معاون برنامه ریزی و امور اقتصادی مدیریت شرکت منابع آب ایران در گفت‌وگو با جام جم آنلاین مطرح کرد:

نیازمند بازنگری در برخی از قوانین مربوط به آب در مجلس هستیم/ شاهد کاهش 30درصدی بارندگی در کشور هستیم

طی ماه‌های اخیر کم‌آبی و بحران مربوط به آب در صدر اخبار قرار گرفته و برخی چالش‌ها در مناطقی از کشور تجربه شد. چالش‌هایی که به گفته بسیاری از کارشناسان می‌توانست با برنامه‌ریزی منطقی مانع از آن شد.
کد خبر: ۱۱۵۳۰۷۹
نیازمند بازنگری در برخی از قوانین مربوط به آب در مجلس هستیم/ شاهد کاهش 30درصدی بارندگی در کشور هستیم

به گزارش جام جم آنلاین، مجید سیاری، معاون برنامه ریزی و امور اقتصادی مدیریت شرکت منابع آب ایران در این زمینه معتقد است درباره سیاست‌های مدیریت منابع آب کشور نیازمند بازنگری و اصلاح قوانین هستیم و باید همکاری و هماهنگی بیشتری میان ارگان‌های مربوطه صورت پذیرد. وی درباره نیازها و شرایط فعلی منابع آبی کشورمان اینچنین می‌گوید.

دربسیاری از محافل تخصص عنوان شده آب نقش تعیین کننده‌ای در توسعه جوامع دارد نظر شما دراین‌باره چیست؟

بطور کلی آب کالایی کمیاب با کارکردهای متفاوتی است که در همه جوامع نقش غیرقابل انکاری را به خود اختصاص داده است. هیچ ماده مثل آب نیست که حیات و توسعه یک جامعه به آن وابسته نباشد؛ از این رو کشورهایی که منابع متفاوت و فراوانی داشته باشند ولی آب نداشته باشند قطعا محکوم به نابودی هستند. به این ترتیب آب بازیگر اصلی در بقای جامعه و تضمینی برای رشد آن جامعه است.

منظور از مدیریت منابع آب چیست؟

اصولا وقتی از مدیریت این ماده صحبت می‌کنیم، باید بتوانیم با کمترین هزینه – هزینه ریالی منظور نیست – حداکثر بهره‌وری را داشته باشیم و به اهدافی که برای تامین رفاه و رشد جوامع درنظر گرفته شده است، دست‌یابیم. از این رو اگر منبعی را یا یک آستانه استاندارد مشخص شده مصرف می‌کنیم باید با ثروت دیگری برای نسل بعدی آن را جایگزین کنیم. این نکته در مورد آب بسیار شکننده‌تر و حساس‌تر است.

منابع آبی بلند مدت ایران چقدر برآورد شده و چه میزان از آن استفاده می‌کنیم؟

براساس آمارهایی که در اختیار داریم منابع بلند مدت آب کشورمان130 میلیارد متر مکعب برآورد شده که نباید همه آن را درنظر بگیریم ولی در شرایط فعلی چیزی نزدیک به 104 میلیارد متر مکعب آن را مصرف می‌کنیم. این درحالی است که همین آمارها بیانگر کاهش 30 درصدی متوسط بارندگی و کاهش 40 درصدی روان‌آب‌ها را تجربه می‌کنیم. درعین حال که سیاست‌های توسعه‌ای کشورمان هم اجرایی می‌شود.

برخی موارد مطرح می‌شود که ضعف اطلاعات و آمار باعث بروز مشکلات شده شما با این نظر موافق هستید؟

اجازه دهید اینگونه توضیح بدهم؛ وزارت نیرو ذاتا در مورد منابع و مصرف آماربرداری می‌کند که براساس استانداردها و سیستم های نوین انجام می‌شود، بنابراین با درنظر گرفتن اینکه نمی‌توان صد درصدی اظهار نظر کرد ولی آمارها ثبت و بررسی می‌شوند. آمارهای مختلفی داریم از جمله بارندگی، تبخیر، باد، جریان‌های رودخانه، رسوب و کیفیت آب ثبت می‌شود.

بازگردیم به برنامه‌ریزی و مدیریت، چرا وقتی بحرانی ایجاد می‌شود ناگهان همه در تکاپوی برطرف کردن هستند درحالی که وقتی شرایط عادی است خبری از این تکاپو نیست؟

برنامه‌ریزی جزو کارهای مستمر وزارت نیرو است، بنابراین شاید رسانه یا مردم طی شرایط بحرانی رنگ و بوی بیشتری به آن می‌دهند. اصولا چرخه هیدرولوژی داریم که براساس آن برنامه‌ریزی می‌کنیم یعنی یک قطره از زمان تبخیر تا بازگشت به چرخه مصرف آن را در نظر می‌گیریم. اما در مقابل این چرخه یک چرخه هم داریم که از آن به عنوان چرخه غیرمنطقی یادمی‌شود. به این ترتیب که در مواقع ترسالی و خشکسالی مردم و مسئولین نسبت به آن واکنش متفاوتی دارند. این چرخه معیوبی است که وقتی بحران برطرف می‌شود مشکل و نکته اصلی را فراموش می‌کنیم.

اصولا چرا همیشه در موضوع مدیریت آب مشکل داریم؟

بخشی به دلیل عدم برنامه‌ریزی‌های دقیق است ولی بیشتر مواقع متهم ردیف اول اولویت‌هایی است که اشتباه به شرایط جامعه و برنامه‌ریزی حاکم می‌شود.

درباره برنامه‌ریزی آب چطور عمل می‌کنیم؟

در بخش آب وقتی قرار است برنامه‌ریزی کنیم، وابسته به یک سری اسناد بالادستی تصمیم‌گیری می‌کنیم ولی در ایران متاسفانه این اسناد یا در دسترس نیستند یا اینکه نصفه و نیمه ارایه شده‌اند. به عنوان مثال آمایش سرزمین.

در این زمینه مثالی واضح می‌توانید ارایه کنید؟

بله؛ بهترین مثال تهران است. آیا از خودتان تاکنون پرسیده‌اید چرا اینقدر جذبه ایجاد کرده‌ایم که در تهران تقریبا 20 درصد جمعیت کشور ساکن شوند؟ آیا مدیریت چنین جمعیتی نه فقط در بخش آب بلکه موارد دیگر مثل بحران، زلزله یا دیگر موارد امکان‌پذیر است؟ در این کلان‌شهر اینقدر جمعیت متراکم ایجاد کرده‌ایم که مجبور شده‌ایم برای تامین آب از دوردست‌ها منابع تامین کنیم. همین روند باعث شده نقاط دیگر را درگیر چالش‌های جدی کرده باشیم. به عنوان مثال سد لیتیان قرار بوده بخشی از آب تهران را تامین کند و باقی برای دشت ورامین بکار گرفته شود برود. ولی نتیجه چه شد؟ جز اینکه اکنون دشت ورامین را با چالش روبرو کرده‌ایم که آب شرب تهران را تامین کنیم؟ این روند درباره سد‌های ماملو، کرج، طالقان و لار هم تکرار شد و تمام حوزه‌های آبریز مربوطه را تحت تاثیر قرار داد.

چطور این اتفاق افتاده مگر نه اینکه تصمیم‌گیری در بخش‌‌های مختلف انجام می‌شود؟

بله این کار در مجلس و نهادهای مربوطه انجام می‌شود ولی نباید فراموش کنیم اصولا برنامه‌ریزی کاری فرا بخشی است و همه در آن دخیل هستیم. درحالی که مثلا در مجلس نماینده‌ای به دنبال دریافت آراء محلی بوده یا اینکه رئیس جمهوری اعلام می‌کند استفاده از منابع دشت‌ها ممنوع نیست. خوب کاملا طبیعی است که مشکلات ایجاد می‌شود و در نهایت همه می‌گوییم وزارت نیرو کجا بوده که نتوانسته مدیریت کند.

مسئول هماهنگی میان نهادها و ارگان‌ها واقعا کیست؟

سازمان برنامه برای ایجاد چنین هماهنگی و مدیریت کلان مسئول واقعی است.

امروز در شرایط بحرانی قرار داریم واقعا راهکار چیست؟

اجازه دهید برای شما مثالی بزنم. نیاکان ما در کشور براساس حوزه‌های آبریز برنامه‌ریزی می‌کردند و ییلاق و قشلاقشان را هم برهمین اساس مدیریت می‌کردند. ما هم امروز باید دقیقا همانطور عمل کنیم اما نه اینکه ییلاق و قشلاق کنیم بلکه برنامه‌ریزی‌ها را براساس حوزه‌های آبریز تدوین کنیم نه استانی.

به آمایش سرزمین اشاره کردید، آیا وزارت نیرو سندهای بلند مدتی درباره مدیریت منابع آبی ارایه نکرده است؟

چرا، در زمانی که طرح آمایش سرزمین نداریم، وزارت نیرو یک سند چشم انداز 20 ساله تهیه کرده و می‌کند که برنامه‌های کوتاه‌مدت‌تری از آن منشعب می‌شود. براساس همان برنامه‌ها پروژه‌های مختلف را اجرایی می‌کنیم. اینگونه است که می‌گویند یک پروژه مثلا ده سال طول کشیده است. اینها همه در ادامه یک برنامه است. به عنوان مثال در بحث آب‌های زیرزمینی از 15 یا 20 سال قبل وزارت نیرو برنامه‌ریزی کرده و طرح‌هایی ارایه کرده است نه اینکه تازه وارد آن شده باشیم.

اجازه دهید درباره منابع مورد نیاز پروژه‌های وزارت نیرو بپرسم، اصولا منابع مورد نیاز این وزارت‌خانه برای تکمیل پروژه‌های موجود چقدر است؟

آن پروژه‌هایی که امروز روی زمین پهن شده‌اند و ردیف بودجه دریافت کرده‌اند حدودا نیازمند 80 هزار میلیارد تومان بودجه هستند. البته فراموش نکنید که هرساله برآوردهای تازه‌ای از آنها صورت می‌گیرد که رقم بودجه افزوده می‌شود من برآورد می‌کنیم اکنون بیش از 100 میلیارد تومان بودجه نیاز داریم، درحالی که براساس بودجه سالانه تنها 3 هزار میلیارد تومان آن هم با شرایطی که خودتان می‌دانید دریافت می‌کنیم.

با این بودجه آیا واقعا می‌توانید برنامه‌ریزی کنید و پروژه‌ها را تکمیل کنید؟

نکته جالبی است بد نیست خودتان پاسخ دهید. اجازه دهید اینگونه بگویم که اگر فرض کنیم همین لحظه تمام 100 هزار میلیارد تومان اعتبار مورد نیاز را هم یکجا دریافت کنیم 30 سال زمان لازم داریم تا تمام پروژه‌ها تکمیل شوند. اینجاست که باید از خودمان بپرسیم با 3 هزار میلیارد تومان بودجه که به صورت بخشی تخصیص داده می‌شود اصولا می‌توانیم برنامه‌ریزی کنیم؟

این مبلغ از طریق بخش خصوصی یا شیوه‌ای غیر از بودجه دولتی امکان تامین دارد؟

بله؛ ولی هنوز نتوانسته‌ایم جاذبه‌ای برای سرمایه‌ها ایجاد کنیم. ضمن اینکه اصولا تعرفه‌های فعلی نمی‌تواند هزینه‌ها را منطقی تامین کند.

تعرفه منظور ما مبلغ آب بهای دریافتی است، در این زمینه مثالی دارید؟

ببینید شما خودتان می‌توانید تصور کنید در مملکتی که به مهمترین نهاده کمترین ارزش را تخصیص داده‌اند می‌تواند برنامه‌ریزی دقیقی داشت؟ براساس صورت‌های مالی سال 1395 که سازمان حسابرسی آنها را تایید کرده است. به ازای هر مترمکعب آب تنظیم شده که در اختیار کشاورزان قرار می‌گیرد تنها 160 ریال دریافت شده است. شما از این رقم تعجب نمی‌کنید؟ خوب حالا شما بگویید با این رقم چند سال طول می‌کشد تا تعهده خزانه را تامین کنیم.

منظور شما از تعهد خزانه چیست؟

اصولا وقتی پروژه دولتی تعریف و تصویب می‌شود مبلغ مورد نظر از خزانه به صورت وام در اختیار نهاد مسئول قرار میگیرد تا پس از بهره‌برداری از طرح و دریافت هزینه از مصرف‌کنندگان وام تسویه شده و به دنبال پروژه بعدی برویم. خوب حالا اگر فرض کنیم هر متر مکعب آب کشاورزی 100 تومان هزینه داشته باشد ولی ما مجبور هستیم آن را 16 تومان تحویل دهیم چند سال طول خواهد کشید که مبلغ پروژه را به خزانه بازگردانیم و سراغ پروژه بعدی برویم؟ بهتر است از این پس بگونه‌ای برنامه‌ریزی کنیم که اگر فردی آب مصرف می‌کند هزینه واقعی آن را نیز بدهد. باید این جراحی را انجام دهیم در غیر این صورت مشکل خواهیم داشت.

خوب حالا با این شرایط آیا وزارت نیرو امکان اعمال نفوذ در تصمیم‌گیری‌ها ندارد؟

وزارت نیرو تصمیم‌گیرنده نیست، ما فقط آمار و مشاوره تخصصی به نهادهای کلان تصمیم‌گیرنده می‌دهیم مثلا مجلس، هیات دولت و ... پس تصمیم‌ها در سطوح بالا و براساس برنامه‌های کلان مملکتی اتخاذ می‌شود. به عنوان مثال از نظر وزارت نیرو منطقه‌ای امکان افزایش سطح کشاورزی یا احداث کارخانه ندارد ولی در سیاست‌های ملی باید این کار انجام شود پس انجام می‌شود.

به این ترتیب فکر کنم وزارت نیرو همیشه در حاشیه است؟

اینگونه نباید گفت. ولی من فکر کنم برخی از قوانین و سیاست‌گذاری‌ها باید بازنگری شوند چون منافع ملی وابسته به این ماده است و وزارت نیرو هم متولی تامین شناخته شده است. هرچند بد نیست اصولا اشتغال ایران به جای اینکه براساس کشاورزی برنامه‌ریزی شود امروز در بخش‌های دیگری مورد محاسبه قرار گیرد چون منابع آبی محدودی داریم.

شما تاکید دارید برخی قوانین نیازمند بازنگری هستند، در این زمینه مثالی هم دارید؟

بله به عنوان مثال درباره آب‌‌های زیرزمینی مجلس قانون تصویب کرده که درصورتی که کاربر همه تجهیزات را به هزینه خود تامین کند تعرفه استفاده از آب صفر باشد. چون وزارت نیرو در این زمینه سرمایه‌گذاری نکرده است. این تصمیم‌گیری اشتباهی است که باعث بروز مشکلاتی در دشت‌های ایران شده است. منابع زیرزمینی آب متعلق به همه مردم است نه یک نفر دقیقا مثل منابع زیر زمینی نفت. در آن دوره وزارت نیرو تلاش کرد که چنین طرحی مصوب نشود ولی با توجه به اینکه از دید نمایندگان اقدام خوبی بود این طرح تصویب شد و اجرایی هم می‌شود.

قبل از ارایه چنین طرحی آیا از وزارت نیرو نظرخواهی شده است؟

در تمامی موارد نمایندگان محترم نظر مشورتی از کارشناسان و واحدهای مطالعاتی وزارت‌خانه می‌گیرند که مختص وزارت نیرو نیست و همه وزارتخانه‌ها چنین روندی را دارند. بنابراین در کمیسیون‌های مربوطه نظر، آمار و مشاوره می‌دهیم. ولی فراموش نکنید طرح یا لایحه در صحنه علنی مجلس به رای گذاشته می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها