به گزارش جام جم آنلاین، قطار جشنواره شعر فجر در حالی با تاخیری 20 ساله نسبت به همتایان سینمایی، موسیقایی و نمایشی خود به راه افتاد که انتظار می رفت با سرعت و کیفیت بالا بتواند این تاخر را جبران کند و تبدیل به رویدادی جریان ساز در حوزه ادبیات کشور شود، اما متاسفانه این قطار ایستگاه به ایستگاه که جلوتر رفت بر نارضایتی مسافران خود افزود و ما در این گزارش دلایل کم توفیق بودن این جشنواره را مورد بررسی قرار دادیم.
شعر فجر گرفتار دور تسلسل و تکرار
دکتر اسماعیل آذر از چهره های آکادمیک و از استادان شناخته شده زبان و ادبیات فارسی که نام و چهره او با برنامه پرمخاطب مشاعره گره خورده است، تحلیل جالبی درباره جشنواره شعر فجر دارد، او به خبرنگار ما گفت: نخست باید بگویم دبیران اجرایی این رویداد فوق العاده زحمت می کشند و بار سنگینی را بر دوش دارند، اما همیشه این سوال مطرح بوده که چرا از پی برگزاری این رویداد، جریانی در نمی گیرد و چرا یک نهضت هنری در یکی از این رشته ها اتفاق نمی افتد، این نه تنها در حوزه شعر قابل سوال است بلکه در تمام جشنواره ها قابل سوال و گفت و گو است اما چون پیرامون شعر فجر صحبت می کنیم باید بگویم کار و زحمت هایی که دوستان ما در این جنشواره می کشند به یک دور تسلسل و تکرار تبدیل شده است، گویی هر سال آمار می دهند چند صد یا چند هزار شعر داشته ایم، داوری شد و تعدادی هم معرفی شدند و جایزه گرفتند، البته به خودی خود این کار زیبایی است اما زیباتر این است که ما در طول سال باید این چرخه شعر را بگردانیم، زیباتر این است که هدف مان را اعلام کنیم که ما از این جشنواره و برقراری آن دنبال چه چیزی می گردیم و چه گمشده ای داریم.
او در ادامه به طرح پرسش هایی پرداخت و گفت: آیا این جشنواره توانسته است شاعران بزرگی را از درون خود درآورد؟ آیا این جشنواره توانسته دامن فرزندان ما را در آموزش و پرورش بگیرد و همه را به ذوق و شوق شاعری و مطالعه ادبیات معاصر وا دارد؟ آیا شده است در ورودی تالار وحدت چند هزار شاعر یا علاقه مند به ادبیات، ازدحام کنند که بیایند و شعرها را گوش کنند؟
آذر ادامه داد: اینها پاره هایی از سوال هایی است که کارگزاران جشنواره شعر فجر باید از خودشان بپرسند، الان جشنواره به تکرار رسیده است، البته تکرار مطلق هم شاید نباشد، به عبارت دیگر شرایط به گونه ای است که فرجام جشنواره امسال با سال های پیش تفاوتی نخواهد داشت.
این استاد زبان و ادبیات فارسی با تاکید بر این که در کنار نقد باید پیشنهاد هم باشد، گفت: وقتی موضوعی را نقد می کنیم باید بگوییم خب پیشنهاد چیست؟ پیشنهاد این است که ما در طول سال در تمام شهرها از بچه های 10 سال به بالا بخواهیم در کارگاه ها شرکت کنند، هر ماه محصول این کارگاه ها را اعلام کنیم هر ماه برای این بچه هایی که از این کارگاه ها سربر آورده اند پاداشی در نظر بگیریم، در صدا و سیما آنها را معرفی کنیم در روزنامه ها به جای این که صفحات فراوانشان را صرف هنرپیشه های دسته سوم و چهارم کنند کمی به موضوع شعر بپردازند ، شعری که به تعبیر رهبر عزیزمان، ثروت ملی است ، جشنواره شعر فجر باید این ثروت را افزون کند، شیوه افزون کردن هم راه انداختن یک نهضت شعر است با موضوع های متنوع، موضوع های عاشقانه، حماسی، آیینی، عاشورایی، رضوی و ... تا هرکس به هرچه تمایل دارد زیر چتر آن موضوع کار کند.
آذر گفت: یک پیشنهاد مهم دیگر این است که شعر فجر را مدیران تراز اول اجرایی مدیریت کنند و مثلا سه شاعر، سه ادیب یا چند شاعر و چند ادیب به او مشورت دهند، این که چون من شاعر هستم دبیر شوم کافی نیست، چون منِ نوعی ممکن است شاعر خوبی باشم ولی ممکن است مدیر خوبی نباشم. من متوجه این همه اصرار برای سپردن مسوولیت دبیری و اجرایی کار به خود شاعران را متوجه نمی شوم.
دایره تعارفات و تزلزل سیاست گذاری
حمید هنرجو را بسیاری با شعرهایش در کتاب های درسی می شناسند، شاعری که در کنار سرودن، برایش پژوهش و نقد هم در حوزه های اجتماعی مساله بوده است، او درباره شعر فجر معتقد است اگر چند دوره نخست این رویداد را کنار بگذاریم در بقیه ادوار جشنواره گرفتار دایره تعارفات و عقب ماندگی و تزلزل در سیاست گذاری بوده است، هنرجو به خبرنگار ما گفت: این جشنواره دو یا سه دوره اول توانست تاثیر خودش را بگذارد اما در ادامه در دایره تعارفات افتاد، گرفتار این شد که شخصیت و شخص شاعر را ببیند تا جانمایه آثار و شعر را. می بینیم که این رویداد هنوز هم در دوراهی کتاب یا تولید شعر مانده است، یک دوره به کتاب می پردازند یک دوره به تولیدات شعر و فراخوان و ... در واقع ما شاهد یک سیاست گذاری مدون و علمی در دوره های مختلف نیستیم که حکایت از تزلزل مدیریت و تصمیم گیری دارد.
این شاعر و پژوهشگر مسائل فرهنگی ـ اجتماعی ادامه داد: مدیریت شعر فجر پشت درهای بسته است و تعامل لازم را با جامعه ادبی و مردم ندارد، جشنواره ای ملی نیاز به این دارد که دولت تصدی گری اش را به بخش توانمند خصوصی واگذار کند، اما آنچه ما در این سال ها شاهد هستیم این است که تمام جایگاه های جشنواره و حتی فراتر از آن رویدادهای ادبی و شعری دولتی بین چندتا اسم محدود شده است، هرجا می رویم همین اسامی تکرار می شود و این درست نیست، تضییع حقوق شاعران است.
هنرجو گفت: با این روند جای گلایه نیست که چرا جشنواره ها بر مردم تاثیر نمی گذارد، چرا کیفیت کتاب ها پایین است، وقتی تصمیم گیرندگان محدود هستند و برای چند نفر خاص تعریف شده است و تعامل با جامعه وجود ندارد نمی توان هیچ انتظاری برای خروجی جشنواره شعر فجر هم متصور شد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد