اپراتور آدرس را گرفت و دقایقی بعد امدادگران اورژانس به باغی در منطقه لواسان رسیدند. جسد پسر جوانی روی آب شناور بود. پیکر او با کمک دو پسر جوانی که داخل باغ بودند بیرون کشیده شد.
ساعتی از مرگ گذشته بود و تلاش امدادگران برای نجات جان او بی فایده ماند. امدادگران موضوع را به کلانتری منطقه اطلاع دادند و با حضور ماموران در محل، آنجا را ترک کردند.
بررسی ماموران نشان داد، پسر 24 ساله به نام سامان نیمه شب وارد استخر شده و به دلیل آشنا نبودن به فن شنا غرق شده است.
تیم کلانتری که به ماجرا مشکوک شده بودند، با بازپرس جنایی تماس گرفتند و موضوع را گزارش دادند. قاضی قتل هم دستور بررسی صحنه توسط تیم تشخیص هویت و کارآگاه و پزشک جنایی را صادر کرد.
سروان میری در اداره قتل در حال بررسی پروندهای بود که ماجرا به او اعلام شد و با گرفتن آدرس راهی باغ شد. جسد پسر جوان کنار استخر بود. پسری قد بلند با شلوار کتان مشکی و پیراهن چهارخانه.
مامور کلانتری در حال صحبت با دو پسر جوان بود که با دیدن سروان به سمت او آمد و پس از سلام و احوالپرسی در گزارش خود گفت: جسد متعلق به پسر صاحب باغ است. دیشب تولدش بود و همراه دوستانش اینجا جشن گرفته بودند. بعد از مهمانی دوستانش رفتند و فقط دو نفر از آنها به نامهای پدرام و حسین ماندند. مدعی بودند ماندهاند که امروز برای تمیز کردن اینجا به سامان کمک کنند. صبح که از خواب بیدار میشوند با جسد او در استخر روبهرو شده و موضوع را به اورژانس
اطلاع دادند.
سروان سپس به تحقیق از دوستان سامان پرداخت. پدرام درباره شب حادثه گفت: دیروز تولد سامان بود و او ما را به اینجا دعوت کرد تا جشن بگیرد. ساعت 12 شب مهمانان رفتند. من و حسین ماندیم. صبح وقتی بیدار شدم از سامان خبری نبود. به محوطه باغ آمدم و با جسد او روی آب روبهرو شدم. فکر کنم نیمه شب وارد استخر شده و غرق شده است.
حسین هم حرفهای پدرام را تائید کرد و گفت: با سرو صدای پدرام از خواب بیدار شدم و وقتی به محوطه باغ آمدم جسد سامان را دیدم. از دیدن این صحنه شوکه شدم.
کارآگاه در حال تحقیق از دو پسر جوان بود که پسر دیگری وارد باغ شد. او با دیدن جسد سامان شروع به بی تابی کرد. سروان به افسر کلانتری اشاره کرد و از او خواست پسر جوان را برای تحقیق نزد او بیاورند. پسر جوان خودش را از دوستان سامان معرفی کرد و به سروان میری گفت: من هم باید دیشب اینجا میماندم . باورم نمیشود که او در استخر غرق شده است. دیروز هر چه به او اصرار کردیم که داخل استخر بیاید قبول نکرد . میگفت از شنا بدش میآید . ساعت 10 شب که اینجا را ترک میکردیم از او خواستم تا بمانم، اما قبول نکرد. گفت، حسین و پدرام هستند. صبح با تماس پدرام متوجه ماجرا شده و خودم را به اینجا رساندم. باور مرگ او برایم سخت است. سامان بهترین دوست من بود.
سروان پس از بررسی صحنه، دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد . همچنین از ماموران کلانتری خواست پدرام و حسین را به اتهام قتل عمد بازداشت کنند.
پاسخ معمای مرگ در آتش
سروان با اشاره به دو دلیل زیر راز قتل را فاش کرد.
1- منبع آتشسوزی فقط در آشپزخانه بوده و مقدارش زیاد نبوده است و مادر و دختر میتوانستند خود را نجات دهند. در این حوادث اجساد به دلیل تلاش قربانیان برای نجات اغلب کنار هم و در نزدیکی راههای خروجی میافتد.
2- سرقت طلاهای مقتولان نشان میداد آتشسوزی با انگیزه سرقت بوده است.
در مسابقه شماره گذشته 2057 نفر شرکت کرده بودند که 459 نفر پاسخ صحیح داده و از میان پاسخهای صحیح حسین عبداللهزاده از تالش و میثم سماوات از میانه به قید قرعه برنده شدهاند.
شما خوانندگان گرامی با اشاره به 2 دلیل مشخص کنید کارآگاه چطور به قاتل سامان رسیده است. پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.
وحید شکری
ضمیمه تپش جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد