چرا نامهربانی ؟ چرا بی محلی؟ از علی پرسیدند، فرمود، اشرافیت و تجمل را نمی پسندد رسول ما، بروید ساده بیایید . رفتند برگشتند اینبار بی آلایش و آراستگی . نبی مکرم ما به استقبالشان رفت، بغلشان کرد و اکرامشان فرمود. یخشان که آب شد، گفتند : نامه داده بودی که به دینت بگرویم . فرمود : آری به دینم در آیید که صلاح و فلاح شما در آن است .
گفتند ما نیز خدا پرستیم و معتقد به یگانگی اش! فرمود :شما مسیح را فرزند خدا می دانید و اسلامی که من رسولش هستم، می گوید نه زاده شده و نه می زاید . دلیل آوردند که مریم چون تنها بود و آبستن شد از خدا نطفه گرفته و پسر خداست .
جبرئیل پیام آورد : بگو اگر اینگونه باشد آدم علیه السلام که نه پدر داشت و نه مادر شایسته تر است به پرستیدن . از 60 اسقف مسیحی هیچکس به پاسخی در خور نرسید . زدند زیر میز گفتند: قانع نشدیم . مباهله کنیم . به صحرا برویم و حرف خود بازگوییم و از خدا بخواهیم بر دروغگو عذاب فرود آورد . محمد(ص) ما مکثی کرد . پیام جبرئیل بر جانش وزید: «هر کس پس از روشن شدن حقیقت، با تو به انکار و مجادله برخیزد، [به مباهله دعوتش کن] بگو بیایید، شما فرزندانتان را بیاورید و ما هم فرزندانمان، شما زنانتان را بیاورید و ما هم زنانمان. شما جانهایتان را بیاورید و ما هم جانهایمان، سپس با تضرع به درگاه خدا رویم و لعنت او را بر دروغگویان طلب کنیم.». قرار را گذاشتند بیابانی اطراف شهر . مهربان بود و نمی خواست به جان مردم شهرش آسیبی برسد . آن روز روز موعود بود . اسقفها منتظر بودند تا محمد با لشکری از سران و اصحاب بیایند و به مباهله بنشینند . همه منتظر بودند تا برسند . رسیدند . از یال تپه ای زیتونی رنگ به جایگاه موعود رسیدند. خداوند گفته بود فرزندانتان را بیاورید و محمد ما حسن و حسین علیهماالسلام را در طرفین داشت . فرموده بود زنانتان را بیاورید و فاطمه گوهر هستی پشت سر بابا آهسته گام بر می داشت و فرموده بود جانتان را بیاورید و جان محمد ما کسی نبود جز علی علیه السلام .
مسیحیان شوکه شده بودند . همین ؟ حدس می زدند با خدم و حشم و تشریفات بیایند . یکی شان ریش بلندش را خاراند و گفت : اگر حق نبود و راست نمی گفت چرا باید دختر و نوه ها و دامادش را فدای عذاب محتمل کند؟ بگذریم . بیخیال شویم .
همهمه افتاد . جا زدند . بزرگشان گفت مباهله کنیم نکبت نفرین محمد تا قیامت گریبانگیرمان می شود . برویم . بی خیال شدند گفتند ما به دین خودمان می مانیم و سالانه خراج زیستن در لوای پرچم شریعت محمدی را می دهیم و از امنیتش منتفع می گردیم . توافق کردند و رفتند . خبر در طایفه نجران دهان به دهان گشت و همین خبر خیلی ها را مسلمان کرد . مباهله در اثبات حقانیت مولای ما هیچ کم از غدیر ندارد.
دلیلش را هم مورخین و قلم من نه که خود خداوند محمد گفته است که علی جان اسلام و جان محمد است ...
حامد عسکری
شاعر و نویسنده
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد