جام‌جم از چند و چون اجرای طرح‌های فصلی حمایت از کتابفروشی‌ها گزارش می‌دهد

قهرمان‌های نوروزی بازار کتاب

سه سال است که گفتمان ترویج کتابخوانی، وارد مراحل عملیاتی‌تری شده است؛ اگر تا پیش از سال 1394 این گفتمان، صرفا در خلال اظهارنظرهای این و آن مبنی بر وااسفای خلأ دغدغه کتابخوانی پیگیری می‌شد، از بهار این سال، طرحی اجرا شد که آمده بود این هشدارها را جدی بگیرد.
کد خبر: ۱۱۳۴۲۷۹
قهرمان‌های نوروزی بازار کتاب

نوروز 94 بود که نخستین عیدانه کتاب، با مشارکت تعدادی از کتابفروشیها و علاقهمندان به کتاب برگزار شد. هر چند پیش از این نیز طرحهای روزانهای مانند کتابگردی اجرا شده بود، اما عیدانه کتاب، که با هدف ترغیب مردم به خرید کتاب به عنوان کادوی عیدی، آغاز به کار کرد قرار بود با طرحهایی چون تابستانه و پاییزه کتاب ادامه یابد و جان دوباره به ارتباط مخدوش کتابخوانها و کتابفروشیها بدهد. حالا سه سال از اجرای این طرحها میگذرد. در صفحه 9 امروز طی گفتوگویی که همکار ما، آذر مهاجر با یک ناشر و کتابفروش ترتیب داده، به چندوچون ماجرا پرداختهایم. علاوه بر این، در نموداری که طی این گزارش به دست دادهایم، مقایسهای هم حاصل شده بین آمار و ارقام بهدستآمده از سالهای مختلف اجرای این طرحها.

اما گذشته از اینها، شاید جالب باشد که بدانید پنج کتابی که نوروز امسال و با اجرای این طرح توانستهاند بیش از باقی کتابها به فروش برسند، کدامها بودهاند. البته صرفا کتابهایی به زبان فارسی. چون دیروز به کتابهای ترجمهای پرفروش عیدانه کتاب امسال پرداختیم، اینجا از آنها میگذریم. راستی این کتابها چه دارند که همیشه جزو پرفروشها هستند؟

یک

«ر ه ش»؛ رضا امیرخانی

برند داستاننویسی ایران

شاید کتابفروشی نشر افق در خیابان انقلاب، صفی را که بهمنماه گذشته برای خرید تازهترین اثر داستانی رضا امیرخانی شکل گرفت تا مدتها نتواند دوباره تجربه کند. البته خدا را چه دیدید، شاید همین امسال و با کتابی دیگر، دوباره این اتفاق و اتفاقهای مشابه بیفتد و دیگر چنین تصاویری تعجبمان را برنینگیزد؛ آمین.

حالا همان کتاب امیرخانی یعنی «ر ه ش»، طبق انتظار، رتبه اول پرفروشهای طرح عیدانه کتاب 1397 را به خود اختصاص داده است. رمانی از نویسندهای که یک دههای است برند محبوب داستاننویسی ایران محسوب میشود؛ همه طیفها و گرایشهای فکری و سیاسی هم بر سرش توافق نظر دارند و همین مدیریت فضا به دست امیرخانی نشاندهنده حرفهایبودن او و درک درستی است که از موقعیت نویسنده/فعال کتاب خود دارد. او با اینکه میگوید پیگیر میزان فروش و تعداد چاپهای آثارش نیست، اما تردیدی نیست که بلد است چگونه فضای رسانهای حاکم بر بازار کتابهایش را مدیریت کند و از این کارزار همواره پیروز بیرون بیاید.

ماجرا چیست؟ رمان «ر ه ش»، روایت زنی معمار است. اگر به گفتمانهای شهری در ادبیات داستانی علاقهمند هستید، «ر ه ش» میتواند الگویی تازه برای پرداختن مفاهیمی چون توسعه فضا در شهر دستتان بدهد.

دو

«قهوه سرد آقای نویسنده»؛ روزبه معین

پروپاگاندای کشدار

هنوز هم به عنوان یکی از رازهای بازار کتاب مطرح است؛ اینکه داستاننویسی بدون پیشینه و بی آن که در دیگر حوزههای ادبیات و هنر، چهرهای از خود برای مخاطبان ثبت کرده باشد ـ آنچنان که مثلا ورود بازیگران به دنیای قصهنویسی برایشان آوردههایی دارد ـ بتواند نخستین کتاب رمان خود را تا این حد به صدر جدول نزدیک کند. این شگفتی البته صرفا مربوط به جدول پرفروشهای طرح عیدانه کتاب نیست و ماجرا از روزی آغاز شد که جشن امضای کتاب او با صفی طویل روبهرو شد. اما وقتی بدانیم «قهوه سرد آقای نویسنده» نوشته روزبه معین در این طرح حتی بالاتر از کتابهای عباس معروفی و مصطفی مستور، با پیشینهای به پهنای دو سه دهه اخیر بین نویسندگان کتابهای پرفروش، قرار گرفته است، پی میبریم که پروپاگاندای این اثر داستانی، توانسته از حد و مرزهای مرسوم چنین تبلیغاتی که اغلب به مانند جرقهای عمل میکند و طی مدتزمان اندکی فروکش میکند فراتر برود.

او، خلاف امیرخانی که مدعی است کاری با بازار فروش کتابهایش ندارد، اعتراف کرده که از ظرفیتهای جدید تبلیغات کتاب از جمله در شبکههای اجتماعی بسیار بهره برده است.

ماجرا چیست؟ اگر میخواهید در ژانر نسبتا معمایی ماجراهای یک نویسنده و یک دختر روزنامهنگار را با چاشنی مقدار معتنابهی سانتیمانتالیسم بخوانید، «قهوه سرد آقای نویسنده» گزینه بدی نیست.

سه

«سمفونی مردگان»؛ عباس معروفی

همین یک رمان
تو را بس!

اغراق نیست اگر بگوییم از حدود 30 سال پیش که این رمان برای اولینبار در ایران منتشر شد تاکنون، دستکم در طول 20 سال همواره جزو پنج کتاب پرفروش ادبیات داستانی بوده است. این، هیچ دستاورد کمی نیست و شاید تا آخر عمر ادبی عباس معروفی حتی اگر رمانهای ناامیدکننده بنویسد یا حتی شعرهایی بنویسد مثل آن شعر معروف «کیتکت» که بیشتر موجبات انبساط خاطر شعرخوانان است، همین یک رمان کافی باشد تا به احترامش بایستیم و کلاه از سر برداریم. کاری که کتابخوانها در طرح عیدانه کتاب با کتاب او کردهاند هم، مصداقی از همین کلاه از سر برداشتن است؛ ماجراهای آیدین، اورهان و آیدا از
80 سال پیش به زمانه ما احضار شده و هنوز دل از مخاطبان ادبیات داستانی ایران میرباید؛ بدون توقف.

ماجرا چیست؟ کم درباره این اثر گفته و نوشته نشده؛ اگر میخواهید نسخهای ایرانی از مدل روایتگری چندگانه در ادبیات داستانی بخوانید، «سمفونی مردگان» یکی از بهترین نمونههاست.

چهار

«سلام بر ابراهیم»؛ گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی

بهرههایی از واقعیت

حقیقتی است؛ اینکه قشری از کتابخوانهای ما، واقعیتها را بیش از تندادن به تخیلها و قصهپردازیهای ماهرانه دوست دارند. این را، موج به راه افتاده ده سال اخیر در بازار کتاب ایران به ما میگوید. به فهرست پرفروشهای ده سال اخیر بنگرید. همیشه یکی از این دست کتابها را بینشان پیدا میکنید؛ کتابهایی که روایتهایی شبهداستانی به دست دادهاند براساس روایتهای شفاهی. از «دا» تا «وقتی مهتاب گم شد» و «نورالدین؛ پسر ایران» که متنهایی براساس ضبط و ثبت خاطرات هستند، همیشه پرفروش بودهاند. بنابراین عجیب نیست که در فهرست پرفروشهای طرح عیدانه کتاب امسال هم یکی از این کتابها را ببینیم. «سلام بر ابراهیم: زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی» که در گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی نوشته شده. فارغ از سنگ تمام ناشران اینگونه آثار برای پخش و توزیع مناسب، بهره فراوانی که این کتابها از وجوه دراماتیک جنگ میبرند، دیگر عاملی است که پرفروششان میکند. این خود نشاندهنده این است که نویسندههای ادبیات داستانی، اگر دست روی سوژههای بالقوه جذاب بگذارند، دست کم میتوانند بخش عمدهای از مخاطبان ادبیات داستانی را با شرح واقعیتها و بهدستدادن روایتی مستند از آنها با خود همراه کنند.

