در مجموع عوامل گوناگونی در این مبحث تاثیرگذار بوده و البته این مسائل را هیچگاه نباید نتیجه سیاستهای دوره جاری مدیریتی در سازمان میراث فرهنگی دانست، بلکه باید آن را در قالب زنجیرهای از سیاستها و عملکردهای مدیران طی دوره های گذشته ارزیابی و واکاوی کرد. از جمله عواملی که باعث شده روز صنایعدستی به روزی غریب و مهجور تبدیل شود، میتوان به این موارد اشاره کرد:
تغییرات پی در پی مدیران بویژه مدیران ارشد (روسای سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری).
تغییرات عمده در روشها و سیاستهای کلان سازمان در هر یک از دورههای ریاستی مدیران سازمان در قالب سلایق شخصی .
ضعف آشنایی و تخصص مدیران ارشد و غیر مرتبط بودن تجارب این عزیزان به حوزه صنایعدستی.
ضعف آشنایی و پاسخگویی به نیازهای اولیه هنرمندان این حوزه بویژه در مبحث بیمههای تامین اجتماعی.
محدود کردن و قطع بستههای حمایتی از هنرمندان صنایعدستی.
عدم استفاده بهینه از منابع و ذخایر سازمان که از جمله آن میتوان به انبار کرج و بسیاری از فروشگاهها اشاره کرد که یا تعطیل شده یا متاسفانه از طریق واحد تصفیه از تملک سازمان خارج شده است.
عدم توجه مناسب به آموزش صنایعدستی و هنرهای سنتی، که با بیتوجهی مسئولان امر و عدم نظارتهای کارشناسی از سوی سازمان و واگذاری آموزشهای تخصصی توسط سازمان فنی حرفهای به آموزشگاههای غالبا فاقد تخصصهای لازم و ناآشنا به این حوزه صورت گرفته است.
عدم تعامل صحیح با بخش خصوصی در ارتباط با ایجاد شرایط و ضوابط مناسب جهت برگزاری نمایشگاههای صنایعدستی که باعث شده این فرصت تبدیل به تهدیدی برای فروش و ارائه آثار هنرمندان در این نمایشگاهها شود و فقط اتلاف وقت و هزینههای گزاف به همراه داشته باشد.
نیما ذاکری سعید
فعال صنایع دستی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد