جامجم آنلاین: چند روز دیگر به آغاز بخش دوم و نهایی تحریمهای آمریکا علیه ایران که با خروج ایالات متحده از برجام به اجرا گذاشته شده باقی مانده است؛ در شرایطی که رئیسجمهور و وزارت امورخارجه آمریکا سعی دارند این تحریمها را برای ایران فلجکننده جلو دهند، رئیسجمهور و مسئولین اقتصادی کشور تاکید دارند آمریکا عملا تمام کاری که میتوانسته در 13 آبان انجام دهد را تا اکنون اجرایی کرده و عملا 13 آبان محدودیت شدیدی برای ایران رقم نخواهد خورد.
به منظور بررسی واقعیت ماجرای تحریمهای 13 آبان به سراغ ساسان شاهویسی استاد اقتصاد دانشگاه تهران و رئیس موسسه اندیشه و تدبیر انقلاب اسلامی رفتیم و در گفتوگو با این اقتصاددان جزئیات تحریمها و همچنین راههای مقابله با آن را بررسی کردهایم که بخش دوم این گفتوگو در ادامه ارائه میشود.
شرایط کشور برای مقابله با تحریمهای 13 آبان چگونه است؟
نزدیک 200 روز از زمانی که سند تحریمها منتشر شد، گذشته است و ضرورتا در این زمان بایستی برای ذخیره منابع موجود، دلار و یورو و همچنین انتقال طلا به داخل کشور ظرفیتسازی میکردیم که خوشبختانه! ما حتی منابع نقد شونده خود را هم به ثمن بخس دادهایم رفته است؛ اکنون دادستانی به شدت دنبال این است که چرا مثلا یک موبایل فروش بایستی نزدیک به چند میلیارد پول بگیرد و بعد حتی کالا را هم وارد نکند، یعنی حالا که پول را گرفتند، گرفتند ولی منطقی نیست که فقط چند نفر موبایل فروش را بگیریم به نظرم حضرت آقا هم خیلی ظریف به این مساله پرداختند که هرچند یک عدهای این پول را گرفتهاند ولی چرا با آن عدهای که این پول را همینطوری دادهاند برخورد نمیشود؟
ما زیرساخت را برای مقابله با تحریمها فراهم نکردهایم، جایی که باید منابع را مدیریت میکردیم بنابر ضرورتها عمل نکردیم، مثلا اگر قیمت گوشی موبایل 100 میلیون تومان هم میشد اتفاقی نمیافتاد ولی باید منابع به مواد غذایی، دارویی، کالاهای اساسی و تولید ملی اختصاص پیدا میکرد و اگر تولید ملی تامین شود زیرساختهای ثبات و پایداری هم میتواند فراهم شود و این بخشی بود که نتوانستند فراهم کنند.
چیزی بیش از 20 میلیارد دلار منابع ارزی رفته ولی در مقابل به قول برخی از نمایندگان مجلس باید با ذرهبین بگردیم پیدا کنیم که در مقابل این 20 میلیارد چه چیزی وارد شده است و آن چیزی که وارد نشده چرا وارد نشده است؛ باید چه در بانک مرکزی و چه در دستگاههای متولی زیرساخت مناسب برای پایداری منابع در اختیار ایجاد میکردیم و به نظر میرسد اگر این کار انجام میشد راحتتر میتوانستیم دوره اول را پشتسر گذاریم.
فرض من به عنوان یک کارشناس این نیست که ما خیلی دغدغهمندانه به دنبال پایداری منابع رفتهایم، به نظر میرسد چه بسا اگر مثلا درآمدهای نفتی ما هم کاهش پیدا میکرد میتوانستیم به شکلی با این مساله برخورد کنیم. ولی اینکه صادرات نفتمان انجام شود ولی پولی دریافت نکنیم یک شکل دیگر برخورد است. به عبارتی ما الان نفت را نمیفروشیم برای اینکه منابع را بگیرم. سیاستهای راهبردی ما این مساله را نشان میدهد که اصرار داریم نفت را بفروشیم برای اینکه سهمیه خود را به عنوان یک سهم راهبردی در صادرات نفت و سبد اپک حفظ کنیم. اما آیا این منجر به دریافت وجه میشود و آیا منابع نقدشونده برای تکافوی سایر نیازها ایجاد میکند؟
آیا سازوکار ویژهای که اتحادیه اروپا برای مقابله با تحریمها دارد، نمیتواند این مشکل عدم دریافت پول نفت را برطرف کند؟
یک زیرساختی را تعریف کردهایم که من اسمش را صندوق ثبات ایران و اتحادیه اروپا گذاشتهام؛ اول قرار بود این سازوکار تا قبل از آبان شروع شود، بعد قرار شد تا پنجم آبان آن را شروع کنند. امروز هم تعبیر شخصی من این است که اروپاییها وقتی دیدند قضیه تصویب FATF با تاخیر انجام میشود و باید تا فوریه آینده یعنی یک دوره چهارماهه به ما زمان بدهند، روز گذشته به یکی از وزاری اقتصادی اروپا گفتهاند اعلام کند ما سازوکار خود را آماده کردهایم که بشکل پایلوت در 13 آبان رونمایی میشود ولی به نظر هم نمیرسد در چند ماه آینده اجرایی شود.
این یعنی ما از 180 روز گذشته نفتمان را میفروشیم و پول آن را به ما نمیدهند و میگویند اگر پول آن را بدهیم آمریکا فلان میکند، درحالی که اتفاقات شش ماه گذشته ربطی به این مساله نداشت؛ حالا که همه در نیویورک، سوئیس و اتریش گفتند مساله ایجاد سازوکار تمام شده و آقای رئیس جمهور هم گفتند ما با آنها به یک مکانیزیم نرمافزاری رسیدیم، میبینیم که مکانیزیم نرمافزاری تا به امروز اجرایی نشده است.
در طرف مقابل چینیها، هندیها و روسها در موضوع تحریمها چه کردهاند؟
روسها اعلام کردهاند که ایران هیچ درخواستی برای مبادله نفت خود با ما نداشته است تا بازارهای نفتی خود را در اختیار صادرات نفت آنها قرار دهیم؛ از طرف دیگر میشنویم عراقیها ظرفیت کوچکی که برای مبادله نفت در اختیار ما قرار داده بودند را هم قطع کردند، چینیها هم بخشی از خرید نفت ما را قطع کردهاند یعنی هنوز سفارش خود برای ماه نوامبر را اعلام نکردهاند، اینکه اعلام نکردهاند به این معنا نیست که نمیخواهند اصلا از ما خرید نکنند بلکه میخواهم بگویم آن زیرساختی که فقط با اروپا ایجاد شده بود بایستی با دیگر حوزهها ه تعریف میشد که انجام نشد و از این نظر ادبیات تحریمی وزارت خزانهداری آمریکا در 5 نوامبر حتما تفاوتی در اقدامات مقابلهای برای شرکای اقتصادی داشته و دارد، حتما برای بازارهای مالی و انرژی ما تفاوت دارد ولی آن جایی میتواند تفاوت را ایجاد کند این است که ما منفعل و بیتفاوت باشیم، ولی اگر اقدامات موثر و درونزایی را انجام داده باشیم شرایط متفاوت خواهد بود.
برای مقابله با تحریمهای 13 آبان باید چه کارهایی انجام شود؟
چه خوب بود میرفتیم به این سمت که هر میزان صادرات نفتمان کاهش پیدا میکرد، ظرفیت نصفه پالایشگاهایمان را به صددرصد افزایش دهیم و مثلا در پائین دست ظرفیتیهای جدیدی را به وجود آوردیم، من از مطلعین پرسیدم اینکه مثلا امروز فروش بازار بورس نفت ما یک میلیون بشکه است هرچند کار خوبی است ولی کارآیی نخواهد داشت. ما میتوانستیم این را متکثر کنیم و از نفت در یک لایه پائینتر استفاده کرده محصولات پتروشیمی را که ارزش افزوده بیشتری دارد تولید کنیم و همزمان با تحریمها قیمت داخل کشور را متعادل کنیم.
براین اساس حتما ادبیات تحریمی تفاوتهای با گذشته به همراه دارد اما اگر اقدامات مقابلهای ما انفعالی نباشد شرایط میتواند تغییر کند وگرنه قبلا هم همین بود و بعدا هم همین خواهد بود، اروپاییها بازی خودشان را در میآورند و باقی شرکای تجاری ما هم وقتی ببینید که ظرفیت ما برای پرکردن بازار یا تامین منابع انرژی تضعیف شده قطعا سعی میکنند حداکثر سود را برای شرکتهای خود ایجاد کنند و این مساله در مورد چین، هند، کره یا غیره فرق نمیکند، بازار انرژی، بازاری بشدت رقابتی است و همه سعی میکنند حداکثر سود را برای خود تعریف کنند، حال خدا نکند فروشنده نفت دچار ضعف در مدیریت راهبردی بازار خودش باشد.
منظورتان این است که با تحریمهای جدید شرایط سختتر خواهد شد؟
وقتی که میگوئیم که یک تفاوتی بین تحریمهای مرداد و آبان هست نه از این جهت که شرایط بدتر میشود، اینکه میگویند آنها هرکاری که میتوانستند انجام دهند را انجام دادهاند به این معناست که ما دیگر افزایش نرخ دلار را نخواهیم داشت و به یک اشباعی رسیدهایم و اکنون در دامنه برگشتپذیری هستیم که به نقطه تعادل برمیگردد و دولت هم تعیین کننده این توقف است.
دولت اکنون به عنوان راهبر اقتصاد ملی است. ای کاش راهبر اقتصاد ملی بخش خصوصی بود و ما الان با آنها برخورد میکردیم، ای کاش راهبر اقتصاد ملی اصناف، تعاونیها یا حداقل نیروهای مسلح بودند تا ما با آنها برخورد میکردیم؛ راهبر اقتصاد ملی دولت است که در بهترین شرایط باید بتواند شرایط ثبات و آرامش را در بازار مدیریت کند، اگر اینگونه نبود وقتی فردا التهابی در یکی از بازارهای چندگانه کشور به وجود میآمد میتوانستیم بگوئیم مقصر آن تحریم بود، چالش آن جایی است که وقتی دولت به عنوان راهبر اقتصادی دستش در مدیریت اقتصادی بسته میشود همه چیز را به گردن تحریمها بیاندازد وقتی که ما یک چنین ادبیاتی را در اقدامات مقابلهای با تحریمها داشته باشیم مشخص است که هرکسی که برسد میگوید تحریمها وقتی شکل دیگری هم پیدا کند حتما یک اثر بدی هم در اقتصاد ما خواهد.
شکل صحیح اقدامات مقابلهای ما میتواند اینگونه باشد که با مدیریت موثر و پایدار منابع و توزیع شرایط ثبات اقتصادی را برای عموم مردم مخصوصا در میان درآمدهای متوسط و پائین ایجاد کنیم و اگر بتوانیم این شرایط را فراهم کنیم قطعا این دوره از تحریم نمیتواند هیچ اثر خاصی را در اقتصاد داشته باشد و مهمترین کسی که متضرر دوره دوم تحریمهای میشود دولت است به دلیل اینکه درآمدش کم میشود. لذا اگر دولت بتواند دست و پای خودش را جمع کند، کارایی منابع، مدیریت موثر و ثبات را در بازار حفظ کند اصلا تحریمها اثری نخواهد داشت.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد