانی برای آن قابل تصور نیست. در مجموع واکنش‌ها به رویدادهای سیاسی کوتاه‌مدت مقطعی و گذراست و آثار آن بلندمدت نیست.

اما مساله اصلی این است که در بازارهای مالی، انتظارات آتی در قیمت‌های دارایی‌ها اثرگذار است و سبب افزایش یا کاهش قیمت‌ها می‌شود و این انتظارات نقش مؤثرتری نسبت به عوامل بنیادی کنونی دارد. در حال حاضر، با توجه به رخدادهای چندساله اخیر در خصوص پالایشگاه‌ها، پتروشیمی‌ها و همچنین صنایع پیمانکاری و نیروگاهی، فعالان بازار چشم‌انداز و انتظارات مثبتی به بازار سرمایه ندارند.

در حالی که کارشناسان بورسی همواره از نرخ بالای سود بانکی به‌عنوان مانع رونق بورس سخن می‌گویند، در شرایط فعلی که شاهد ورشکستگی مؤسسات پولی و اعتباری و کاهش اطمینان مردم به نرخ‌های بالای سود بانکی هستیم، چرا این سرمایه‌های سرگردان به بورس نیامدند؟

نرخ سود بانکی در حال حاضر به‌طور غیرمنطقی بالاست و عمدتا به‌دلیل مشکلات برخی از بانک‌های دچار بحران است که به گسترش مشکلات به بانک‌های خوب نیز منجر شده است. در حالی که عرضه‌های اوراق‌ دولتی، سبب بالا ماندن نرخ بهره در بازار بدهی شده است، اما در شرایط عادی، کاهش نرخ بهره می‌تواند به رونق بورس منجر شود، با این حال در شرایط بحران، بازار سرمایه مانند سایر بازارها تحت‌تأثیر آثار بحران قرار می‌گیرد. در حال حاضر دسترسی شرکت‌ها به منابع مالی دشوار و پرهزینه شده است. از سوی دیگر، بانک‌ها در حال واگذاری سهام‌ها و دارایی‌های خود از طریق بازار سرمایه هستند. همچنین قیمت سهام بانک‌ها سقوط قابل توجهی داشته است و انتظار کاهش بیشتر نیز می‌رود که خود به طور مستقیم و غیرمستقیم سبب می‌شود تا زمان کاهش نرخ بهره و اصلاح نظام بانکی، بازار سرمایه نتواند روند مناسبی داشته باشد.

به نظر شما تغییرات روسای سازمان بورس، تاثیری در خروج بازار سرمایه از رکود داشته است؟

سازمان بورس ناظر بازار است و اساسا نقشی در روند بازار ندارد. افزایش کارایی بازار در سطوح مختلف، ایجاد شفافیت و سهولت در معاملات و توسعه ابزارهای نوین و حفظ حقوق سهامداران از وظایف سازمان بورس است. وضعیتی که در حال حاضر در برخی از نمادهای بازار وجود دارد، عمدتا حرکت‌های گروهی و بالا بردن قیمت برخی از سهام‌هایی است که یا کوچک هستند یا شناوری اندکی دارند و این رشد که عمدتا مقطعی است و پس از اوج و خروج برخی از سرمایه‌گذاران، با زیان سنگین خریداران جدید و سلب اطمینان آنها همراه می‌شود. در نتیجه در غیاب حرکت گروه‌های بزرگ، نوسان‌گیری و سفته‌بازی در نمادهای کوچک و بعضا با حمایت برخی حقوقی‌ها یا صندوق‌ها صورت می‌گیرد.

با توجه به این‌که رکود بورس تحت تأثیر عوامل بیرونی است، در نتیجه نهادهای ناظر یا مجری بازار نمی‌توانند تاثیری بر این عوامل داشته باشند و خارج از کنترل آنهاست.

اما تغییرات ساختاری مناسبی طی چند سال اخیر صورت گرفته است که از آن جمله می‌توان به حذف خرید گروهی و ایجاد عدالت در عرضه‌های اولیه اشاره کرد.

اما اصلاحات ساختاری دیگری مانند کاهش کارمزد معاملات با توجه به توسعه فناوری اطلاعات در معاملات، توسعه معاملات الگوریتمی، تقویت و ادغام کارگزاری‌ها و لغو انحصار در ارائه مجوزهای کارگزاری و همچنین اصلاح ساختار مالیات از مقطوع فعلی به نرخی از سود عاید شده اشاره کرد. در سطح زیرساخت‌های بازار، مکانیزم‌های معاملات و توقف و بازگشایی شرکت‌ها در حال اصلاح است. باید توجه داشت که حجم مبنا که از شهریور 1382 با هدف کنترل رشد بازار وضع شده است، در دوره رشد و با هدف جلوگیری از رفتارهای هیجانی بوده که بعد از 14 سال دیگر کارکردی ندارد.

معاملات موسوم به معاملات بلوکی که گفته می‌شود نوعی دستکاری شاخص است، چه تاثیری در بازار دارد؟

اقدامات و معاملات برخی از حقوقی‌ها در خریدهای سنگین ناگهانی یا معاملات دوطرفه بلوکی که به رشد یا جلوگیری از کاهش شاخص می‌انجامد، نه تنها اثر مثبتی بر بازار ندارد، بلکه نقدشوندگی بازار را تحت تأثیر قرار داده و معاملات سهم را از حالت عادی خارج می‌کند و به نحوی به دستکاری قیمت می‌انجامد، بخصوص آن‌که بعد از انجام معامله، هیچ تقاضایی برای خرید از سایر فروشندگان در سیستم وجود ندارد. به این ترتیب ضروری به نظر می‌رسد که سازمان بورس با اقدامات دستکاری قیمت سهام‌ها یا حتی شاخص برخورد کند. باید بپذیریم که رونق بازار فقط زمانی ایجاد می‌شود که ضمن وجود انتظارات مثبت، سطوح قیمتی جذاب باشد و نقدینگی جدید حاضر به ورود باشد و به این ترتیب تلاش‌هایی که این موضوع را به تأخیر می‌اندازد، به رونق بازار کمکی نمی‌کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها