دندان مصنوعی، راز جنایت را فاش کرد +عکس

به گزارش جام‌جم، اوایل بهمن سال گذشته مردی با پلیس کرج تماس گرفت و از کشف جسد مردی معتاد در مزرعه کلم در نزدیکی کارخانه موزائیک‌سازی حوالی آق‌تپه مهرشهر خبر داد.

ماموران همراه ابراهیم مرادی،کشیک قتل دادسرای جنایی کرج در محل حاضر شدند. آنها مشاهده کردند مرد جوان با ضربه‌های مرگبار چاقو از پای درآمده و ساعاتی از مرگ وی می‌گذرد. با هماهنگی قضایی جسد او به پزشکی قانونی منتقل شد.

همزمان با تشکیل پرونده قضایی در شعبه 22 دادسرای جنایی کرج و دستور بازپرس پرونده تحقیقات پلیس جنایی استان البرز برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد. ماموران در تحقیقات اولیه از کارکنان کارخانه متوجه شدند افراد معتاد اطراف کارخانه پرسه می‌زنند و مدام در مزرعه کلم در رفت و آمد هستند.

در این مرحله ماموران مزرعه را زیر نظر گرفتند تا این که متوجه دو مرد معتاد شدند که در حال نزدیک شدن به مزرعه هستند. ماموران به تحقیق از این دو نفر پرداختند که معلوم شد، آنها مقتول را می‌شناسند و او را روزی که قتل رخ داده، در حال مشاجره با مردی معتاد به نام یعقوب دیده‌اند. با کشف این سرنخ احتمال قتل از سوی یعقوب مطرح شد.

ماموران همچنین در جست‌وجوهایشان در اطراف مزرعه کلم، دندان مصنوعی پیدا کردند و احتمال دادند متعلق به عامل جنایت باشد.

تیم جنایی زمانی که برای یافتن صاحب این دندان از معتادانی که در محل جنایت پرسه می‌زدند، تحقیق کردند، دریافتند دندان مصنوعی متعلق به یعقوب است. همین سرنخ کافی بود ماموران اطمینان یابند او در این جنایت نقش داشته است.

در ادامه تحقیقات ماموران نشانی خانه او را در یکی از محله‌های کرج یافتند؛ اما زمانی که برای بازداشت او در آنجا حاضر شدند، معلوم شد یعقوب از خانه فرار کرده و خانواده‌اش نیز از او خبری ندارند.

جست‌وجوهای پلیس جنایی برای یافتن متهم به قتل فراری ادامه داشت تا این که ردپای او چند روز پیش در شهر بندرعباس به دست آمد.

ماموران با هماهنگی قضایی به بندر عباس اعزام شدند و با دستگیری متهم، به فرار او پایان دادند.

عامل جنایت برای ادامه تحقیقات به اداره قتل پلیس آگاهی استان البرز منتقل شد و در تحقیقات اولیه هر گونه جنایتی را انکار کرد، اما زمانی که در مواجهه حضوری با شاهدانی که او را روز جنایت دیده بودند، قرار گرفت سکوت خود را شکست و به قتل مرد معتاد اعتراف کرد.

متهم به قتل به افسر تحقیق گفت: من و مقتول هر دو معتاد و کارتن خواب بودیم. او مدتی پیش برای تهیه مواد 40 هزار تومان از من پول گرفت و حاضر نبود بدهی‌اش را بپردازد. همین باعث بروز درگیری و دعوا میان ما شد. چند بار درگیری ما با میانجیگیری دوستانم پایان یافت تا این که روز جنایت او را که برای مصرف موادمخدر به مزرعه کلم رفته بود، دیدم.

وی افزود: با دیدن وی در مزرعه با هم دعوا کردیم. از او خواستم بدهی 40 هزار تومانی‌اش را پس دهد که حاضر به این کار نشد. دعوایمان شد. او با برداشتن قطعه سنگی ضربه‌ای به سرم زد که زخمی شدم. بسختی از دست وی رها شدم. همان موقع با چاقویی که همراه داشتم ضربه‌هایی به او زدم. در جریان این درگیری دندان مصنوعی‌ام روی زمین افتاد و گم شد. من هم از ترس فرار کردم.

متهم به قتل ادامه داد: شب وقتی که برای یافتن دندان مصنوعی دوباره به حوالی مزرعه بازگشتم، از طریق چند مرد کارتن خواب شنیدم مردی در آنجا زخمی و فوت شده است. با شنیدن مشخصات مقتول متوجه شدم او همان مرد بدهکار است. ساعاتی اطراف را جست‌وجو کردم و زمانی که دندان مصنوعی‌ام را پیدا نکردم، از ترس لو رفتن ماجرا، محل را ترک کردم. مدتی در خیابان‌های شهر پرسه زدم. بعد هم به بندرعباس رفتم که در آنجا پلیس مرا بازداشت کرد.

متهم به قتل با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه 22 دادسرای جنایی کرج روانه زندان شد.