ماجرا چیست؟ زندگی پرفراز و نشیب و کاراکتر بکر و جذاب شهید ابراهیم هادی که در این اثر روایت شده، مهمترین عامل انگیزشی برای دستگرفتن کتاب میتواند باشد.

پنج

«عشق و چیزهای دیگر»؛ مصطفی مستور

بازماندن از سکو با رقبای چغر

1379 را در نظر بگیرید... حالا عدد دهگان و یکان را با هم جابهجا کنید. چه عددی به دست میآید؟ 1397. مصطفی مستور از بین آن سال تا حالا، همینجا ایستاده است؛ این بالاها... هر کتابی که او بین سالهای 79 تا 97 منتشر کرده، مورد توجه قرار گرفته است و با کمی بالا و پایین، همواره جزو پرفروشها بوده است. حتی اگر در همین فهرست امسال عیدانه کتاب به جای پنجم، اول هم میشد یا دست کم روی سکوی دوم و سوم هم میرفت تعجب نمیکردیم. اما اگر راستش را بخواهید سال گذشته سال رضا امیرخانی بود و البته آن نویسنده ناشناس که پدیده شد. با این حال و با وجود رقبای سرسخت، باز هم مستور از چنین فهرستی بیرون نیست و این نشاندهنده این است که او همچنان توانسته از برند داستاننویسی خود صیانت کند. علاوه بر خود قصهها، اینکه دست به ترجمه هم میزند، کارگاههای داستاننویسی برپا میدارد و کتابهایی هم در نظریه داستاننویسی منتشر میکند در صیانت از این برند بیتاثیر نبودهاند. «عشق و چیزهای دیگر» تازهترین اثر داستانی مصطفی مستور است. جالب است بدانید علاوه بر این کتاب که رتبه پنجم را به خود اختصاص داده، «روی ماه خداوند را ببوس» مستور نیز در رتبه پانزدهم قرار گرفته تا معروفترین اثر آقای قصهنویس، پس از گذشت هجده سال از انتشارش، همچنان جزو پرفروشها باشد.

ماجرا چیست؟ مستور در این کتاب، شگفتزدهتان نمیکند. آنقدر احساس جاافتادگی دارد که دست به چیزی نزده و ادامه همان روند قصهنویسی کتابهای قبل را دنبال کرده. بنابراین تکلیفتان روشن است؛ اگر آثار پیشین او را دوست داشتهاید، لابد با این یکی هم میتوانید ارتباط برقرار کنید.

نکتهها:

وجود هیچ یک از این پنج کتاب، ما را شگفتزده نمیکند؛ هیچکدام از آنها پدیدههای طرح عیدانه کتاب امسال نیستند. هر پنج کتاب در طول سال گذشته هم همیشه در فهرست پرفروشها بودهاند.

هم کتاب رضا امیرخانی و هم کتاب روزبه معین، سال گذشته جلسات رونمایی و جشن امضای عجیب و غریبی را پشت سر گذاشتند. تشکیل صفهایی به دور از انتظار برای خرید این کتابها، از تصاویر عجیب ادبیات داستانی ایران در سال 1396
بود.

یک کتاب از بین کتابهایی که به تاریخ شفاهی سالهای جنگ میپردازد در این فهرست هست؛ کتابهایی که بنا بر روایات مستند نوشته میشوند، چه در قالب روایتهای داستانی و چه نانفیکشنها، چند سالی است پرفروشاند.

از پنج کتاب نخست فهرست پرفروشهای تالیفی، چهار اثر، یکسره به ادبیات داستانی تعلق دارند. ما با همین فهرست کوچک، نشان میدهیم که مردمان قصه و روایت هستیم؛ دختران و پسران شهرزاد.

طرحهای فصلی حمایت از کتابفروشیها به روایت آمار

هدایت بخشی از بودجههای فرهنگی و یارانه مصرفکننده به سمت کتابفروشیها، ایدهای بود که به شکلگیری طرح فصلی حمایت از کتابفروشیها منجر شد. این طرح اولین بار، هفته کتاب سال 1394 با شعار «کتابفروشی به وسعت ایران» آغازشد و پس از آن طرح عیدانه سال 1395 برگزار شد. احتمالا استقبال از طرح و دستاوردهای آن بود که طرحهای بعدی به ترتیب در تابستان سال 1395، پاییزه سال 95، عید سال 96، تابستان و پاییز سال 96 و در نهایت عید امسال برگزار شد که در این جدول میزان فروش، تعداد نسخههای فروش رفته و تعداد کتابفروشیهای شرکتکننده را میبینید:

صابر محمدی

روزنامهنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها