جام‌جم ساخت سریال‌های تلویزیونی براساس قصه‌های قرآن را بررسی می‌کند

سهم آثار نمایشی از گنجینه قصص قرآنی

تماشای قصه‌های قرآن که با خواندن هر کلامشان تصاویر زنده‌ای مقابل چشمانت نقش می‌بندد در قاب کوچک، اتفاق مبارک و جذابی است؛ زیرا آنچه می‌بینیم جان گرفتن بخشی از باورهای ماست. در دیگر کشورها کارگردانان بسیاری، قصه‌های کتاب‌های مقدس را دستمایه ساخت فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی قرار داده‌اند؛ آثاری که گاه خوانش متفاوتی از شخصیت‌ها و قصه‌های تاریخی ـ مذهبی، نسبت به قرآن و باورهای ما دارند.
کد خبر: ۱۱۱۹۶۵۲
سهم آثار نمایشی از گنجینه قصص قرآنی

در تلویزیون ایران نیز آثاری با اقتباس کامل از قصههای قرآن یا برگرفته از آنها ساخته شده که اغلب با اقبال عمومی مواجه شدهاند. آنچه در این گزارش به آن میپردازیم بررسی آثار گذشته نیست، بلکه پاسخ به این پرسش است که با توجه به پتانسیل خوب قصص قرآن و موفقیت تجربههایی چون مردان آنجلس، مریم مقدس و... در جذب مخاطب؛ چرا این قصهها که ریشه در باورهای مردم دارند و اتفاقا از لحاظ دراماتیک واجد شرایط برای تبدیل شدن به آثار نمایشی هستند؛ این روزها کمتر دستمایه فیلمنامههای تلویزیونی قرار میگیرند؟ پرسش مطروح را با سه نفر از کسانی که در زمینه آثار نمایشی با مضامین مذهبی تجربههایی داشتهاند، در میان گذاشته و به بررسی وجوه مختلف این موضوع پرداختهایم.

چرا کمتر تولید میشوند؟

حسین ترابنژاد، نویسنده سریالهایی مانند «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» و «پردهنشین» است؛ سریالهایی که در متن به نوعی وامدار آموزههای قرآنی هستند. او در مورد اینکه چرا با توجه به ظرفیت موجود در قصههای قرآن، این روزها کمتر چنین آثاری ساخته میشود؛ به جامجم میگوید: در وهله اول به نظرم بیشتر به مشکلات مالی چند سال اخیر تلویزیون برمیگردد. بعد از آن به توانایی کارگردانهای ما در زمینه سریالها و فیلمهای تاریخی مرتبط است. چون تعداد معدودی کارگردان داریم که از پس تولید چنین سریالهایی برآیند.

محسن علیاکبری نیز تهیهکننده بسیاری از آثاری است که بر اساس قصههای قرآن یا به طور کلی با مضامین مذهبی و تاریخی ساخته شدهاند؛ آثاری نظیر «مردان آنجلس»، «مریم مقدس» و «فرستاده» که امروز به عنوان سریالهای پر مخاطب و موفق از آنان یاد میشود. او در مورد دلایل این کمکاریها میگوید: تعداد هنرمندانی که بتوانند به ساخت آثار تاریخی و مذهبی بپردازند کم است و از طرفی هم تعدادی از این دوستان مثل آقای حسن فتحی و داوود میرباقری درگیر ساخت آثاری برای شبکه نمایش خانگی شدهاند. امیدواریم این عزیزان نیز برگردند و بتوانیم کارهای خوبی از آنان در سیما ببینیم. در واقع کسانی که تجربه لازم در ساخت آثار موفق قرآنی را دارند بیش از چهار یا پنج نفر نیستند. تهیهکننده سریال «ایوب پیامبر» اضافه میکند: البته طبق شنیدههایم آقای میرباقری به دنبال آن هستند که سریال «سلمان فارسی» را شروع کنند و آقای شورجه نیز در شرف ساخت سریال «حضرت موسی» هستند.

علیاکبری همچنین پیرامون ویژگیهای آثار این چنینی میگوید: این ژانر تنها ژانری است که در تاریخ باقی میماند. اگر 50 سال دیگر هم به آرشیو رسانه ملی مراجعه کنید کارهایی مثل مریم مقدس، مردان آنجلس، امام علی(ع) و مختارنامه ماندگارند و همچنان مخاطب دارند. همانگونه که قرآن قصههای به روزی دارد و هر بار به آن مراجعه میکنیم به برداشت تازهای از قصهها میرسیم؛ آثار تصویری برگرفته از این قصص نیز همین گونه است. فیلمهای خوب مذهبی مانند «روز واقعه» را اگر صدبار نگاه کنیم باز نکته تازهای از آن دریافت میشود. اگر جوانان ما به این ژانر ترغیب شوند و آثار بیشتری تولید شود، مخاطبان ما نه در سطح کشور، بلکه در سطح جهان افزایش پیدا خواهند کرد.

جواد شمقدری از دیگر کارگردانان و نویسندگانی است که در این خصوص تجاربی دارد و بر این باور است که اگر در این زمینه تلویزیون را با سینما مقایسه کنیم، تا امروز تعداد کارهای خوبی که با محوریت قصص قرآن ساخته شدهاند در تلویزیون بیشتر و از این حیث سیما چندین گام جلوتر است. کارگردان «توفان شن» در اینباره به ما توضیح میدهد: آثار درخور توجه مذهبی، تاریخی ـ مذهبی یا مشخصا با محوریت قصص قرآن تا امروز در سینما ساخته شده، اما موضوع این است که با توجه به نمونههای موفقی مانند «یوسف پیامبر» چرا این تجربهها کمتر تکرار میشود؟ به نظر من یکی از دلایل آن بحث سرمایهگذاری و اهمیت دادن به این سوژهها از سمت تلویزیون است. در واقع اگر تلویزیون نگاه ویژهتری به ساخت چنین آثاری داشته باشد، قطعا تعداد آثار موفق در این ژانر هم بیشتر خواهد شد.

دشواریهای تولید آثار قرآنی

در میان آنچه به عنوان دلایل کمکاری فیلمنامهنویسان و تولیدکنندگان در نگارش و ساخت چنین سریالهایی مطرح میشود، میتوان به دشواریهای گام گذاشتن در این راه نیز اشاره کرد. ترابنژاد در این باره میگوید: خودم علاقه زیادی به کار در این حوزه دارم، اما مسائلی وجود دارد که دست و دل آدم را برای رفتن به سمت این موضوعات میلرزاند. اول از همه، آنچنان که اشاره کردم مساله بودجه مطرح است. اصولا کار در این زمینه تحقیقات وسیع و مطالعات فراوان میخواهد و آنچه ما طی این سالها با آن مواجه بودهایم، این است که تلویزیون نمیتواند بودجه چندانی را برای مرحله تحقیق در نظر بگیرد. به همین دلیل ترجیح نویسنده بر آن است که با بودجهای مشخص سراغ کاری برود که به روز بوده و تحقیقات کمتری نیاز داشته باشد. حال آنکه همه میدانیم پایه یک اثر ماندگار، تحقیقات است و در مورد داستانهای اینچنینی این قضیه به طریق اولی موضوعیت پیدا میکند. نکته دوم، دردسرهای این نوع از کارهاست. در کارهایی که مبنای دینی دارند و راوی تاریخ یا داستانهای قرآنی هستند به محض آنکه فیلمنامه به سرانجامی برسد و آدمها چیزی در دست داشته باشند تا بتوانند روی آن نظر بدهند، مشکلات فیلمنامهنویس دوچندان میشود.

محسن علیاکبری هم بر این باور است که نگارش چنین آثاری سخت است و هر هنرمندی حاضر نیست در این عرصه وارد شود. او بیان میکند: ورود به این عرصه نیازمند دانش دینی و تاریخی است، چون معمولا درباره این آثار در مجامع مختلف بحث میشود و سازندگان آن باید بتوانند از آثار خود دفاع کنند. تولیدکنندگان این آثار باید پیش از نگارش به تاریخ، قرآن و مسائل دینی اشراف پیدا کنند و شاید لازم باشد بخشی از عمر خود را صرف شناخت این مباحث کنند. مرحوم سلحشور حدود هفت سال برای تحقیق درباره زندگی حضرت موسی(ع) وقت صرف کردند، اما امروز به برخی جوانان که میگویی شش ماه برای تحقیق در مورد سوژه یک فیلمنامه وقت بگذارد، نمیپذیرند و برای طی پلههای ترقی در این حرفه عجله دارند.

علیاکبری ادامه میدهد: به نظرم این انگیزه باید از طریق مدیران سازمان به جوانان منتقل شود و ما شاهد شکوفایی هر چه بیشتر این ژانر در رسانه ملی باشیم.

شمقدری هم در اینباره اظهار میکند: یک سریال اجتماعی گاهی بدون فیلمنامه کامل، تصویب و تولید میشود. اما بر سر آثاری که مضامین مذهبی دارند یا براساس زندگی پیامبران و قصههای قرآن هستند، بحث وجود دارد. چون سوژه حساس است و باید کسی آن را بنویسد که ضمن تعهد و اشراف به این موضوع، روایت صحیحی از ماجرایی داشته باشد که بیشتر مردم با آن آشنا هستند و کارشناسان مذهبی نیز بر سر جزئیات آن حرف دارند. پس فیلمنامهنویس باید دانش کافی داشته باشد و متعهدانه کار را دنبال کند و زمان زیادی به مطالعه، جستوجو، مصاحبه با صاحبنظران، نگارش، بازنویسی و تصویب اختصاص بدهد.

کدام قصه از قرآن؟

ترابنژاد در مورد دغدغه شخصی خود برای ساخت آثاری بر مبنای قصههای قرآن میگوید: پاسخ سریع به این پرسش چندان راحت نیست، چون من به داستانهای قرآن آنقدر تسلط ندارم. ولی اگر بشود، دوست دارم فیلمنامهای بر اساس داستان اصحاب کهف که بهروز شده باشد و در زمان حال بگذرد، بنویسم.

علیاکبری هم در این خصوص میگوید: من از ابتدا با ژانر دفاع مقدس وارد سینما شدم و در ادامه با تهیه آثار دینی و قرآنی کار خودم را ادامه دادم. بیشتر سعی کردم آثارم در همین زمینهها باشد و همیشه برای آثار قرآنی چندین برابر انرژی دارم. اصلا انگیزهام از زنده ماندن، ساخت چنین آثاری است. بخصوص درباره زندگی پیامبران اولوالعزم که بر گردن بشر حق بزرگی دارند و ما باید زندگی حقیقیشان را برای جامعه جهانی به صورت شفاف به نمایش بگذاریم.

شمقدری نیز در اینباره تصریح میکند: با توجه به تعهدی که به حرفهام دارم و همچنین علاقهمندیها و اعتقاداتم، مسلما مایلم بیشتر در این زمینه کار کنم. دوست دارم خودم یا کسانی که در ساخت چنین آثاری موفق بودهاند یا به طور کلی به این سوژهها احاطه دارند به سراغ داستان زندگی حضرت مسیح(ع) و حضرت ابراهیم(ع) بروند. پیش از این، کاری درباره زندگی این پیامبران بزرگوار ساخته شده بود که به نظرم نتوانست حق مطلب را ادا کند. همچنین خودم به داستان زندگی حضرت نوح(ع) علاقهمندم و به نظرم میتوان اثر درخور توجهی از زندگی ایشان ساخت. خدا را شکر، امروز افرادی هستند که به جلوههای ویژه رایانهای تسلط دارند.

مروری کوتاه بر آثار موفق

شاید یکی از نخستین مجموعههای تلویزیونی که پس از انقلاب براساس قصهای از قرآن ساخته شد «ایوب پیامبر» با بازی و کارگردانی فرجا... سلحشور باشد. پس از آن ساخت این دست سریالها بیش از پیش رونق گرفت و دوباره این خود سلحشور بود که با ساخت «مردان آنجلس» به سراغ فیلمنامهای اقتباس شده از قرآن رفت. سریالی که در آن سالها چنان جایی میان مخاطبان سیما باز کرد که تا مدتها بازیگرانش را با نام شخصیتهایشان در این سریال خطاب میکردند؛ مثلا مهتاب کرامتی که چهرهاش با این مجموعه به مخاطبان معرفی شد تا مدتها به نام هلن شناخته میشد و جعفر دهقان، ماکسی میلیانوس. پس از آن قصه دیگری از قرآن که در قاب کوچک رنگ تصویر به خود گرفت، روایتی از زندگی حضرت مریم با نام «مریم مقدس»، ساخته شهریار بحرانی و به قلم محمدسعید بهمنپور بود که تصاویر آن هم هنوز در خاطر علاقهمندان این گونه آثار نقش بسته است. این مجموعه نیز چون مردان آنجلس، چهرهای تازه به نام شبنم قلیخانی را به عرصه بازیگری معرفی کرد. گویی که این رسم ساخت چنین آثاری باشد، زیرا سالها بعد در مجموعه «یوسف پیامبر» هم مصطفی زمانی با ایفای نقش یوسف(ع) نخستین تجربه خود را در قاب تصویر رقم زد. این سریال هم که دو نسخه فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی تولید و پخش شد آخرین ساخته فرجا... سلحشور بود؛ سریالی که به یکی از پر فراز و فرودترین قصههای قرآن در قالب تصاویر جان بخشید و توانست بینندگان زیادی را هر هفته با خود همراه سازد.

نوشین مجلسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
سهم پزشکان سهمیه‌ای

ضرورت اصلاح سهمیه‌های کنکور در گفت‌وگوی «جام‌جم»‌با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت

سهم پزشکان سهمیه‌ای

نیازمندی ها