
به گزارش جام جم آنلاین از اخبار خودرو، کارلوس گون به سبک مدیرها وارد ساختمان میشود؛ که در این مورد، یعنی از راه پشت بام. هلیکوپتر مسیر کجوکولهای را از فراز رودخانه چائو فرایا (رودخانهای بزرگ و مهم در تایلند) پیموده و به سرعت و با سر و صدا از بالای معابد قدیمی و بزرگراههای شلوغ و پر از راهبندان بانکوک گذشته است تا به هلیپد (محل فرود هلیکوپتر) هتل پنینسولای بانکوک برسد که به رنگ سبز براق در بام ساختمان در موج حرارت شناور است.
کارلوس گون بیرون میپرد و به سمت سالن بزرگ «پاریباترا» در طبقه سیو هفتم ساختمان راهنمایی میشود که مخصوص افرادی است که از راه هوا وارد هتل میشوند. دکور سالن عبارت است از تصاویر قدیمی هوانوردی و از مهمانان با نوشیدنیهای خنک استقبال میشود، اما ماندن بیش از حد در اینجا باعث به تعویق افتادن برنامه سفر میشود. بنابراین گون به راه میافتد. به سمت اتاقش در طبقه پایین میرود، به سرعت نهاری میخورد و کت و شلوار و کراواتی تازه میپوشد و به سمت اتاق کنفرانس میرود. اولین بخش برنامه بعدازظهر را شروع میکند که جلسه پرسش و پاسخ با چند صد فارغ التحصیل مدارس تجارت در تایلند. برنامه سفرش برای این روز به دقت و با علائم و رنگهایی روی نقشه مشخص شده است و اگر گون اندکی از آنچه در برنامه خواسته شده، کم و زیاد برود، همهچیز بههم میریزد و در آشفتگی و بینظمی فرو میرود. اگر او فقط چند دقیقه به هر کدام از دستورکارهای صفحه بعدازظهر برنامه دیر برسد، تمام آنچه برای آن روز چیده شده، در هم خواهد ریخت و شاید تمام هفته را مختل کند و در نهایت تمام برنامه ماهانهاش را تهدید کند. گون در مقام رئیس و مدیرعامل یک اتحادیه چند ملیتی از شرکتهای خودروسازی شامل گروه رنو-نیسان و شرکت میتسوبیشی (که وی هر سه شرکت را در مقام رئیس یا رئیس/مدیرعامل اداره میکند) باید از شش ماه تا یک سال جلوتر برای سفرهایش برنامهریزی کند. یک ماه برای او عموما عبارت است از یک هفته در فرانسه، یک هفته در ژاپن و دو هفته باقیمانده را بین ایالات متحده آمریکا، مراکش، روسیه، هندوستان یا هر کشور دیگری که شرکتهایش در آنجا کارخانه یا دفترهای اجرایی دارند، تقسیم میکند. برنامه سفر گون، تخیل را تحریک میکند و انسان را وامیدارد که به آن به چشم یک اثر ارزشمند صنایعدستی نگاه کند: انگار این برنامه سفر، پنجرهای است رو به حقیقت که جهانی سازی در سال ۲۰۱۷ چگونه چیزی است، زمانی که این جهانیسازی بیش از هر زمان دیگر در حال گسترش است و در همان موجهایی از عوام گرایی در سراسر جهان در مخالفت با آن به راه افتاده است.
گون ۶۳ ساله در برزیل متولد شد، در لبنان بزرگ شد و در فرانسه تحصیل کرد. او با غرور، خود را شهروند جهان مینامد. اما در دوران برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) و دونالد ترامپ، این ادعا ممکن است مغرورانه، خودسرانه و نشانه تعمد به قدیمی بودن به نظر برسد. ترزا می نخست وزیر بریتانیا، سال گذشته گفت: «اگر معتقدی که شهروند جهان هستی، شهروند هیچجا نیستی.» این یکی از بیشمار ضربههایی بوده که این اواخر به «مرد داووس» (اشاره به شهر داووس سوییس به عنوان مرکز گردهماییهای مهم تجاری که پاتوق کارلوس گون است) وارد آمده است. حالا این عنوان برای نخبگانی که مرزها را زیرپا میگذارند و ملیت نمیشناسند و سالانه به میعادگاه اقتصاد جهانی پرواز میکنند، دیگر مثل گذشته خوشایند و دلچسب نیست.گون یکی از نابترین نمونهها بهعنوان معرف این گونه از انسانهاست. عکس او نزدیک بالای صفحه مربوط به اجلاس داووس در ویکی پدیا و درست زیر عکس بنیانگذار آن قرار دارد. وی اصرار دارد که هیچکدام از حملههای شدید به این اجلاس را به خود نگرفته و شخصی ندانسته است. اما باورش سخت است، چون در بعضی از حملهها دقیقا شخص وی هدف قرار گرفته بود. اگر مسائل سیاسی سال گذشته تاثیری در او برجا گذاشته باشد، موقعی که با گامهای استوار برای جلسه پرسش و پاسخ به روی صحنه میرود، نمیتوان نشانی از آن را در او دید.اینها مردمی ازجنس او هستند- دانشجویان تجارت، نه سیاست- و بیشتر سوالاتی که مطرح میکنند، مانند دوستان قدیمی، آشناست: «چه انگیزهای شما را وامیدارد تا شرکتها را در چنین شرایط پر کشمکشی اداره کنید؟ چطور توانستید اولین خارجی اداره کننده یک شرکت بزرگ ژاپنی شوید؟ راز جلب اعتماد و وفاداری کارکنانتان که از فرهنگهای گوناگون هستند، چیست؟» گون به آنها جواب میدهد: «سرم به کار خودم است.» حرف آخر این است: تولید، سود، ترقی. تغییر جهات به طور مداوم رخ میدهند، اما او یاد گرفته است که موارد پریشان کننده ناشی از تفاوتهای نقاط مختلف جهان را مدیریت کند. میگوید: «در ژاپن مردم مایلند افراد دیگر را حفظ کنند اما اگر سرتان به کار خودتان نباشد و به بقیه نگاه کنید، به دردسر میافتید. اگر بگویید که «فلانی کارش خوب نیست، اما البته آدم خوبی است، انسان نیکی است، روی پای خودش میایستد»؛ به توافق میرسید.»
خیلی زمان نمیبرد که از میان جمعیت پرسش چالشبرانگیزی مطرح میشود: آیا یک مدیر اجرایی امروزی نمیتواند کاری بیشتر از آنکه به شعارهایش بچسبد، انجام دهد؟ یک مشاور تجاری تایلندی از او میخواهد موضوع خودروهای بدون راننده و قابلیت آنها برای کاستن ازراهبندان را بهعنوان مثال در نظر بگیرد. نیسان در این حوزه پیشرو است و تاکنون مدل سرینا با را با سیستم کمکی راننده در ژاپن فروخته است. اما به گفته آن مرد شاید شرکتهایی مانند شرکتهای گون باید پیش از همه آنها را در بانکوک و دیگر شهرهای در حال توسعه معرفی کنند؛ جایی که جهانیسازی سریع باعث افزایش حملونقل و شهرنشینی نیمبند و ترافیک کشنده میشود. دانش تجارت قراردادی میگوید شرکتها باید اول آنها را در جاهایی که زیرساختهای پیشرفته دارند، مورد آزمایش قرار دهند. اما چرا گون نباید تمرکز خود را روی مکانهایی بگذارد که بهترین نتیجه را از آنها میتوان گرفت؟ آن مرد به گون اصرار میکند که «کل جامعه را تغییر بده. دخالت کن!» گون بیدرنگ این مفهوم ضمنی را که دنیای جهانیشده به دخالت یک مدیرعامل خودروسازی نیاز دارد، رد میکند.
غریزه او را وامیدارد که به جای پوزش بلند شود و از جهانی سازی و ازنقش خود در آن دفاع کند. او به مرد میگوید: «ما در نهایت، خودروساز هستیم؛ نباید این را فراموش کنیم. میتوانیم در ساختن جامعهای بهتر مشارکت کنیم. اما اگر بخواهی جامعه بهتری بسازی، نباید یک خودروساز باشی، باید شخص دیگر باشی: یک سیاستمدار.» سیاست. او میگوید سیاست چیزی است که باید در موردش کار کرد و از اینکه هست، فراتر برد.گون میگوید یک مرد در موقعیت او دنیا را با خلق فرصتهادر شرایط جهانیسازی تغییر میدهد. او جهانیسازی را مثل یک قانون طبیعیِ سودمند میداند و جنگ با جهانیسازی را مثل اعلام جنگ علیه قانون جاذبه زمین تلقی میکند. اما با افزایش شکاف درآمدی میان مدیران و کارگران و کاهش دستمزد رقابت مشاغل تولیدی کشورهای توسعه یافته به علت رقابت، روز به روز جهانیسازی طرفداران کمتری پیدا میکند. گون نمیگوید که این آثار ساخته و پرداخته تصورات است و اعتقاد دارد واکنش شدید ممکن است سرانجام منجر به اصلاحاتی شود که نوع بهتر و انسانیتری از جهانیسازی پدید آورد. میگوید یقین دارد که هیچ کدام از انتقادها نمیتوانند حقیقت را انکار کنند: هیچ نیرویی در تاریخ نتوانسته است اثر اقتصادی یا اجتماعی بهتری از به جریان انداختن کالا و پول و فرهنگ در سراسر جهان به راه بیندازد. برگزیت و انتخاب ترامپ دستاندازهای کوچکی در مسیری طولانی هستند.
هنگامی که از گون در مورد آسان یا دشوار بودن موقعیتش میپرسند، میگوید: «اگر تازهکار بودم، در سال اولی که مدیر عامل شدم، همین رفتاری را نداشتم که الان بعد از شانزده یا هفده سال دارم.» به سرعت مثالی پیدا میکند و میگوید: «وقتی نخست وزیر می را ملاقات کردم، حس کردم آن دفتر را خوب میشناسم چون قبل از او دیوید کمرون و گوردن براون را در آنجا دیده بودم. من با پنج نخستوزیر بریتانیا در همان دفتر ملاقات کردهام. وقتی بعد از بار سوم و چهارم به آنجا برمیگردید، دیگر دستپاچه نمیشوید.»
گون بیشتر خوشحال به نظر میرسد تا نگران از پاسخ دادن به سوالات پیدرپی. او ۶۵ ساعت در هفته کار می کند و با درنظر گرفتن ۱۲ ساعت که در هواپیمای شرکت سپری میکند، این رقم بالاتر هم میرود. میگوید واقعا نمیتواند خود را در دوران بازنشستگی در حال استراحت تصور کند. به خاطر همین پیشبینی میکند که ممکن است به همان اندازه فردیناند پییچ، که تا ۷۸ سالگی رئیس فولکسواگن ماند،در دفتر کارش بماند. میگوید: «نمیخواهم در را پشت سر ببندم و به ماهیگیری یا هر کار دیگری بپردازم.» وقتی از او خواسته شد در مورد سرگرمیاش بگوید، کتاب خواندن را انتخاب میکند؛ مخصوصا خواندن در مورد امپراتوری رم. میگوید: «شیفتهاش هستم.» و میگوید آن زمان با زندگی در قرن بیستو یکم شباهت زیادی داشته است و مثالهای آموزندهای برای یک مدیر تجاری امروزی دارد. البته تا آن حد نمیرود که خود را جولیوس سزار بداند، اما وقتی از آینده اتحاد رنو-نیسان صحبت میکند، از امپراتوری تجاری میگوید که میتواند با توسعه یافتن قدرتش را حفظ کند و شرکتهای بیشتری به آن اضافه شود تا از تمایل طبیعی جهان به سمت تحکیم و رشد حفاظت کند.میگوید: «به تاریخ نگاه کنید، به همه امپراتوریهای بزرگ دنیا. امپراتوری رم، یونان و عثمانی.» همه آنها وجه اشتراکی داشتند که برای او خیلی جالب است: «کشش اجتناب ناپذیر به سوی جهانیسازی نیرویی بود که به آنها قدرت میداد و آنها تا وقتی میتوانستند بر این توسن تاختند. معتقد است که او هم با اتحاد رنو-نیسان همان کار را خواهد کرد و میگوید: «تا زمانی که لازم باشد. تا زمانی که لازم باشد.»
کوتاه شده از «بلومبرگ»
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
جامجم» در گفت وگو با دکترسید محمد مرندی،مهمترین چالشهای پیشرو در دستیابی تهران و واشنگتن به توافق را بررسی کرد
سیدعبدالله صفیالدین، نماینده حزبالله در ایران: