سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
کشور ما در محل تلاقی گسلها قرار دارد. نتیجه چنین وضعی این است که همواره احتمال بروز زلزله در ایران بالاست. شواهد تاریخی هم چنین امری را نشان میدهد. چه بسیار آبادیها و شهرهایی که روزگاری در کشور ما در اوج بودند و با وقوع زلزلهای دهشتناک با خاک یکسان شدند. با این حال گاهی که فاصله زمانی بین وقوع زلزلهها اندکی طولانی میشود، فراموش میکنیم در چه سرزمین لرزهخیزی زندگی میکنیم. وقوع زلزلههای بزرگ برای فلات ایران، موضوعی کاملا عادی است. از همین روست که وقوع زمینلرزههای اخیر برای متخصصان موضوع عجیبی نیست.
پژوهشگران زلزلهشناس با بررسی محل زلزلههای اخیر میفهمند کدام گسلها فعال شدهاند؛ اما شکی نیست پیشبینی زمان و مکان زمینلرزه بعدی از منظر علمی امکانپذیر نیست. با وجود فهرست پرشمار اماکن و ابنیه تاریخی در شهرهای گوناگون کشور ما، هیچ کدام مقاومسازی نشدهاند. کافی است زمینلرزهای نسبتا مهیب یا حتی متوسط رخ دهد تا به طور کامل با خاک یکسان شوند. ما طعم تلخ این رویداد را پیشتر در زمینلرزه بم چشیده و دیدهایم چطور برج و باروی آن ارگ زیبا آوار شد.
طبیعی است صدها و بلکه هزاران سال پیش هنگام ساخت این ابنیه تاریخی به این موضوع که ایران روی خط زلزله قرار گرفته توجه نشده و متناسب با دانش معماری روز، مقاومسازی بناها صورت گرفته باشد. اما حالا نوبت ما و سازمان میراث فرهنگی به عنوان وارثان آن ابنیه عظیم است تا اماکن تاریخی را ـ که ردپای هویت ما را در بلندای زمان نشان میدهد ـ در مقابل زلزله مقاوم کنیم. این کاری است که میبینیم امروزه در کشورهای زلزلهخیز دنیا انجام شده است. برای مثال در ایتالیا مقاومسازی ابنیه تاریخی مدتها پیش انجام شده و ترکیه نیز کار مقاومسازی بناهای تاریخی در مقابل زلزله را چند سالی است آغاز کرده است. توجه داشته باشیم هر دو کشور بخش زیادی از تولید ناخالص ملی خود را از مسیر گردشگری تأمین میکنند و طبیعی است برای ابنیه تاریخی خود ارزشی والا قائل باشند. تایوان و تایلند نیز در این مسیر قدم نهادهاند. اما متاسفانه کماکان شاهدیم با وجود تأکید مسئولان بر توسعه گردشگری و حفظ میراث فرهنگی، در شرایطی که کشور ما از لرزهخیزترین کشورهای جهان است، بیتوجهی نسبت به مقاوم سازی بناها بیداد میکند. در صورت ادامه وضع موجود ما قطعا از این حیث آسیب جدی خواهیم دید و دور نیست زمانی که باید با حسرت عکسهای گذشته بسیاری از بناهای تاریخی با خاک یکسانشده را تماشا کنیم یا پس از ویرانی بودجه عظیمی را به بازسازی آنها اختصاص دهیم که قطعا جذابیت گذشته خود را پس از بازسازی باز نخواهد یافت.
در سالهای گذشته به برخی بناهای تاریخی رسیدگیهایی در حد مرمت شده، اما این مرمت است و نه مقاومسازی در برابر زمینلرزه. برای حصول این امر باید متخصصان در میراث فرهنگی به کار گمارده شوند.
این که بعد از وقوع هر زمینلرزه گزارش کنیم ارگ بم نابود شد، بناهای تاریخی کرمانشاه آسیب دید و اخیرا در زلزله کرمان، بناهای تاریخی خسارت دید دردی از ما دوا میکند؟ آیا واقعا رسم برخورد با مسائلی که بخوبی چاره آنها را میدانیم و تبعات جبرانناپذیرش را میشناسیم و مهمتر از همه تعدادی دانشگاهی (با بحثها و کمبودهایی که بهتر است وارد نشویم)، یافتههای خود را به صورت رایگان اطلاع میدهند، این است؟ این سالهای طلایی چرا از دست رفت؟ ما که گفته بودیم چه خواهد شد! راه حل هم تقدیم کرده بودیم! چرا گوش شنوایی نیست؟
دکتر فریبرز ناطقی الهی
استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و متخصص حوزه مقاومسازی و مدیریت بحران
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد