با این حال چه میشود اگر اسفند 96 را متفاوتتر از هر اسفندی که گذشته، بسازیم؟ چرا به این فکر نکنیم که میتوان کاری کرد که اسفندهایی که پس از این خواهند آمد، از اسفند 96 الگو گرفته باشند؟ چرا که نه؟!
عید نوروز و روزهای قبل از آن که اسفند ماه باشد، حامل رسومی است که از قرنها قبل ایجاد شده و با تغییراتی به ما رسیده است.
برخی از تغییرات این رسوم مثبت و پارهای دیگر منفی بوده است. منفی از آن جهت که هدف و لذت و شادی آن رسم را به ضدخودش تبدیل کرده است.
از سوی دیگر میتوان به این نکته فکر کرد که در شرایط امروز جامعه و پوستاندازی آن، ما شاید به ایجاد رسوم جدیدی نیاز داشته باشیم و مگر رسم و رسوم فقط مال این است که از گذشته و گذشتگان برجای مانده باشد؟ پاسخ این پرسش قطعا «خیر» است. پس میتوان اینگونه خلاصه و جمعبندی کرد که تغییر در برخی رسوم برجای مانده از گذشته و «رسومسازی» مطابق نیازهای روز جامعه، میتواند اسفند ماه را متفاوت کند و چه خوب خواهد بود که همین روزهای اسفند 96، پایه و آغازی بر این تغییر و تفاوت باشد.
افزایش مهربانی ...
ما ایرانیها مردمان دریادل، مهربان و دلرحمی هستیم. اما گرفتارهای روزمره زندگی، بخصوص گرفتاریهای مالی و اقتصادی زندگی حواس ما را پرت کرده است. اینچنین است که باید برخی اوقات این حواسپرتیها را کنار گذاشت و بهگونهای جدید به افزایش مهربانی در اسفندماه اندیشید.
راه برای اینکار زیاد است اما در الگویی آزموده شده که اخیرا توسط همین فضای مجازی الگوسازی شد، میتوان «دیوار مهربانی اسفندگاهی» را بهعنوان رسمی جدید معرفی کرد. بهخاطر دارید که «دیوار مهربانی»، نخستینبار با شعار «نیاز نداری بگذار»، «نیاز داری بردار» توسط برخی کاربران فضای مجازی ایجاد و تبلیغ شد و حتی مدتی در اقصی نقاط شهرهای مختلف خودنمایی میکرد. اما این رسم نوپای نیکو، باگذشت زمان و در کوران حوادث کمرنگ شد و اکنون شاید فرصتی مناسب برای احیای مجدد آن باشد. البته شک نیست که در اسفندماه مراسمهای عمومی و خصوصی متعددی توسط مردم خیر و نیکوکار برای کمک به نیازمندان شکل میگیرد که معروفترین آن جشن عاطفههاست. این مراسمها مقطع زمانی محدودی را دربرمیگیرد. اما اگر آن دیوار مهربانی اسفندگاهی احیا و تبلیغ شود، تا روز آخر اسفند و حتی روزهای آغازین نوروز 97، میتوان از ظرفیت آن در تمام کشور استفاده کرد.
کافی است شهرداریها با کمک شوراهای محله یا معتمدین محلی در هر محله مکانی را به این منظور اختصاص دهند و اداره آن را به خود شهروندان بسپارند. فضای مجازی نیز پشتوانه تبلیغی آن را به عهده بگیرد و مثلا با راهاندازی هشتگ مناسب مردم را به مشارکت دعوت کند. اقلام نیز محدودیتی نداشته باشد و هرکس هر چه میتواند برای کمک به همنوعش در ذیل این دیوار قرار دهد. اگر این امر به یک رسم اسفندگاهی تبدیل شود، ماه پایان سال زیباتر، شادابتر و در انتظار تغییری مثبتتر رقم خواهد خورد.
تقویت همدردی ...
سال جاری از نظر حوادث طبیعی چون سیل و زلزله و متاسفانه سقوط هواپیما و غرق شدن کشتی سال جالبی نبود. در اسفند 96، بسیاری خانوادهها هستند که در حسرت از دست دادن عزیزانشان میسوزند و حاضرند هر چه دارند بدهند تا آنها را در این لحظات اسفندماهی در کنارشان داشته باشند...
با این حال با خلق یک «رسم جدید اسفندگاهی» میتوان مقداری از دردها و آلام آنها کم کرد. شاید این موضوع قابل پیشنهاد باشد که مردم مقداری از اوقات اسفندماهی خود یا حتی نوروزی خود را به دید و بازدید و در کنار این عزیزان بودن اختصاص دهند. این رسم میتواند در اسفند 96 یا نوروز 97 از مناطق زلزله زده کرمانشاه که عمومیت بیشتری دارد، آغاز شود.
چه زیبا میشود اگر بسیاری از مردم، نوروز 97 یا برخی اوقات اسفند 96 خودشان را (ترجیحا استانهای نزدیک به کرمانشاه) به سفر به مناطق زلزلهزده و نشست و برخاست با آنها اختصاص دهند. توجه داشته باشید که حتی سفر به این مناطق و هزینه کردن بخشی از بودجه سفر نوروزی، به اقتصاد این مناطق کمک شایانی میکند. چرا که زلزله فقط منازل مسکونی را خراب نکرده بلکه به واحدهای صنفی بسیاری آسیبزده که رونقدهی به هر یک باعث بهبود معیشت یک خانواده زلزله زده میشود.
فرقی هم نمیکند که این واحد صنفی چه باشد. از یک بقالی ساده گرفته تا یک تعمیرگاه کوچک. اینچنین است که سفر به کرمانشاه در اسفند 96 و نوروز 97 میتواند سرآغاز رسمی باشد که ایرانیان هر ساله به آن قسمت از کشور که خدای ناکرده از بلایای طبیعی آسیبدیده، سرکشی کنند. پول خرج کنند، کنار آسیبدیدگان بنشینند و حرفشان و درددلشان را بشنوند و به این ترتیب دردهای آنها را بهبود داده و مهمتر از آن، به آنان روحیه و امید و عشق به زندگی هدیه دهند.
این امر بخصوص میتواند برای بچههای آسیبدیده بسیار لذتبخش باشد و روح آسیبدیدهشان را طوری احیا کند که برای مبارزه با سختیهای زندگی انگیزهای مضاعف بیابند.
پالایش رسوم...
و سرانجام نوبت به پالایش برخی رسومی میرسد که درگذشت زمان بهقدری تغییر ماهیت داده که از اصل خود دور افتاده است.
در تکرار یک حرف کلیشهای(!)، مهمترین مثال بیرقیب در این باره، چهارشنبهسوری است که واقعا به «چهارشنبهسوزی» تبدیل شده است. یعنی رسمی که هدفی دیگر داشته، اما اکنون به شبی هراسآمیز برای خانوادهها و بخصوص خانمها تبدیل شده که صدای بمب و ترقه و بوی باروت و خدای ناکرده، سوختگی و حادثه از آن بلند شده است.
سالهاست که در این باره میگوییم، اما چه خوب است که در این روزهای اسفند، باز هم از فضای مجازی کمک بگیریم و به جای تکیه بیش از حد به فعالیتهای پلیسی (که صدالبته در جای خود باید انجام شود) رو به فرهنگسازی چهره به چهره بیاوریم. البته این را نیز توجه داریم که پالایش رسوم، جز با جایگزینی عادت و خردهفرهنگی نامناسب با نمونه مناسب و ابتکاری آن امکانپذیر نخواهد بود. بهعنوان مثال چه میشود به جای بمب و ترقه انداختن در این روز، مولویخوانی یا حافظخوانی را جایگزین کنیم؟ چه میشود اگر جشنواره ورزشی یا فرهنگی جدیدی را برای این روز طراحی و اجرا کرده و آن را هر سال تکرار کنیم؟ چرا چهارشنبهسوری را از آتش بازی به سوی یک «جشنواره شاد ملی» هدایت نکنیم که خشونت تزریق شده به آن را به حاشیه براند؟ مگر در تمام دنیا روزهایی را به جشن اختصاص نمیدهند و حال چرا نقش اسفندماهی جایگزین چهارشنبهسوزی نشود؟
گفتمان خانوادگی
راهاندازی گفتمان خانوادگی و تغییر جریان بحثهای عادی با نزدیکان به همین موضوعاتی که قبلا به آن اشاره شد، میتواند به نوعی تغییر اسفندماهی منجر شود. هر چند این تغییر سریع نخواهد بود اما به هر حال نوعی آغاز خواهد بود که ممکن است اثرات آن در اسفندماههای بعدی آشکار شود. اما آنچه مهم است اینکه در همین روزهای پیشرو تلاش کنیم از اسفندماه 96، زنجیره مهربانی و تغییر برای حرکت به سوی مهربانی بیشتر بسازیم و هدف واقعی «نوروز» را تحقق ببخشیم.
نسترن اسدزاده
ضمیمه چمدان جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد