به گزارش جام جم آنلاین به نقل از هفته نامه خط حزب الله، در تاریخ انقلاب اسلامی، دوازده تنفیذ صورت گرفته که چهار بار آن توسط امام خمینی(ره) و هشت بار دیگر آن توسط رهبر انقلاب انجامبوده است. سؤالی که ممکن است دربارهی تنفیذ مطرح شود این است که آیا تنفیذ، صرفاً یک مراسم رسمی و ظاهری است یا از یک فلسفه و ضرورت اندیشهای و مبنایی برخاسته است؟ دراینباره، گروهی معتقدند تنفیذ صرفاً به دلیل احترام به جایگاه ولیفقیه و تأکید قانون اساسی بر آن است که برگزار میشود. به عقیدهی اینان، همان رأیی که مردم به شخص منتخب دادهاند کفایت کرده و رئیسجمهور با همین رأی میتواند کار خود را آغاز کند. گروهی دیگر نیز معتقدند که تنفیذ مظهر «اسلامیت» نظام جمهوری اسلامی است و بنابراین به همین علت، تنفیذ مراسمی تشریفاتی نیست. از این منظر، برگزاری انتخابات، جلوهی «جمهوریت» نظام و تنفیذ ولیفقیه، مظهر «اسلامیت» آن است. بنابراین هردوی اینها در کنار هم باید باشند.
سؤالی که در این میان ممکن است پیش آید این است که آیا حکم تنفیذ، جزو «تکالیف» رهبری به حساب میآید یا جزو «حقوق» او؟ برخی معتقدند ولیفقیه تکلیف دارد بر آنکه رأی مردم به فرد منتخب را تنفیذ کند و برخی نیز معتقدند که این موضوع جزو حقوق او است و بنابراین میتوانند آن را انجام بدهند یا ندهند.
این دو نگاه، اگرچه ممکن است، وجوهی از حقیقت را در خود داشته باشند، اما دیدگاه کاملی نیست. اصلیترین دلیل آنهم اینکه ازنظر رهبر انقلاب، اساساً دو مقولهی جمهوریت و اسلامیت، در نظام مردمسالاری دینی جدای از هم نیستند: «مردمسالاریِ ما از دل اسلام جوشید. بارها عرض شده است که اینجور نیست که وقتی ما میگوییم مردمسالاری دینی، این به معنای یک ترکیب انضمامی بین مردمسالاری با یک مفهومی است و دین با یک مفهوم دیگری؛ این نیست. مردمسالاری ما از دین سرچشمه گرفته است، اسلام این راه را به ما نشان داده است.» 14/6/92
ازنظر رهبر انقلاب، اصل انتخابات و مشارکت مردم در آن، هم مظهر جمهوریت نظام و هم اسلامیت آن است. به عبارت دیگر، اساساً این جمهوریت، برخاسته از متن اسلامیت است. بنابراین انتخابات بدان دلیل برگزار نمیشود که صرفاً گفته شود نظام سیاسی کشور، جمهوری است، بلکه رهبر انقلاب به آن دلیل بر آن تأکید میکنند و حتی یک روز هم، زمان مقرر آن را به تأخیر نمیاندازند چونکه برخاسته از متن اندیشهی اسلامی است. «افرادی گمان نکنند که امام بزرگوار ما، انتخابات را از فرهنگ غربی گرفت و آن را قاطی کرد با تفکر اسلامی و شریعت اسلامی؛ نه، اگر انتخابات و مردمسالاری و تکیهی به آراء مردم، جزو دین نمیبود و از شریعت اسلامی استفاده نمیشد، امام هیچ تقیدی نداشت.» 14/3/93
تنفیذ نیز، هم جلوهی اسلامیت و هم جمهوریت مردمسالاری دینی است. توضیح آنکه در چنین نظامی، برای تعیین رئیسجمهور، مراحل مختلفی مانند ثبتنام نامزدها، تأیید نامزدها توسط شورای نگهبان، شروع تبلیغات انتخاباتی، برگزاری انتخابات، اعلام نتیجه توسط وزارت کشور، تأیید صحت نتایج انتخابات توسط شورای نگهبان و نهایتاً تنفیذ رهبر انقلاب طی میشود. بنابراین در نظام مردمسالاری دینی، آخرین حلقه از حلقههای فرآیندی که برای انتخاب رئیسجمهور طراحی شده است با حکم تنفیذ ولیفقیه به کمال خود میرسد.
مبتنی بر همین نگاه و در جواب به پرسش دوم نیز میتوان چنین گفت که تنفیذ، هم تکلیف ولیفقیه، و هم حق او است. تنفیذ حق ولیفقیه است و به همین دلیل، همیشه شروطی برای تداوم حکم تنفیذ، توسط امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب در متن آن گنجانده شده است.
از سویی دیگر، تنفیذ، تکلیف ولیفقیه است. در حقیقت با تنفیذ رئیسجمهور، ولیفقیه رأی مردم را «تثبیت» میکند و اجازهی تعرض به آن را به هیچ احدالناسی نمیدهد. کمااینکه در موسم برگزاری انتخابات نیز رهبر انقلاب صراحتاً اعلام کردند که در حین انتخابات، «فقط یک جا بنده دخالت میکنم و آن جایی است که کسانی بخواهند در مقابل رأی مردم و انتخاب مردم بِایستند و با مزاحمت در مقابل رأی مردم، رأی مردم را بشکنند.» 1/1/96 .
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد