به گزارش جامجم، 6 تیر 92 مرگ مشکوک وحید 27 ساله در یکی از بیمارستانهای تهران به پلیس اطلاع داده شد. در همان تحقیقات ابتدایی ردپای دو برادر به نامهای امیر و سامان در حادثه به دست آمد و ماموران آنها را دستگیر کردند.
امیر در بازجوییها گفت: «وحید از دوستان و همسایههای قدیمی من و برادرم بود. او چند روز قبل موتورسیکلت ما را قرض گرفت اما حاضر به پس دادن آن نبود تا این که تصادف شدیدی با آن کرد و از ناحیه سر مجروح شد. او را به بیمارستان منتقل کردند اما چون هزینههای درمانش را نداشت، از آنجا فرار کرد و به خانه ما آمد. چند دقیقه نگذشته بود که سر قضیه موتور با هم درگیر شدیم و من او را هل دادم. سرش به دیوار خورد و روی زمین افتاد. برادرم سامان هم با لگد ضربههایی به او زد. وحید به خاطر تصادف، ضربه مغزی شده بود برای همین با همان یک ضربه من، روی زمین افتاد، بیهوش شد و از سرش خون آمد. من و برادرم از ترس، خانه را ترک کردیم اما چند ساعت بعد مادرم زنگ زد و گفت وحید را به بیمارستان بردند اما آنجا فوت کرده است.»
سامان نیز اظهارات برادرش را تائید کرد و هر دو به زندان افتادند. چندی بعد کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. پیش از جلسه محاکمه، سامان به دلیل بیماری در زندان فوت کرد و امیر به تنهایی در جلسه حاضر شد.
در ابتدا مادر مقتول گفت: «من به خاطر نوه خردسالم از قصاص متهم میگذرم و درخواست دیه دارم.» سپس امیر گفت: «وقتی به زندان افتادم، پدرم سکته کرد و جان باخت. برادرم هم در زندان فوت کرد. روز حادثه، قصد کشتن امیر را نداشتم و ضربهای که زدم مرگبار نبود. از اولیای دم تقاضای بخشش دارم.» در پایان دادگاه قضات وارد شور شدند و متهم را به پرداخت دیه و هفت سال حبس محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور تائید شد.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد