8 مرداد 85، وقوع یک فقره درگیری مرگبار در منطقه خزانه تهران به پلیس اطلاع داده شد. پسری 25 ساله بر اثر اصابت چاقو دچار خونریزی شده و پس از انتقال به بیمارستان فوت کرده بود. در همان تحقیقات ابتدایی، رد پای مردی میانسال به نام رحیم در ماجرا به دست آمد و او دستگیر شد.
رحیم منکر قتل شد و گفت: «روز حادثه در حال اسبابکشی بودم که مقتول و دوستش سعید، با یک دستگاه موتور به من حملهور شدند و با چاقو زخمیام کردند. از شدت ضرب و شتم از حال رفتم اما وقتی به خودم آمدم، جسد مقتول را روی زمین دیدم.»
با ثبت این اظهارات، سعید مورد تحقیق قرار گرفت. او رحیم را عامل قتل معرفی کرد و علت آن را بدهکاری دو میلیون تومانی رحیم به مقتول دانست.
تعدادی از شاهدان درگیری نیز رحیم را قاتل معرفی کردند تا به این ترتیب، مرد میانسال به جرم قتل عمد به زندان بیفتد و پروندهاش برای رسیدگی در اختیار دادگاه کیفری استان تهران قرار گیرد. رحیم با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد اما دیوان عالی کشور حکم را رد کرد و برای رسیدگی دوباره به دادگاه فرستاد. این روند دو بار دیگر تکرار شد اما هر بار دیوان عالی به حکم قصاص ایراد گرفت و پرونده را به دادگاه برگرداند. این روند باعث شد تا رسیدگی به حادثه 11 سال زمان ببرد. سرانجام، چندی پیش پرونده برای تعیین تکلیف نهایی به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه دادگاه، اولیای دم بار دیگر درخواست قصاص کردند.
سپس متهم گفت: «من هیچ قتلی مرتکب نشدهام. سعید، مدتی قبل از حادثه به خواستگاری دخترم آمده بود اما با جواب رد مواجه شد. او به ازدواج با دخترم اصرار داشت و همین موضوع باعث شد مجبور به اسبابکشی شویم. روز حادثه سعید و مقتول آمدند و تا مرا دیدند به سمتم حملهور شدند. ماجرای قرض و اظهارات شاهدان هم دروغ است.»
در پایان دادگاه، متهم با گذاشتن دست روی قرآن بر بیگناهی خود سوگند خورد. قضات نیز برای صدور رای وارد شور شدند.
ضمیمه تپش جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد