28 مرداد یکی از بهترین نمونههای نفوذ است که به شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت انجامید؛ نهضتی که با حضور مردم شکل گرفت و با نفوذ عناصر بیگانه و اختلاف افکنی در بین سران نهضت آن را به شکست کشانید. 28 مرداد اولین نمونه از نفوذ نبوده و آخرین آن نیز نخواهد بود. قرارداد 1919 که توسط وثوق الدوله عملا ایران را مستعمره انگلیس می ساخت یکی از این موارد است.
در ادامه متنی را میخوانیم که اگرچه به مناسبت قطعی برق و گاهی آب نوشته شده، اما به قصه نفوذ میپردازد.
تابستان داغ 1397 خورشیدی این خورشید خانم با تمام وجود محبت خودش رو در عرصه زمین پهن کرده و حرارت کره خاکی رو بالا برده اما چند وقتی هستش که قطعی مرتب آب و برق اون هم چند ساعت در روز همه رو کلافه کرده، بدترین زمان برای قطع برق ظهرهای داغ این روزها است که معلوم نیست قسمت کدوم ناحیه و منطقه میشه، علی کل حال برخی این وضعیت رو از مصرف بالای مشترکین عنوان میکنند و البته قول دیگه ای هم از کند بودن و بی تدبیری دولت در افزایش ظرفیت تولید نیروگاهها و پیمان پاریس و ... به هر حال دلیل این قصه هر چی که باشه یکبار دیگه اهمیت انرژی هسته ای و استفاده از این انرژی برای تولید برق و شیرین کردن آب و .. بیش از هر زمان دیگه ای به ما اثبات میشه که بیست دقیقه ای با بتن در مقابل هیچ فعلا دادیم رفته علی برکه الله ...
القصه اونچه که بیش از هر واژه ای در ادبیات عامیانه و عالمانه ما کاربرد داره و از خُرد تا کلان در رابطه باهاش حرف و نظر دارن و هر کس به نحوی خودش رو درگیر اون میدونه واژه تحریم هستش واژه ای که دیگه مثل سلامُ علیک روزانه قرین و همنیشن تمام مجالس و محافل دو نفره و چند نفره و پس و پیش پرده شده ، واژه ای که بعد از انقلاب 57 مردم این سرزمین در مقابل حکومت مستبد و خود رای پهلوی و طلب استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی همیشه با ضعف و قدرت بوده که البته هر دفعه به بهانه و شکل جدیدی به اسم فشار بر حاکمیت مستقیم مردم رو هدف قرار داده تا اونها رو به زانو در بیاره تا مردم پشت کنند به آرمانهاشون و...
حالا واقعا نمیشه کاری کرد تا از این وضعیت خلاص شد و مردم نفس راحتی بکشن و در تامین برخی کالاها و داروها و استفاده از امکاناتی مثل هواپیما (از همونا که بعد برجام باهاش عکس انداختن و قرار بود چند ده جین برامون با بسته بندی لاکچری بفرستن ها) و... دچار مشکل نشن ؟
چرا امکانش هست و میشه حتی از غربی ها مقرری ماهیانه گرفت با هم تاریخ رو مرور کنیم و به یاد بیاریم زمانی رو که علاوه بر اینکه تحریم نبود حتی دولت انگلیس به دولت حاکم مقرری میداد !!!
وایت، کاردار سفارت آمریکا: در ظاهر کابینه فعلی (کابینه وثوق الدوله) زمام امور را به دست دارد اما در پس پرده کاملا پیرو تمنیات این قدرت خارجی (انگلیس) است. انگلیس ماهانه سیصد و پنجاه هزار تومان به ایران کمک مالی میکند که این رقم تنها هزینه های جاری این کشور را برآورده می سازد؛ در مقابل انگلیس انتظار دارد کابینه بر اساس خواسته های او رفتار کند ... اکنون تردیدی نیست که سفارت انگلیس مانع سفر هیات ایرانی به ایالات متحده شده .... به عنوان مثال وزیر مختار انگلیس در ایران ، به یک تاجر معتبر زرتشتی گوشزد کرد که انگلستان تنها کشوری است که به ایران کمک می کند و او نباید در معاملات خارجی خود منافع انگلستان را در نظر نگیرد . چندی بعد سفارت انگلستان به بهانه اینکه این تاجر زرتشتی با اهداف سیاسی به آمریکا سفر می کند و... از اعطای تسهیلات به وی دریغ کرد و مانع سفر او شد. کلنل والاس نماینده شرکت نفت ایران و انگلیس، برای کسب امتیازات بیشتر به تهران آمد. مهم ترین مساله امتیاز تاسیس خط آهن از محمره ، یا هر بندر دیگر در خلیج فارس به سمت لرستان و ادامه آن از طریق سلطان آباد یا همدان به سمت تهران بود. مجد،محمد قلی؛از قاجار به پهلوی،تهران چاپ سوم،زمستان،1395موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 35)
چند نکته در رابطه با وثوق الدوله خلاصه عرض میکنم که توضیح هر کدام نیاز به فرصت دیگری است.
1- وثوق الدوله در زمان احمد شاه قاجار مامور تشکیل کابینه بود. او که دست نشانده دولت انگلستان بود، از همان اول که نخست وزیری را پذیرفت برای اینکه بتواند دولت با ثباتی داشته باشد از آنها کمک مالی گرفت، در این زمان برای اولین بار ایران به مجمع جهانی ملل دعوت شد، اما مهمترین کار او در این دوره بستن قراداد ننگین 1919میلادی، با دولت انگلستان بود که از این طریق ایران به تحت الحمایگی این دولت استعماری درآمد. وی برای بستن این قراداد پول هنگفتی نیز از دولت انگلستان به عنوان رشوه دریافت کرد و به خاطر این خدمتی که برای دولت انگلستان انجام داد تا آخر عمرش در حفظ جان و مال او و کسانش، بیشتر از هر کس دیگر کوشش و حمایت صورت گرفت. انگلیسی ها سعی داشتند او را سالها برای رسیدن به اهداف خود در این پست حفظ کنند، اما سرانجام با کارشکنی روسها و مخالفت زیادی که در داخل با او به خاطر بستن قراداد 1919م شد، به اجبار او را از نخست وزیری برکنار کردند. صفائی، ابراهیم؛ وثوق الدوله، تهران ، چاپ اول، 1374، کتاب سرا، 77.
2- او در تیرماه 1274ه.ش همراه پدرش نزد ناصرالدین شاه رفت، معلومات و استعداد او درجوانی توجه شاه را به خود جلب کرد و این باعث شد فرمان استیفای آذربایجان و به همراه آن لقب وثوق الدوله به او داده شود[صفائی، ابراهیم؛ رهبران مشروطه ،تهران چاپ سوم ، خرداد 1363،جاویدان ،1/415]
3- وثوق الدوله بعد از انقلاب مشروطه حضور مستمری در سیاست داخلی داشت، او از آغاز نهضت، گرایشی به نهضت و اعتقاد به برقراری حکومت پارلمانی داشت و نیز به وسیله برادر خود که منشی مخصوص شاه بود آگاهی های بیشتری از روند و پیشرفت نهضت به دست می آورد و با این حرکت همراه شده و از سوی صنف بازرگان به نمایندگی تهران انتخاب شد. [بامداد، مهدی؛ شرح حال رجال ایران، تهران ، چاپ اول ، 1357،زوار،1/ 350]
4- در دورۀ استبداد صغیر و بسته شدن مجلس اول وثوق الدوله منزوی بود و اوقات خود را بیشتر به مطالعه می گذرانید و با مشروطه خواهان ارتباط داشت. [صفائی، ابراهیم؛ وثوق الدوله، تهران، چاپ اول، 1374، کتاب سرا،ص27،28]
5- بعد از فتح تهران به دست مشروطه خواهان و خلع محمد علی شاه قاجار از قدرت، هیأتی 20 نفره تشکیل شد که قدرت را در ادارۀ امور کشور به دست گرفت، به نام هیأت مدیره موقت که در کاخ شمس العماره شروع بکار کرد و وثوق الدوله به ریاست این هیأت برگزیده شد. او یکی از کسانی بود که با محمدعلی شاه مذاکره کرد، مذاکره ای که قرار شد شاه با گرفتن مستمری و حقوق ماهانه از ایران به روسیه تبعید شود. وثوق الدوله پس از منحل شدن این هیأت مدیره به وزارت دادگستری رسید[شرح حال رجال ایران، پیشین،1 / 349. ]
6- دو دوره نخست وزیر بود که در دوره اول تفنگدارانی که در جنوب به کمک انگلیسیها تشکیل یافته بودند، منظم تر شده و بنام پلیس جنوب معروف گشتند. اما بعد از 8 ماه استعفا داد. اما در دوره دوم در اولین اقدام خود بعد از نخست وزیری کلیه اعضای کمیته مجازات را دستگیر و زندانی کرد و با تشکیل دادگاه، این تشکیلات را منحل کرد. در مرحله بعدی راههای کشور را که پر از راهزن و غارتگر شده بود پاکسازی کرد و امنیت را در بیشتر مناطق بر قرار کرد. در زمان نخست وزیری وی قیام جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی در شمال کشور بوقوع پیوست و او در سرکوبی این قیام ناموفق بود و این نهضت تا بعد از نخست وزیری وی نیز ادامه داشت.
7- انعقاد قرار داد فروش ایران (قرار داد 1919) که انگلیسیها برای تسهیل امضای قرارداد مبلغ چهارصد هزار تومان (به پول آن زمان مبلغ بسیار هنگفتی میشد) میان سه وزیر عاقد قرارداد به شرح زیر تقسیم کرده بودند:
1- نخستوزیر (وثوقالدوله) 200 هزار تومان؛
2- وزیر خارجه (شاهزاده فیروز میرزا نصرت الدوله) 100 هزار تومان؛
3- وزیر دارایی (شاهزاده اکبر میرزا صارم الدوله) 100 هزار تومان.
پیش از تقسیم این پولها، از لندن به «سر پرسی کاکس» (وزیرمختار انگلیس در ایران) دستور داده شد حتیالمقدور چانه بزند تا شاید حقالعمل وزرای رشوهگیر را تقلیل بدهد!
احمد سلطانی شیخ علائی - پژوهشگر تاریخ معاصر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد