به گزارش جام جم آنلاین از اتاق خبر 24، مذاکرات هسته ای ایران میان 1+5 که به مذاکره ایران و آمریکا خلاصه شد، با علم به بی اعتمادی به ایالات متحده انجام شد و اکنون نتیجه این بی اعتمادی را می توان در ابعاد گوناگون دید.
مذاکرات و توافق هسته ای بنا داشت تا تحریم های اقتصادی را برچیند و به واسطه آن رونق اقتصادی را به همراه داشته باشد.
نخستین بی اعتمادی که همزمان بود با اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، به قرارداد الجزایز باز می گردد که چند روز پیش سالگرد آن بود.
بیانیه الجزایر بر سر حل موضوع گروگان های آمریکا در جریان تسخیر لانه جاسوسی این کشور به امضا رسید.
تعهدات طرفین در بیانیه الجزایر 6 بند دارد.
1- تعهد حتیالمقدور ایالات متحده به بازگرداندن وضعیت داراییهای ایران به دوره قبل از 14 نوامبر 79 (23 آبان 58) که تاریخ صدور دستور انسداد سرمایههای ایران از طرف رئیس جمهور وقت آمریکا بود.
2 - لغو همه تحریمهای تجاری علیه ایران
3- بازگرداندن داراییهای ایران در آمریکا
4- بازگرداندن داراییهای شاه ایران
5- تعهد به عدم مداخله در امور داخلی ایران و پس گرفتن همه دعاوی مطروحه آمریکا در دادگاههای بینالمللی علیه ایران
6- در مقابل، ایران نیز متعهد شد که بعد از امضای بیانیه، تمامی گروگانها را آزاد کند.
اما تصور می کنید پس از آزادی گروگان های آمریکایی، ایالات متحده تعهدات خود را اجرا کرد؟
اگر آمریکا بر اساس بیانیه الجزایر عمل می کرد، آیا اکنون شرایط اینگونه بود؟
بیانیه الجزایر تجربه بزرگ و عبرت آمیزی بود تا دیگر، جمهوری اسلامی ایران به آمریکا اعتماد نکند هر چند در همان زمان هم اعتمادی به این رژیم وجود نداشت.
عزتالله سحابی از فعالان ملی ـ مذهبی که در سال 1390 درگذشت درباره بیانیه الجزایر گفته بود؛ زمانی که بیانیه صادر و امضا شد، آنقدر برای طرف آمریکایی شوکآور و امیدوار کننده بود که از واژه «Jump» استفاده کرده بودند. یعنی طرف از فرط خوشحالی از جای خود پریده بود!
آمریکا در این بیانیه به خواسته خود که آزادی گروگان ها بود رسید، اما تعهدات خود را کامل اجرا نکرد، بخشی از اموال ایران را بازگرداند و برخی تحریم های اقتصادی نیز بر روی کاغذ و اسمی تعلیق شد، اما سپس با بهانه های تازه دوباره بازگشت.
منظور از اشاره به بیانیه الجزایر این است که سابقه غیر قابل اعتماد بودن آمریکا تازگی ندارد و نیازی نبوده و نیست که برای آن، بار دیگر تجربه مذاکره، توافق و اثبات غیر قابل اعتماد بودن آمریکا طی شود.
اکنون اما برخی این موضوع را مطرح می کنند که «تجربه برجام نشان داد که آمریکا قابل اعتماد نیست.»
آیا می توان سطح برجام را تا این حد پایین آورد و در سطح غیر قابل اعتماد بودن آمریکا تنزل داد؟!
بر اساس توافق هسته ای، تحریم های اقتصادی ایران باید برچیده شود، نه این که تجربه ای برای اثبات غیر قابل اعتماد بودن آمریکا دانسته شود.
آمریکا از ابتدا هم غیر قابل اعتماد بود، این موضوع تازگی ندارد، تنها اشکال کار در این است که برخی از مسئولین و اعضای تیم هسته ای که اکنون از ماهیت این تیم هم چیزی باقی نمانده است، به آمریکا اعتماد کردند.
اگر اعتمادی به آمریکا وجود نداشت، هیچگاه توافقی به بزرگی توافق هسته ای ایران و 1+5 امضا نمی شد.
و اکنون اگر برخی که تا پیش از این به آمریکا اعتماد داشتند و اکنون به این نتیجه رسیده اند که توافق هسته ای ثابت کرد نمی توان به آمریکا اعتماد داشت، پس چرا اکنون صداهایی از همان طیف موافق مذاکره و توافق هسته ای شنیده می شود که بر سر موضوعاتی همچون موشکی و منطقه ای با اروپا و آمریکا مذاکره انجام شود؟!
چنین رفتاری را می توان مشکوک دانست چرا که از یک سو اصرار بر مذاکره هسته ای با این نتیجه به دست می آید، همان هایی که اصرار بر توافق داشتند، پس از آن به بی اعتمادی آمریکا اشاره می کنند و آنگاه به بهانه تهدیدات تازه ای که از سوی آمریکا علیه ایران می شود، پیشنهاد مذاکره بر سر مسائل موشکی و منطقه ای را طرح می کنند و حتی برای این که وجهه پسندیده ای هم به سناریوی خود بدهند از واژگانی همچون تهدیدات جدی است باید چاره ای اندیشید و تنها راه مذاکره است، بهره می برند تا تأثیر گذار باشد.
این غیر قابل قبول است که مذاکره انجام دادیم، به توافق رسیدیم تنها برای این که قابل اعتماد نبودن آمریکا ثابت شود! درباره موضوع مشکوک بودن به افراد در اینگونه مباحث شاید مطلبی به رشته تحریر در آمد.
محمد صفری
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد