
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سعید شهابی دراین گفت وگو تحولات بحران کنونی را ازمنظر فرصت های موجود برای حل این مشکل وچالش های فراروی آن بررسی کرده وهمچنین به موضوع سرنوشت شورای همکاری کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس درسایه وجود وادامه این بحران، ارتباط ایالات متحده با این منازعه ، نقش واشنگتن درآن ، این واقعیت که آیا تحریم ها برضد دوحه ثمربخش بودند یا خیر ، برنده وبازنده این منازعه کیست ، چرا ازابتدا از سوی عربستان برای این مانور سیاسی سناریوهای دیگری درنظر گرفته نشده ، پرداخته و پاسخ ها وتحلیل های مبسوطی ارائه کرده است.
متن کامل گفت وگوی دکتر سعید شهابی با خبرگزاری اسپوتنیک روسیه را می خوانیم.
بحران کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در این مرحله به کدامین مسیر پیش می رود؟
درچنین بحران هایی باید راهبردها واضح باشند. درغیر این صورت موضوع به هرسمتی می تواند ختم شود. آنچه برای ما جای شکی باقی نگذاشته، این است که عربستان سعودی درصورت شکست طرح نخست این بحران، طرح جایگزینی برای خود نیندیشیده است. از این رو آغاز حمله خود برضد قطر را با حملات اتهامی سهمگینی آغاز کرد. آنها گمان می کردند همین میزان از اتهامات برضد قطر کافی خواهد بود و از همان آغاز، دوحه را به زانو در می آورد. اما آنچه تاکنون دیدیم این است که قطری ها حاضر به تسلیم نیستند و بازهم حساب های سعودی ها نادرست بوده است.
ریاض در آغاز گمان می کرد، شورای همکاری درمالکیت اوست، ولی این مساله با نظر آمریکایی ها و غربی ها درتضاد است؛ چرا که این شورا سال1981 و درآغاز تجاوز عراق برضد ایران تاسیس شد. ریاض در آن زمان به وکیل غرب در این شورا تبدیل شده بود. همین غرب به عربستان سعودی اجازه نمی دهد به صورت یکجانبه وهرآن گونه که خود مایل است، با دیگر اعضای این شورا تعامل و رفتار کند. این مساله ازنظر غربی ها قابل پذیرش نیست. ازنظر غرب ریاض می تواند درباره جنگ برضد یمن، سوریه یا حتی لیبی تصمیم بگیرد، اما نمی تواند برای بازی با سرنوشت این شورا یا کشورهای عضو آن تصمیم گیری کند.
به همین دلیل، عربستان سعودی گمان می کرد می تواند درباره اقدام نظامی برضد قطر تصمیم بگیرد، اما غربی ها به ریاض گوشزد کردند، تصمیم گیری در این زمینه درتخصص عربستان نیست. در این مرحله بود که با ازمیان رفتن پروژه نظامی، این طرح سعودی هم به پایان رسید. ریاض چیزی جز توسل به زورنظامی برای وارد آوردن فشار برضد دوحه دراختیار ندارد. این گزینه هم از دستان سعودی ها گرفته شد. به همین دلیل وقتی قطر با شرایط 13 گانه ریاض مخالفت کرد، سعودی ها عملا به چالش کشیده شدند.
اکنون کارزار اختلافات به درگیری های فرسایشی رسیده است. ازنظر من، از فرصت های به زانو درآوردن قطر کاسته شده وبه همان اندازه برفرصت های موجود برای تجزیه شورای همکاری افزوده شده است. دراین مرحله لازم است متذکر شوم، عربستان آن قدرت لازم وکافی را برای تصمیم گیری به عنوان یک قدرت مستقل، بدون دریافت حمایت وتوصیه های لازم ازغرب وآمریکا ندارد، بخصوص که ریاض تجربه شکست های سنگین دریمن، سوریه، عراق، لیبی وقطر را درکارنامه خود دارد.
آیا طرح های غربی درخصوص این بحران با شکست طرح سعودی دچار عقب نشینی شدند؟
گمان نمی کنم غربی ها درصدد تجزیه شورای همکاری بودند، بحران را عربستان سعودی زمانی پدید آورد که گمان برد، می تواند با توانی بیش ازحد خودش وارد عمل شود؛ یعنی تمام جبهه ها را هدف قراردهد. مساله ای که برای انجام آن، چنین اجازه ای نداشته است. عربستان تنها اجازه دارد اقداماتی انجام دهد که محقق کننده پروژه ها واهداف غرب درمنطقه است نه بیشتر. ریاض اجازه دارد روابط خود را با اسرائیل توسعه بخشد و درمقابل اجازه دارد روابط خود را با ایران دچارتنش کند.
این که بخواهد در روابط بین کشورهای عرب هم پیمان غرب کدورت ایجاد کند یا در روابط بین آنها خلل به وجود آورد، این مساله قابل پذیرش نیست. برهمین اساس می توان گفت ریاض در این منازعه کنونی برخلاف مجوزها وارد عمل شد، درحالی که فکر می کرد، مجوز چنین اقداماتی را دارد. همین مساله باعث غافلگیری مقامات سعودی دربرابر شرایط حاکم شد.
انگلیس ازسه سال قبل اعلام کرد می خواهد به منطقه بازگردد وبه همین دلیل یک پایگاه نظامی دربحرین احداث می کند. همچنین گفته شد آمریکا قراراست به جنوب شرق آسیا وبه سمت دریای چین پیش برود ومتقابلا انگلیس وهم پیمانان اروپایی جایگاه خود را درعراق ومنطقه خلیج فارس بازخواهند کرد.انگلیس مایل نیست عربستان تصمیم گیرنده منطقه خلیج فارس وهمچنین تصمیم گیرنده درشورای همکاری باشد.
البته میان آمریکا وانگلیس هم درتصاحب منابع منطقه نوعی رقابت حاکم است، به گونه ای که ترامپ، رئیس جمهور آمریکا درجریان سفر اخیرش به منطقه، صدها میلیارد دلار به دست آورد ودیگر چیزی برای انگلیس باقی نماند.
اکنون میان لندن وواشنگتن نوعی نزاع پنهان حاکم است. از این رو ترامپ تصمیم گرفت درسال جاری به انگلیس سفر نکند. اکنون درخود انگلیس هم علاقه مندی ها تغییر یافته وبا روی کارآمدن حزب کارگران وعقب نشینی محبوبیت محافظه کاران، ترامپ دیگر علاقه ای برای سفر به لندن نشان نمی دهد. همین مساله پیامدهایی برای منطقه خلیج فارس به دنبال داشته است. از این رو اکنون عربستان بیرون از دایره مشخص شده سابق درحال بازی است و این موضوع خیلی به طول نخواهد انجامید.
آیا طرح های غربی درخصوص منطقه خلیج فارس تطابق دارد؟
هم اکنون میان غربی ها نزاع برسرمنافع وحضور درمنطقه خلیج فارس حاکم است. ائتلاف ها درحال بازنگری هستند. ترامپ دیگر علاقه مندی خود را درتجزیه اتحادیه اروپا برکسی پوشیده نگاه نمی دارد. به همین دلیل خطاب به انگلیسی ها گفت:"این نظر درستی است وامیدوارم اعضای دیگری ازاتحادیه اروپا خارج شوند". دراین مرحله می توان گفت پروژه غرب ازیک سو بامشکلات اقتصادی روبه رو ست و از دیگر سو، با نزاع های ایدئولوژیک روبه رو شده است. ترامپ خودش هم پدیده ای جدید وخطرناک برای غرب است پیش ازاین که بخواهد برای بخش های دیگر جهان خطرناک باشد، چرا که غرب ثبات خود را از دست داده است. برای درک درست این مساله کافی است بدانیم کره شمالی همه روزه درحال بازی با اعصاب آمریکاست و واشنگتن هم متقابلا نمی تواند درقبال پیونگ یانگ کاری ازپیش ببرد.
موضع آمریکا درمراحل مختلف بحران تغییر کرده است.چرا؟
گمان می کنم برخی مسائل به دور ازخواست آمریکا روی می دهد. به گونه ای که عربستان به شکلی رفتار کرد که گویی حق دارد. درآمریکا هم بین کاخ سفید و وزارت امورخارجه و وزارت دفاع اختلاف وجود دارد. علت آن نیزشخص ترامپ است، چرا که شرایط به نحوی پیش رفت که وی بدون داشتن تجربه سیاسی، رهبری آمریکا را به دست گرفت. این مساله به قطع یقین درباره پوتین فرق می کند، چرا که وی بعد ازتجربیات سیاسی بسیاری آمد. ازنظر وزارت امورخارجه و وزارت دفاع آمریکا نباید میان هم پیمانان اختلافات جدی وجود داشته باشد.
آمریکا از نزاع میان ریاض و دوحه هیچ سودی نمی برد، چرا که وزارت امورخارجه به این مساله به صورت موضوعی ازکاخ سفید می نگرد. ترامپ می تواند هرآن چیزی را که بخواهد بگوید، اما در نهایت تنها چیزی که وزارت امورخارجه می خواهد باید انجام شود.
ابتدای بحران ، سطح شرایط وخواسته های کشورهای محاصره کننده بسیار بالا بود، سپس رفته رفته این شرایط کاهش یافتند. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
عملا برضد چهارکشور تحریم کننده فشارهایی تحمیل می شود. اروپا وانگلیس نسبت به اوضاع جاری ناراضی هستند، همچنین موضع وزارت امورخارجه آمریکا مخالف این رفتار است. سعودی ها هم خوب می دانند در داخل آمریکا ازطریق قانون موسوم به "جستا" متهم به دست داشتن در حوادث11 سپتامبر هستند وهرخانواده ازقربانیان آن حادثه تروریستی می توانند برضد عربستان اقامه دعوا کنند وغرامت بگیرند واین خود اتهامی صریح نسبت به عربستان در دست داشتن به تروریسم است. حال این که اکنون ریاض، دوحه را متهم به حمایت ازتروریسم می کند. قطر می تواند نقشی در این امر داشته باشد، اما خطاب به سعودی ها می گوید نقش شماها ده ها برابربیشتر است. به همین دلیل آمریکایی ها معتقدند این اتهامات وسخنان سعودی ها غیرمنطقی وتوجیه نشدنی است. وزارت امورخارجه آمریکا خطاب به سعودی ها گفت، زمانی که شماها برای حمایت ازنظام بحرین وارد این کشور شدید، سکوت کردیم، اما اجازه نمی دهیم درقبال قطر کاری کنید، آن هم درکشوری که آمریکا بزرگ ترین پایگاه نظامی منطقه را در آن مکان احداث کرده است.
آمریکا اکنون به سعودی ها گویی چنین می گوید، شماها دریمن درطول بیش ازدوسال تجاوز شکست خوردید وما را هم با خودتان درگیر جنایات جنگی کردید. حال این که ما ازشماها خواستار ائتلاف برای مقابله با ایران و روسیه وکره شمالی بودیم. آمریکا نمی خواهد ظاهرنظام سعودی را که هم پیمان راهبردی واشنگتن است درهم بکوبد یا بشکند، بلکه می خواهد این نظام را محدود کند، چرا که توسعه طلبی آن مشکل ساز است. اکنون از داخل عربستان سعودی مسائلی دیده می شوند که با درون آن متفاوت است.
آیا غرب برگ های لازم برای وارد آوردن فشار برضد عربستان را در اختیار دارد؟
بله. گزارشی درانگلیس وجود دارد که ترزا می، نخست وزیر انگلیس درآن گرفتار است. این گزارش عربستان سعودی را مجرم دانسته، چرا که مساجد ومراکزاسلامی وابسته به سعودی ها درانگلیس درحال پرورش تروریست ها هستند.
این گزارش، نخست وزیر انگلیس را به چالش بزرگی کشیده است. یا باید این گزارش را علنی وپیامدهای آن را قبول کند یا این که آن را پنهان کند وصداقت انگلیس را برای جهانیان زیرسوال ببرد. اکنون ریاض ازنظر انگلیسی ها همچون استخوانی درگلوست؛ نه می توانند آن را ببلعند ونه می توانند آن را بیرون آورند.
آیا اتهامات رسانه ای اخیر(بین قطر و عربستان) برضد یکدیگر به مثابه آخرین برگ های موجود برای متهم کردن هم در این بحران است؟
نارضایتی غربی وبین المللی از سیاست های عربستان سعودی دیده می شود. سه سال قبل یعنی درسال2014 عربستان سعودی ایده پروژه اتحادیه کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را مطرح کرد. این به مثابه پایان دوران شیخ نشینی بود. درآن زمان وزیرامورخارجه کشورسلطان نشین عمان درکنفرانس امنیت منطقه خاورمیانه که درمنامه در ماه دسامبرسال2014 برگزارشده بود، چنین گفت:"اگر کشورهای عضو شورای همکاری تصمیم به ایجاد اتحادیه خلیج فارس بگیرند، سلطان نشین عمان از شورای همکاری بیرون خواهد آمد".
این سخن نشان از نگرانی آنها درقبال هیمنه وسلطه سعودی ها داشت. تنها بحرین است که هرکجا عربستان می رود او هم به همراهش می رود. حتی امارات، هم پیمان عربستان هم مشکلات بسیاری باهم دارند، به عنوان مثال حوزه نفتی الشیبه که عربستان درحال بهره برداری از آن به میزان نیم میلیون بشکه نفت در روز است، روی اراضی امارات واقع شده است. عربستان همچنین با قطر، کویت، امارات، یمن وعراق مشکلات و اختلافات مرزی دارد. شماری ازکشورهای عضو شورای همکاری نظیر کویت، امارات وسلطان نشین عمان نمی خواهند بخشی از اتحادیه خلیج فارس باشندو جز کشور بحرین و عربستان هیچ هم پیمانی در این شورا ندارد. این علاوه بر نزاع پیش آمده بین امارات وعربستان دریمن است.
به نظر شما برنده وبازنده این بحران اخیر کیست؟
به نظر من ملت های عرب حوزه خلیج فارس خود بازنده هستند وکسی که سود می برد، اسرائیل وشاید شرکت های تسلیحاتی غربی هستند، چرا که قطر قرارداد خرید تسلیحات نظامی به ارزش 13 میلیارد دلار با ایالات متحده امضا کرده است. این قرارداد تنها چند روز بعد از شکل گیری این بحران امضا شد تا از این طریق توازن وبرتری تسلیحاتی خود را درمنطقه تثبیت کند وچه بسا دوحه با این قرارداد موفق شده است شبح کودتا را که می توانست با حمایت مالی عربستان سعودی در این کشور روی دهد، دور کند واکنون امیر قطر به نمادی ملی در دوحه تبدیل شده است.
اگر توافق صورت گیرد، آیا روابط میان قطر وکشورهای عضو شورای همکاری به دوران گذشته باز خواهد گشت؟
بعید می دانم توافقی حاصل شود، ممکن است اوضاع آرام تر شود، اما اختلافات همچون آتش زیرخاکستر باقی می مانند. عربستان هرگز آرام نمی گیرد مگر آن که قطر ازالجزیره، اخوان و ترکیه چشم پوشی کند. دراین باره راشد الغنوشی درمصاحبه ای گفته است شبکه الجزیره، شریک ملت درانقلاب تونس است؛ درحالی که عربستان سعودی، رئیس جمهور فراری تونس، بن علی را پناه داده است ریاض در واقع اکنون از آغاز بهارعربی جدیدی درمیهن عربی - که در آن شبکه الجزیره نقش پررنگ تر ازسال 2011 ایفا کند- می هراسد.
سعید شهابی، تحلیلگر مخالف بحرینی
مترجم:لیلاکامرانی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگوی اختصاصی با سه نماینده مجلس الزامات سرمایهگذاری در تولید را بررسی کرد
حسن روشن در گفت و گو با جام جم آنلاین مطرح کرد ؛
در گفتوگوی «جامجم» با یک کارشناس تحولات جمعیت ایران و جهان مطرح شد