حافظ در کلام بزرگان جهان : {بخش دوم}

حافظ، شاعر فارسی زبان که جهانی می سرود

شعر حافظ، شعر جهانیست. زیرا نگاه او نگاه جهانیست. او درد بشر را به خوبی درک کرد و با بیانی شیوا و دل نشین، طبیبانه به درمان نشست. حافظ شاعر همه اعصار و امصار است. هرکس در شعر حافظ گم گشته خود را می یابد. همین می شود دلیل هرکس برای دل سپردن به اشعار شیرین و بیان نغزش. اگرچه خواندن حافظ به زبان فارسی حلاوت دیگری دارد، اما کم نیستند شیفتگان مفاهیم عمیق بیان شده در شعر حافظ و کسانی که زبان به تمجید آن گشوده اند. در ادامه بخشی از نظرات شیفتگان جهانی حافظ را می خوانیم.
کد خبر: ۱۱۶۹۸۴۱
حافظ، شاعر فارسی زبان که جهانی می سرود

1-سر ویلیام جونز انگلیسی می نویسد: «من با مطالعه‌ی اشعار حافظ به خواب می روم و برای مطالعه‌ی آن از خواب برمی خیزم، خوشبختانه هر چه حافظ را بیشتر می خوانم، زیبایی های تازه در اشعار او می بینم و اشکال کار ما در این است که نمی توانیم آن همه ملاحت و فصاحت غزل‌ها و قصیده های حافظ، را به قالب زبان‌های اروپایی درآوریم. آری، این کار بسیار بسیار مشکل به نظر می رسد.»

2- پروفسور تِدِسکو (p. Tedesco) آمریکایی : «برای من مشکل است شاعری بزرگتر از حافظ تصور کنم، و به هر حال یکی از چند شاعر طراز اولِ عالم است.»

3-دایره المعارف بریتانیکا می نویسد: «حافظ در دنیای اسلام به سرعت در شعر اشتهار یافت، مسلمانان عراق و سوریه و ترکیه و قفقاز و ترکستان و افغانستان و هندوستان و حتی در میان زرتشتیان و پیروان مذاهب هند، ارادتی کامل به حافظ داشته و دارند.»

4-نیچه (فیلسوف مشهورآلمانی): در دیوان «اندرزها و حکمت‌ها»، یکی از شعرهای خود را با نام «به حافظ آوای نوشانوش، پرسش یک آبنوش» به او تقدیم کرده‌است و می نویسد؛ «ای حافظ، میخانه ای که تو ساخته ای از هر خانه ای بزرگ‌تر است، همه‌ی جهانیان از عهدة تا آخر نوشیدنِ شرابی که تو تهیّه کرده ای برنمی آیند، مرغ سمندر، مهمان تُست. تو همه چیزی: میخانه‌ای، ‌شراب ای، ‌سمندر ای، جاویدان در خود می روی- جاویدان از خود [فرو] بیرون می آیی. مستیِ مستان از تست. برای چه شراب می خواهی؟ برای چه شراب می خواهی؟!

5-یوهان شیر (محقق آلمانی نویسندة کتابِ «تالارِ گل ادبیاتِ دنیا»): «زمانی که مغرب زمین هنوز گرفتار تعصب مذهبی بوده، مردی با کمال جرأت و تهورِ سرشار از لطف و ملاحت در بوستان‌های پرگل شیراز، اشعاری می خواند که در خندان ترین صورت، عمیق ترین افکار را شامل بودند…»

6- هِرمان اِتِه: «اول کسی که غزل را از جهت اصوات و معنی به کاملترین پایه رسانید شمس الدین محمد حافظ شیرازی است که بزرگترین غزل سرای همه‌ی زمان‌ها بوده و خواهد بود. این شاعر تصاویر و تشبیهات صوفیان را به منظور تزیین افکار و نظریات بشری، غنیمت شمردن تمتّعات محدود زندگانی و به نفع آزادگی، یعنی مبارزه با ریا و تظاهر به کار برده و برای رساندن روح بشر به بلندترین مرتبة‌ لیاقت خود کوشش نموده است.»

7-پیر لوتی) نویسنده‌ی فرانسوی): «زمان نتوانسته است گوهر وجود حافظ را در زیر خاکستر حوادث و تصاریف خویش پنهان نماید، طوری که اشعار شیوا و غزلیات نغز زیبای او… نه تنها مایه‌ی‌ خط و لذّت اُدَبا و تعلیم یافتگان ایرانی است، بلکه مکاریان و چارپاداران نیز که در موقع حرکت قوافل که به اشعار روح پرورِ وی ترنّم دارند، از آن‌ها کسب خطّ و لذّت می نمایند.»

8-جونز انگلیسی (معروف به جونز ایرانی): «شباهت بسیاری که میان غزل‌های حافظ و اشعار شعرای غزلسرایِ یونان است، تعجب آور است. در حقیقت، باید گفت که ملاحت وگیرندگی و زنده دلیِ «اناکرتون» و شیرینی و ظرافت «سافو»، همه در حافظ جمع است. حافظ محبوب ما، مثل خدایان قدیم یونان، سزاوار طعام آسمانی است. من هر روز، از یافتن لطف و حسنی تازه در اشعار او خوشوقت می شوم.»

9-هانری ماسه: «رأی عمومی ادبا و علمای فرانسه این است که خواجه حافظ یکی از استادان بزرگوار عالی شعر است، هم در ادبیات ایران و هم در ادبیات تمام دنیا،‌ زیرا خواجه حافظ، در فن غزل‌سرایی بی همتاست لیکن ترجمه‌‌ی صحیح اشعار حافظ در زبان بیگانه خیلی مشکل است، بلکه ناممکن می نماید.»

10- عبدالله‌جان غفاروف (دانشمند معروف تاجیک): «نه تنها خواجه کمال‌الدین خجندی، که از معاصران حافظ بوده، بلکه سخن‌سرایان تاجیک چون: عصمت بخارایی، اسیری خجندی، کاشفی خجندی، عبدالرحمن مشفقی بخارایی که در گوشه‌هایی از مناطق تاجیک‌نشین آسیای مرکزی زندگی می‎کرده‌اند، همه تحت تأثیر خداوند غزل خواجه حافظ قرار گرفته‌اند.4 از پایه‌گذار ادبیات جدید تاجیک علامه صدرالدین عینی تا جوان‌ترین شاعران امروز تاجیک همه در غزل، حافظ را استاد برحق خویش می‌دانند و در پیروی بر اشعار او غزل گفته یا مخمس بسته‌اند. آثار حافظ در رشد و کمال معنوی ادیبان معاصر ما تأثیر زیاد و عمیقی دارند.

11-شاگردان استاد عینی، متفکر شهیر تاجیکستانی میگویند: آن اندیشمند بزرگوار، از گهواره تا گور حافظ را می‌خواند و در دم مرگ گریان، این شعرحافظ را زمزمه میکرد
مرد عینی درد او بنهفته ماند طالع ناسازگارش خفته ماند
غنچه امیدها نشکفته ماند راز حافظ بعد از این ناگفته ماند
ای دریغ از رازداران یاد باد

12-استاد باقی رحیم‌زاده: «او شعر لسان‌الغیب را سرشته از عشق پاک و خون دل و روح پرجلال توصیف کرده، به بال همایش نشانده است و شعر او را مشابه لعلی می‌شمارد که از سنگ خارا بیرون آمده است.

13-لایق شیرعلی در اشعارش میگوید: «هر چند حافظ بزرگوار خارج از شیراز مسافرت‌هایی به گوشه و کنار جهان نداشت اکنون جهان و جهانیان برای خاک‌بوسِ مرقد پاک او پیوسته سر به شیراز می‌زنند و آن خاک گرامی را به مژگان می‌کشند.

14-استاد دانشگاه در تاجیکستان در شعرش میگوید:
چو شبنم از نفیر باد میرم بود کز قید غم آزاد میرم
چو من بیمار شعر حافظم کاش کنار آب رکناباد میرم

15-هرمن بیکنل انگلیسی ؛ مدت‌ها رنج و زحمت کشید تا توانست در تدوین و ترجمۀ دیوان حافظ به زبان انگلیسی موفق شود حتی، برای این منظور، در اواخر عمر، در شیراز اقامت گزید.
شعرهای حافظ ستایشگران دیگری نیز در ادبیات غرب داشته است که از جمله آن‌ها می‌توان به فردریش ویلهم نیچه، آرتور کانن دویل اشاره کرد. شرلوک هلمز شخصیت مشهور داستان‌های کانن دویل از حافظ نقل قول می‌کند. گارسیا لورکا شاعر سرشناس اسپانیایی نیز از جمله تحسین‌کنندگان این شاعر ایرانی بود. یوهانس برامس آنقدر تحت تاثیر اشعار حافظ قرار گرفته بود که از ابیات او در چندین اثرش استفاده کرد. حتی مشهور است که ملکه ویکتوریا هنگام نیاز از حافظ یاری می‌طلبید؛ کاری که در ایران سنتی قدیمی است و به آن فال حافظ می‌گویند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها