یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
معیریان 76 ساله که این روزها در آموزشگاه خود به پرورش نیروهای مستعد در زمینه چهرهپردازی مشغول است، کارنامهای درخشان و غبطهبرانگیز با بیش از 50 سال فعالیت در این هنر ـ حرفه دارد و نسلهای مختلف بازیگری ایران از جمشید مشایخی، عزتالله انتظامی و علی نصیریان تا مهدی هاشمی، فرامرز قریبیان و رضا کیانیان زیر دستان او چهره عوض کردهاند.
تولدم مصادف با اشغال ایران شد!
من متولد 21 شهریور 1320 هستم، یعنی درست در بحبوحه همان تاریخی که کشورهای شوروی و بریتانیا در زمان جنگ جهانی، شمال و جنوب ایران را اشغال کردند. این یعنی قدم من در این دنیا، شوم بوده است! (میخندد) از اینکه در 76 سالگی و در قالب آموزش، در خدمت عزیزان جوان هستم، خیلی خوشحالم. خدا را شکر میکنم در این مقطع سنی در خدمت صدها جوان علاقهمند به گریم در کشورم هستم.
عشق و علاقه؛ شرط اول
جوانانی که دوست دارند وارد کار گریم شوند در وهله اول باید عشق و علاقه به کار و توان ایستادن برای انجام وظیفه را داشته باشند. این افراد بویژه باید دارای اخلاق و رفتار حرفهای باشند.
چالش جذاب گریم برای بازیگران
کار گریم بسیار برای بازیگران مهم است، چون شخصیت نمایشی را روی چهره این عزیزان به نمایش در میآوریم. این پروسه باعث میشود عزیزان بازیگر به نقش نزدیک شوند و چون نزدیکی به نقش، کمک بزرگی به بازیگران میکند، واکنش آنها به آن بسیار مثبت است؛ البته به شرطی که این روند بهدرستی انجام شود. ضمن اینکه کاربرد مواد روی صورت عزیزان بازیگر آنها را اذیت میکند، اما اگر این مساله باعث نزدیکی بازیگران به نقش شود، برای آنها رضایتبخش است. ولی اگر عکس قضیه باشد و چهرهپرداز به حرفه خودش واقف نباشد، بازیگران معذب میشوند و دلشان نمیخواهد اذیت شوند.
درباره همزمانی تولد و روز سینما
این نهایت شانس من است که روز تولدم با روز سینما همزمان شده، وگرنه در تعیین و همزمانی این دو مناسبت نقشی نداشتم.
کلی خاطره خوب
این همه سال فعالیت و کار با بازیگران مختلف، پر از خاطرات خوب است و این عزیزان وقتی خودشان را در قالب شخصیت نمایشی میدیدند، واکنششان بسیار مثبت بود و حتی به آنجا میرسید که چهره منحوس مرا میبوسیدند! (میخندد) باتوجه به سن و سال من، خاطره خوب و بامزه اینقدر زیاد است که از حوصله این مصاحبه خارج است. اما بهعنوان نمونه یکی از این خاطرات مربوط به آقای مهدی هاشمی سر فیلم «مرگ یزدگرد» است که کلی سربه سر او میگذاشتم و شوخی میکردم تا جایی که میگفت خدا کند زودتر این کار تمام شود که اینقدر مرا اذیت نکنی. آقای هاشمی باید ساعت 4 صبح از خواب پا میشد و مسیری را همراه دیگر عوامل از کاشان ـ محل اقامت- تا آران و بیدگل ـ محل فیلمبرداری ـ طی میکرد؛ بنابراین خوابآلود و خسته بود. من هم در مسیر دمبهدم ایشان را از خواب بیدار میکردم و میگفتم مهدی جان! طلوع خورشید را نگاه کن، افرادی که رختخوابهایشان را از روی پشتبام جمع میکنند، ببین! دفعه اول و دوم چشمهای خوابآلودش را باز میکرد و میگفت بله، اما دفعه سوم گفت مرده شور آن طلوع را ببرد! مرده شور آن پشتبامها را ببرد! خسته شدم، دیگر بیدارم نکن. (میخندد)
چرا گریمورها اینقدر خوشتیپند؟
غیر از من، همه گریمورها خوش تیپ هستند! (میخندد) وقتی مجسمه ساز به ساخت مجسمه اقدام میکند یا نقاش سعی میکند تصویر زیبا بکشد، مسائل و مشکلات صورت را پیدا میکند و چون سعی در رفع این مشکلات دارد، خود به خود در آرایش او هم تاثیر میگذارد. به عبارتی این موضوع از درون به بیرون او اثرگذار است و تا حدودی تحت تاثیر شغل، تغییر چهره هم پیدا میکند و بخصوص از چهره زیبای بازیگران بهره میبرد و تاثیر میپذیرد.
آرزوی سینمایی
آرزو دارم سینمای این مملکت مسیر ترقی و تعالی را طی کند و جشنوارهها واقعا مشوق هنرمندان باشند، نه اینکه خدای ناکرده جایگاهی برای زد و بند، پارتیبازی و حسادتها باشد که متاسفانه الان چه در تئاتر و چه در سینما خیلی شدید و دردناک است. آرزو میکنم روزی این مساله بد از بین هنرمندان سینما، تئاتر و تلویزیون برداشته شود.
برای خودم هم آرزو دارم سعادت فرزندانم و دیگر فرزندان کشورم را ببینم.
دلیل علاقه به چهرهپردازی
مرحوم مادرم عاشق خط بود و اصرار داشت ما در نوشتن مطالب خوش خط باشیم. همین مساله مرا بتدریج به خط، نقاشی و مجسمهسازی کشاند. بعد از آن همزمان با تعطیلی مدرسه در تابستان به مشاغلی مثل آرایش هم رو آوردم و چون نقاشی، مجسمهسازی و آرایش پایههای هنر گریم هستند، به شغل گریموری علاقه پیدا کردم و در تلویزیون استخدام شدم و فعالیتم را در هنر گریم شروع کردم.
فرزندان، ادامهدهنده راه پدر
با اینکه من زیاد مشوق فرزندانم نبودم، خوشبختانه آنها هم وارد این حرفه شدهاند و آن را ادامه میدهند. چون پدر آنها هستم، خیلی نمیتوانم در این زمینه تعریف کنم. پسر بزرگم بابک معیریان گریمور خیلی خوبی است و در سینمای ایران و کشورهای منطقه فعالیت میکند. چهرهپردازی «شب دهم» از کارهای او و همسرش است. پسر کوچکم بهنام هم کار مجسمهسازی میکند و برای موزه عبرت مجسمههای بسیاری ساخته است.
ضمن اینکه دستی هم در کار موسیقی دارد و از نوازندههای بسیار خوب عود است. دخترم، بیتا هم فوقلیسانس بازیگری دارد و در خدمت تئاتر کشور است و بیش از حد به این حرفه علاقه دارد. بیشتر از اینکه من روی فرزندانم تاثیر بگذارم، خودم تحتتاثیر آنها هستم.
علی رستگار
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد